این مقاله را به اشتراک بگذارید
از گزارش سوم جشنوارهای امسال تصمیم گرفتیم به جای گزارش روزانه، شیوهی دیگری را اتخاذ کنیم، اول اینکه ما هر روز تماشاگر همهی فیلمها نیستیم و حتی اگر هم باشم در این فشردگی وقت، فرصتی برای تنظیم گزارش کامل روزانه نیست. بنابراین در هر گزارش به چند فیلم خواهیم پرداخت و خوانندگان مجموعه این گزارشها، کم و بیش از اوضاع و احوال جشنواره در قلب تپندهی آن که سالن همایشهای برج میلاد باشد و همچنین از کم و کیف فیلمهاباخبر میشوند. در هر گزارش اگر نکتهی حاشیهای جالبی هم بود بدان اشاره خواهیم کرد.
برای نمونه میتوان به حضور علی فتح الله زاده، مدیر عامل استقلال اشاره کرد، جالب اینکه فتح الله زاده به تنهایی از خیلی ستارههای سینمای ایران گزینهی خبر سازتری محسوب شده و دور او هم حسابی شلوغ بود.
این ماجرا البته در ایران چندان عجیب نیست اما میتواند نشان بدهد که چقدر سینمای ما در مقابل فوتبال به لحاظ داشتن طرفدار و علاقمند در سطح پایینتری قرار دارد. حالا اینجا که مخاطبان حرفه ای سینما حضور دارند، خدا رحم کند به جایی که مدم عادی حضور داشته باشند. دوستی به شوخی میگفت ظاهرا فتح الله زاده از گلزار خیلی معروفتر است! و شاید بد نباشد اهالی سینما برای پرفروشتر شدن فیلمهایشان سراغ او و رویانیان بروند!
همچنین در خبرها آمده که قرار است در روزهای آینده فوتبالیست هایی همچون علی دایی بازیکن سابق تیم ملی فوتبال و سرمربی فعلی باشگاه راه آهن شهرری، جواد نکونام کاپیتان تیم ملی فوتبال و بازیکن استقلال تهران و جمعی دیگر از ورزشکاران رشته های مختلف به منظور تماشای فیلم های جشنواره فیلم فجر سالن رسانه های گروهی در مرکز همایش های برج میلاد حاضر شوند. بنابراین از بابت چنین افتخاری که نصیب سینمای ایران و اهالی رسانه می شود باید به آنها تبریک گفت! البته نباید از این سوال گذشت که جماعت فوتبالی چرا سینمای دیگر را برای تماشای فیلم انتخاب نمی کنند. سالن مربوط به اهالی رسانه همنجوری هم جاکم دارد و وقتی خود صاحبخانه جا برای نشستن ندارد مهمان دعوت کردن چه صیغه ای ست دیگر؟!
این هم ناگفته نماند که دکتر فتح الله زاده مدیر عامل تیم محبوب استقلاب که برای تماشای فیلم آسمان زرد کم عمق ساخته بهرام توکلی به همراه خانواده در کاخ جشنواره حاضر شده بود، چنان تحت تاثیر جو حاکم بر محیط قرار گرفت که خبر فعالیت تیم استقلال در زمینه فیلمسازی قوت گرفت! البته امیدواریم این ایده در حد همان حرف باقی بماند و جماعت فوتبالی ما با این بازی های درخشانشان در همان زمینه کار خود فعالیت کنند! به خدا مردم هم اینجوری راضی ترند.
نگاهی به «مروارید» ساخته فریدون حسن پور
کارنامهی فریدون حسنپور نشان از دلبستگی او به سینمای کودک و گاه فضاها و مناسبات صمیمی روستایی دارد. در این فیلم نیز حسن پور به سبک و سیاق کارهای پیشین خود عمل کرده، اما به دلیل انتخاب طبیعت بکر و زیبای جزیره قشم حاصل کار به لحاظ بصری به مراتب جذابتر از کارهای پیشین او در آمد است؛ از این منظر برخی صحنههای فیلم واقعا تماشایی و چشم نوازند؛ صحنههای مربوط به لاک پشتها را به خاطر بیاورید. بازیهای فیلم همچون دیگر آثار این فیلمسار خوب و در خدمت فیلم است. سینمای کودک است برای مخاطب بزرگسال شاید آن جذابیتی را که باید نداشته باشد، اما موفقیت مروارید را در جشنواره فیلم کودک و نوجوان به خوبی نشان دهنده ارزش های این فیلم در ژانر خود است، زانری که البته در سینمای ایران هواخواه چندانی ندارد! فریدون حسنپور فیلمساز بی حاشیهاست بی سروصدا کار خود را میکند و برای ساختن فیلمهایش نیز زحمت میکشد . آثار او هیچیک نشان از کم فروشی و سهلانگاری سارنده خود ندارند.
