رفتن به محتوا رفتن به فوتر

«فصل کرگدن» و پیاز داغ های زیادی!

3 نظر

  • layla
    ارسال شده 5 فوریه 2013 در 8:40 ب.ظ

    از نقد شما متشکرم.ایشون با چه انگیزه ای و دقیقا به سفارش چه کسانی این فیلم تخیلی رو ساختند؟این فیلم مخلوطی از عقده های اشخاص متفاوت بود که میشود گفت تنها تفکر و سفارش ۱ نفر یا گروه خاص نبوده.
    ………………………………..
    دوست عزیز ممنون از پیامی که گذاشته اید
    اما اجازه بدهید برای روشن شدن بهتر مسئله به نکته ای اشاره کنم که شاید برای شما هم مفید باشد که اینقدر صفر تا صدی به ماجرا نگاه نکنید!
    چند سال پیش بعد از انتخابات مناقشه برانگیز ۱۳۸۸ دونفر از عکاسان خبرگزاری فارس که گویا مدتها منتظر فرصتی برای پناهنده شدن به یک کشور خاجی بودند، از هیاهوی پیش آمده استفاده کرده و به این بهانه کشور راترک کردند، بنده خداها چون توجیهی برای پناهنده شدن نداشتند، در گفتگو با یکی از شبکه های خارجی جنان آسمان ریسمانی به هم بافته و حرفهای خنده داری می زدند که اگر کسی از نزدیک درجریان فضای به وجود آمده برای اهالی مطبوعات بود به راحتی می فهمید که این ها کوچکترین مشکلی در داخل نداشته اند. مثلا یکی از آنها می گفت من رفتم درباره زندگی جانواریو فوتبالیست برزیلی تیم استقلال گزارش تهیه کردم؛ در سایتمان کار نشد و این را نشانه تبعیض دینی (چون جانواریو مسیحی ست) جلوه می داد…خلاصه حرفهایی می زدند که مرغ پخته خنده اش می گرفت! ماجرا این بود که آنها از کشور خارج شده و به یکی از سفارتخانه های کشورهای اروپایی رفته و درخواست پناهندگی کرده بودند، اما هیچ دلیل بدرد بخوری هم نداشتند، بنابراین هر چیز باربط و بی ربط به ذهنشان می رسید برای توجیه کارشان بیان می کردند.
    حالا این ماجرا چه ربطی به بهمن قبادی دارد. قبادی داشت در ایران فیلمهایش را می ساخت، شاید گاهی با مشکلاتی هم مواجه می شد، اما این مشکلات را هرکسی به نوع خود دارد. حالا قبادی از ایران رفته، اگر در آن سوی آب بیاید فیلمی بسازد که ایران را بدون مشکل نشان بدهد که کار خودش (رفتن از ایران ) را زیر سوال برده، شما فکر کنید اگر فصل کرگدن این اغراق ها را هم نداشت، به قبادی می گفتند، خب فلانی این فیلم را که در ایران هم می شد ساخت چرا بلند شدی خودت را در دیگر کشورها آواره کردی! پس مجبور است برود سراغ چنین سوژه هایی پیازداغش را هم زیاد کند که توجه دیگران را هم جلب کند. حقیقتا من خیلی به این قائل نیستم که مثلا سیا و موساد آمده اند با بهمن قبادی جلسه گذاشته اند و به او سفارش ساخت چنین فیلمی را داده اند. بعضی اتفاقات دلایلی به همین سادگی دارد. نمی دانم شاید من خیلی خوش بین باشم و یا شاید شما خیلی بدبین!

  • هاوار
    ارسال شده 5 مارس 2013 در 10:15 ب.ظ

    نقدی بر نقد: در بعضی مواقع از هر چه سخن برانی ناچار باید تاثیر ماسیل ساختاری و موانع سیاسی را به میان کشید. این پرنسیپی است که منتقد این فیلم آن را پشت گوش انداخته، میگویند که قبادی میتوانست این فیلم را بدون پیاز داغ های اضافی!!!!(البته تنها از دید منتقد) در داخل کشور بسازد بسان فیلسازان دیگری که حتی شدیدترش را ساخته اند، اما بی توجهی به بحث روشنگر ساختار اینجا نمود پیدا میکند.قبادی یک فیلمساز کرد، اقلیت،شهروند درجه سوم کشور و… میباشد و در این فاکت ها با فرهادی و مدیریان قهوه تلخ حسابش جداست. ما شاهد سانسور و حتی خودسانسوری قبادی بوده ایم.در بعضی فیلم هایش ارشاد مجوز را به شرط رعایت ۲۰درصد زبان کردی دیالوگ ها با دخالت۸۰درصد فارسی هستیم درحالیکه زبان فیلم کردی است. نمیدانم اشاره ی بس باشد یانه ولی من اکتفا میکنم.
    ……………………
    ممنون از نظری که گذاشتید
    اساس ماجرا شکل گرفتن یک دیالوگ بین موافقان و مخالفان فیلم است، آن هم از نوع محترمانه اش و خوشحالیم که مخاطبان فرحیخته ای چون شماداریم
    مد و مه

  • چه فرقی میکنه
    ارسال شده 17 آوریل 2013 در 9:25 ق.ظ

    در مورد محتوی حرفی نمیزنم به چند دلیل خیلی ساده.اما به لحاظ شکلی نقد پر بود ازاشکالات نگارشی.مثلن در همان سطور اول… “کوچید ” چنین صیغه ای برای این فعل در زبان فارسی موجود نیست.رات بگم نمیخام ملا لغتی باشم و ایراد گیری کنم اما خوبه که به مخاطب احترام گذاشته و به این موضوع هم توجه کنید.در ضمن پاسخ به نظراتتون رو هم خوندم.شماام بلدید دیگه…یکی به نعل میزنید یکی به میخ…نقد منعطف یه چیزه هر دم بیلی یه چیز دیگه.

    پی نوشت: عنوان زدید حاشیه اما با این عنوان نمیشه از زیر بار نقد در رفت
    پی پی نوشت: اسم سایت فوق العاده زیبا و هوشمندانه است.

ارسال نظر

0.0/5