این مقاله را به اشتراک بگذارید
عصر یخبندانِ مصطفی کیایی: راه حل سوم
نیره رحمانی / مد و مه
یک
آنها که خط ویژه را دیده بودند و با حال و هوای آثار کیایی آشنایی داشته و اخبار تولید فیلم را دنبال می کردند برایشان چندان عجیب نبود که این فیلم با توجه به تعدد بازیگران شناخته شده آن و مضمون فیلم و توانایی های کیایی در فیلمسازی آنها را با اثری روبه رو خواهد کرد که خوش ساخت و سرگرم کننده خواهد بود . از حق هم نگذریم عصر یخبندان در حد خود کارگردانی خوبی دارد. فیلم دارای ضرب آهنگ و ریتمی پرکشش است. قصد آن ندارم که ضعف های فیلم را یکسره نادیده بگیرم اما در سینمایی که بهترین هایش در جشنواره امسال جمع هستند، به ناچار فیلمهایی همانند عصر یخبندان را باید غنیمت شمرد. باید منصف بود فیلمهایی همانند عصر یخبندان لااقل می توانند به لحاظ اقتصادی سینمای کم جان ایران را تکانی بدهند.
دستمایه اصلی فیلم نکته ای ست که چند سال پیش پرداختن به آن حاشیه های زیادی برای سینمای ایران داشتُ یعنی دست گذاشتن روی موضوع خیانت. پرداختن به مضامینی از دست مخالفان و موافقانی دارد، بعضی آن را موجب ترویج اباحه گری می دانند و برخی آن را بستری برای آسیب شناسی های اجتماعی و خانوادگی می دانند.اما به هر یک از ان دسته ها که تعلق داشته باشیم، نباید ناگفته گذاشت که فیلم عصر یخبندان نه تنها بحث خیانت در خانواده را تبلیغ نمی کند که حتی به شکل گل درشتی روی عواقب شومی که می تواند داشته باشد، تاکید دارد.
دو
یکبار به دوستی که میگفت نمیداند حرفهایش را از کجا آغاز کند، به شوخی گفتم از اواسط آن شروع کن؛ حکایت فیلم عصر یخبندان مصطفی کیانی در سطحی دیگر همین مسئله را در ذهن تداعی می کند؛ فیلمی که ترجیح داده بهجای اینکه قصه یا قصههای خود را از ابتدا تعریف کند، آنها از اواسط ماجرا شروع کند. فیلم از جایی شروع میشود که دوستان امیرحسین در لباس پلیس امنیت به در خانه فرهاد آمدهاند، فیلم پیش میرود میفهمیم این اواسط داستان آنها بوده. این حکایت مدام در فیلم در حال تکرار شدن است و به نظر همین شگرد مهمترین عامل در کشش فیلم محسوب میشود. بهخصوص اینکهایت فرصت را به کارگردان و تدوینگر داده که ضربآهنگی تند و پرکشش را برای فیلم تدارک ببینند. حتی وقتی فیلم پایان پیدا میکند، بازهم ماجرای تازهای آنهم از اواسط جریان شروع میشود. حکایت دوربین گذاشتن همسر فرهاد در ماشین برای کنترل کردن شوهری که در فیلم فهمیدهایم سروگوشش میجنبد و شکی نیست کمی بعد در قسمتهایی از فیلم که ما نمیبینیم زندگی آنها نیز دچار چالشهایی خواهد شد که در رابطه بابک و منیر دیده میشود.
استفاده از این ایده در پایان فیلم آنقدر خوب جاافتاده که باعث میشود عصر یخبندان وقتی تماشاگر را از سینما بیرون بفرستد که هنوز فیلم تمام نشده است و ذهن او با آن درگیر مانده.
پایانبندی فیلم یک ویژگی دیگر هم دارد، این ویژگی درواقع تمهید سازندگان آن برای فرار از یک پایانبندی غیر کلیشهای اما تماشاگرپسند است. عصر یخبندان میتوانست فیلمی باشد که با تلخی بینهایت تمام شود؛ از هم پاشیدن زندگی بابک و منیر، فرار مردی که به همه نارو زده و… اما به هر دلیل فیلمساز این راه را نرفته و ترجیح داده پایانبندی آن امیدوارکننده باشد. انتظار اینکه بعد از همه این ماجراها بابک منیر را ببخشد و خوش و خرم زندگیشان را از سر بگیرند،میتوانست بدترین راح حل ممکن باشد، اما کیایی راهحل سومی را انتخاب کرده که میتواند سایه شومش را بالای سر منیر همچنان حفظ کند، بابک بعد از تصادف پایانی فیلم دچار فراموشی شده این فراموشی موقتاً باعث میشود ماجرا ختم به خیر شود. هرچند که این فرض راهم منتفی نمیکند که چهبسا بابک برای آنکه به شکلی آبرومندانهتر زندگیاش را حفظ کند، تصمیم گرفته رل آدمهای فراموشی گرفته را بازی کند…کسی چه میداند؟ نتیجهگیری نهایی اینکه عصر یخبندان بهعنوان یک انتخاب سرگرمکننده فیلم بسیار خوبی است، بهمراتب بهتر از فیلمهای قبلی کیایی و نویددهنده ساخت فیلمهایی بهمراتب بهتر از این توسط همین فیلمساز در آینده.