نگاهی به دل بیقرار ساخته قربان احمد پور
گم شدن فرزند و پیدا شدن آن بعد از سالها از آن سوژههای به اصطلاح سوزناک بسیار استفاده شده است که اگر سازندهی آن ایده و حرف نویی برای روایت دوبلرهی آن نداشته باشد و از آن بدتر اگز پرداخت سینمایی تازه و لااقل شسته رفتهای برای فیلمش تدارک نبیند، به راحتی اثر را به یک ملودرام عامه پسند و سطحی بدل می کند. ملودرامی که در این روزگار کارکرد خود را تا حد بسیار زیادی از دست داده و حتی برای اشک و آه مخاطبانی که پایینترین سطح انتظار را از سینما دارند هم به درد نمیخورد.
متاسفانه سازندهی فیلم قابل تامل «زبان مادری» در ساختهی تازه ی خود «دل بی قرار» در چنین دامی افتاده. انتخاب زلزلهی رودبار جز به عنوان بستری برای وقوع اتفاقات نیمهی اول فیلم، یعنی موقعیتی برای جدا افتادن آدمها از یکدیگر کارکرد دیگری ندارد، لااقل فیلمساز می توانست از ظرفیت های چنین اتفاق مهمی برای خلق خرده روایتهایی برای غنای بخشیدن به مضمون فیلم استفاده کند که نکرده. بیست سال بعد هم که قرار است آدمها به هم برسند، بیشتر از هر چیز جوان ماندن و تکان نخوردن فرهاد جم و حتی سارا خویینیها جلب توجه میکند تا این موقعیت دراماتیک تکراری! در یک جمع بندی کلی فیلم اعتباری به کارنامهی سازنده خود که پیشتر بهتر درخشیده بود، نمیافزاید؛ بنابراین تنها میتوان خوشبینانه امیدوار بود که در گیشه توفیقی برای قربان محمد پور به همراه داشت باشد که این یکی هم قدری بعید به نظر میرسد.
گزارش نشست پرسش و پاسخ فیلم روز روشن ساخته حسین شهابی
حسین شهابی در نشست رسانهای فیلمش روز ۱۴ بهمن ماه در برج میلاد گفت: قوه قضاییه حتی برای در اختیار گذاشتن یک دادگاه با ما همکاری نکرد و ما ناچار شدیم یک شیرخوارگاه را به دادگاه و یک کارخانهی لاستیکسازی را به زندان تبدیل کنیم. فیلم «روز روشن» یک کار رئال اجتماعی و موضوعش نجات جان یک نفر از اعدام است. البته این موضوع بهانهای میشود برای واکاوی یک سری مسائل اجتماعی در جامعهی امروز ما.
شهابی در پاسخ به پرسشی دربارهی شباهت این فیلم با فیلم «سگکشی» ساختهی بهرام بیضایی، توضیح داد: تنها شباهت این دو فیلم کلیت موضوع است اما دو نگاه به شدت متفاوت نسبت به یک موضوع در این دو فیلم وجود دارد. آقای بیضایی استاد من است و اصلا خود و فیلمم را با ایشان و اثرشان مقایسه نمیکنم.
این کارگردان در پاسخ به پرسشی دیگر دربارهی شخصیتپردازی فیلم «روز روشن» توضیح داد: معتقدم آدم را باید در فردیتش ارزیابی کرد چون شخصیت برچسبی اجتماعی است که ویژگیهای اکتسابی ما را در بر میگیرد اما فردیت ما با اعمالمان دیده میشود. بنابراین مخصوصا شخصیتهای فیلم بدون شناسنامه هستند تا با رفتار و کردارشان خود را محک بزنند.دیالوگها اضافه نیستند بلکه هرکدام تصویرساز هستند و ماجرایی را روایت میکنند. تماشاگر باید به روح اثر نگاه کند و من با این تفکیکها خیلی موافق نیستم.
مهران احمدی که در این فیلم نقش یک راننده آژانس را بازی میکند، سخنان خود را با این جمله آغاز کرد که زندهباد سینمای مستقل.