****
نگاهی به عصر یخبندان ساخته مصطفی کیایی
حمیدرضا امیدی سرور/ مد و مه
فیلم عصر یخبندان دقیقاً همان فیلمی ست که از مصطفی کیایی انتظار داریم، یک فیلم خوشساخت و پرکشش که مقبول طبع مخاطب عام است و مخاطب جدی راهم آزار نمیدهد. چه باک که داستانی دارد که نه بنمایهاش تازه است و نه نتیجهگیری از انعکاس چنین ایدهای در شاخ و برگهای قصه. اما مگر قرار است همه فیلمها ایدهای نو داشته باشند، آنهم در روزگاری که ایده داستانی استفادهنشده نه که کم باشد، نایایاب است!
هم ماجرای اعتیاد و هم ماجرای خیانت، در سالهای دور و نزدیک زیاد از حد مورداستفاده قرارگرفتهاند. پس راز موفقیت فیلم چست که اینچنین با اقبال همراه میشود،این مهم را باید در یکسره در پرداخت سینمایی اثر جستجو کرد، چه در بخشی که در اختیار داشتن فیلمنامهای با ساختاری محکم که بر اساس جزئیات و با حسابوکتاب درست، دراماتیزه شده است و چه در کارگردانی اثر و ریتم پرکشش آن.
این قصه بهراحتی میتوانست به اثری معمولی و زیر متوسط بدل شود اگر کارگردان تسلط فعلی را بر مدیوم (آنچه را که گامبهگام به دست آورده و در هر فیلم جلوهای قابلاعتناتر پیداکرده) نداشت. در این میان نباید از ایده به هم ریختن روایت خطی مبتنی برتوالی زمان فیلم غافل بود که مهمترین برگ برنده فیلم کیایی است. روایت فیلم بدون آنکه شکل آزاردهندهای پیدا کند، بدون آنکه به اداواطوار آلوده شود و بدون آنکه مخاطب عام را سردرگم کند، مدام در حال جلو عقب رفتن است. این ویژگی باعث شده روایت فیلم کیفیتی لایهلایه پیدا کند، لایههایی که در هر یک تعدادی از شخصیتها حضور دارند، کنشها و واکنشهای شخصیتها سؤالهایی را به وجود میآورد که بهنوعی مخاطب را در حال انتظار قرار میدهد تا در ادامه فیلم به جواب خود برسد.
این شگرد در شکل دادن داستانی که بهجای اتکا به یک محور اصلی که شاخههای فرعی داستان بدان متصل شده و با خود پیش ببرد؛ به چند خرده روایت اتکا کرده که با اغماض هیچیک بر دیگری ارجحیت چندانی ندارد، همین مسئله باعث شده فیلم بهجای داشتن یک یا شخصیت اصلی از چند شخصیت بهره بگیرد که هر یک سهم و رل خاص خود را در فیلم بر عهده دارند. بنابراین عصر یخبندان، نهفقط ماجرای بابک و منیر، نه امیرحسین و مهتاب، نه فرهاد و بقیه شخصیتها، که قصه همه آنهاست که هریک از این شخصیتها در بخشی از فیلم بار آن را بر دوش میکشند، به همین خاطر است که بار فیلم هیچ کجا بر زمین نمیماند و پیش رفتن آن کند و خستهکننده نمیشود. این ویژگی امکان آن را به فیلمساز داده که تعداد قابلتوجهی از بازیگران به نام را هم در کنار یکدیگر با حضوری متعادل در اختیار داشته باشد. پارامتری که میتواند بهعنوان جذابیتی مخاطب پسند باشد.
عصر یخبندان نمونه بسیار خوبی ست برای سینمایی که به مخاطب فکر میکند اما به این خاطر به مخاطب باج نمیدهد، دنبال مخاطب راه نمیافتد تا خواستههای احیاناً نازل آنها را برآورده کند بلکه مخاطب را به دنبال خود میکشد.
****
عصریخبندان
نویسنده و کارگردان: مصطفی کیایی، تهیه کننده: منصور لشکری قوچانی، مدیر فیلمبرداری: مهدی جعفری، تدوین: نیما جعفری جوزانی، طراح صحنه: حجت اشتری، طراح لباس: نگار نعمتی، طراح گریم: سودابه خسروی، صدا بردار: امیر نوبخت حقیقی، صداگذاری: سید علیرضا علویان، موسیقی: آرمان موسی پور، مدیر برنامه ریزی: رضا بختیاری نیک، دستیار اول کارگردان: هومن خواجه نوری، برنامه ریز: محمد ثقفی، منشی صحنه: نفیسه ذاکری، مدیر تولید: مجید کریمی، جانشین تولید و مدیر تدارکات: سجاد رحیمی، عکاس: محمد مهدی دلخواسته و..
بازیگران: .بهرام رادان، مهتاب کرامتی،آنا نعمتی، سحر دولتشاهی، محسن کیایی، مینا ساداتی، بابک بهشاد، علی میلانی، پوریا رحیمی سام، صدف طاهریان، علی کوچکی و فرهاد اصلانی …، با حضور ژاله صامتی .
2 نظر
ندا
مرسی از نقد این فیلم
اکبری .ت
دم شما گرم به خاطر این سرعت اولین نقد های جشنواره را در اینجا خوانیدیم