این بازیگر سینما ادامه داد: آقای جهانگیر الماسی در برنامه تلویزیونی گفتند سینمای مستقل نداریم و آقای گبرلو هم یادشان رفت بگویند، فیلم «روز روشن» فیلم مستقلی است و عوامل آن با دستمزد کمی که میگیرند، هزینهی سینمای مستقل را متقبل میشوند.
احمدی با اشاره به مشکلات فراوان سینمای مستقل و هزینههای بسیار بالای آن افزود: به تمام کسانی که برای فرهنگ این مملکت تلاش میکنند و نفسشان بند آمده درود میفرستم. امیدوارم سال دیگر هم فیلم مستقل داشته باشیم و فقط با این امید زندهام.
او در پاسخ به پرسشی دربارهی دوپاره شدن فیلم و گم شدن موضوع نجات جان یک نفر از قصاص، توضیح داد: از یک سوم پایانی این فیلم، ماجرای جان انسان بیگناه از طریق رانندهی آژانس پیگیری میشود و در واقع راننده آژانس، بار نجات یک فرد بی گناه را به دوش میکشد.
در بخش دیگری از این نشست، پانتهآ بهرام دیگر بازیگر فیلم «روز روشن» گفت: آنچه باعث گرد هم آمدن همهی ما میشود، علاقهی مشترک ما به سینما است.
او دربارهی بازیهای متفاوتش در نقشهای گوناگون توضیح داد: این موضوع خیلی طبیعی است. هر بازیگری که به حرفهی خودش علاقهمند باشد مدام دنبال آن است که خودش را با خودش مقایسه کند و از خودش جلو بزند.این کاراکتر را شخصیت پیچیدهای نمیدانم بلکه موقعیتی که «روشن» در آن قرار میگیرد برای او موقعیت پیچیدهای است.
پانتهآ بهرام یادآور شد: در اولین روزهای فیلمبرداری به آقای شهابی میگفتم، این کاراکتر خیلی خاله شادونهای است. سطح تماسش با بچههاست و در حدی از خوشبینی و کودکی به سر میبرد تا اینکه ناگهان با بحرانی روبهرو میشود و باید در چند ساعت جان یک نفر را نجات بدهد.«روشن» اول با خوشبینی شروع به حرکت میکند اما هر بار با یک ضربه و اتفاق، بیشتر با جامعهی خودش آشنا میشود.
این بازیگر دربارهی بخش پایانی فیلم که روندی عاشقانه پیدا میکند، گفت: معتقدم این ماجرای عاشقانه به فیلم، رنگی از عاطفه میدهد؛ آن هم در اثری که مدام با بیعاطفه بودن آدمها روبهرو هستیم.
در ادامهی این نشست، محمدرضا سکوت، فیلمبردار «روز روشن» هم توضیحاتی دربارهی شیوهی فیلمبرداری این فیلم به صورت دوربین روی دست، ارایه کرد. این فیلمبردار سینما خطاب به عکاسان حاضر در جلسه گفت: به دوستان عکاس میگویم به دوربینهایشان بیشتر احترام بگذارند چون من برای فیلمبرداری این فیلم از همین دوربینها استفاده کردم.
سخن محمدرضا سکوت با تشویق عکاسان حاضر همراه شد.وی اضافه کرد: البته خود من در آغاز با این شیوه مخالف بودم اما نتیجهاش راضیکننده بود.
او در پاسخ به پرسشی دربارهی جنس فیلم «روز روشن» که شبیه تله فیلم است گفت: سعی کردیم از مدیوم تلویزیون فاصله بگیریم اما شاید این احساس به این دلیل به وجود آمده که ما از پلانهای بستهتر استفاده کردیم. البته از امسال تصاویر ما به عنوان VCP ارایه شده و به صورت دیجیتال پخش میشود و چون تماشاگران به تصاویر نرمتر ۳۵ عادت کردهاند شاید اول برایشان کمی متفاوت به نظر بیاید.
غلامرضا گمرکی تهیهکننده فیلم «روز روشن» ضمن ابراز امیدواری برای فرستادن این فیلم به جشنوارههای خارجی، از عوامل سازندهی این فیلم قدردانی کرد و گفت: آنها با خلوص نیت توانستند فیلم را در زمان پیشبینی شده به پایان برسانند و امیدوارم نتیجهی زحماتشان را ببینند.
سودابه بیضایی دیگر بازیگر فیلم «روز روشن» هم در توضیحات کوتاهی دربارهی نقشش گفت: نقش «افشار» نقش زن پیچیدهای است و یکی از جذابیتهای این نقش برای من پیچیده بودن آن بود.