این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به کتاب کمونیست موماتر و داستان‌های دیگر اثر میشایل کلِبِرگ
میشائیل کِلِبِرگ عضو انجمن قلم آلمان و یکی از سرشناس‌ترین نویسندگان معاصر آلمان به شمار می‌آید. او از سال ٢٠٠٢ در چارچوب پروژه‌‌‌ای به نام «تبادل نویسندگان دیوان غرب و شرق» به چندین کشور خاورمیانه سفر کرده و امسال نیز در ایام نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران حضور دارد.
تنها اثر ترجمه شده از این نویسنده به زبان فارسی «کمونیست موماتر و داستان‌های دیگر» است که سال گذشته توسط انتشارات پیدایش منتشر شد.
«دنیا یک تئاتر است و هر کس نقش خودش را بازی می‌کند. برای من فرقی نمی‌کند نام آن نمایش چیست، تا زمانی که روی صحنه و در معرض نمایش باشم».یک کمونیست پاریسی که قرار است در کنگره صلح مسکو شرکت کند، نباید این‌گونه فکر کند. اما حزب کمونیست فرانسه هیچ چاره‌ای جز فرستادن این مرد به مسکو ندارد. مردی که قرار است به عنوان نماینده ملت‌های تحت ستم امپریالیسم فرانسه، در آن مراسم شرکت کند. ولی او جمله‌ها و واژه‌های مورد نیاز برای شرکت در آن مراسم را مانند تئاتر و با چنان مهارتی یاد می‌گیرد که همه شرکت‌کنندگان کنگره را با رفتارش شگفت‌زده می‌کند. او که یک بازیگر سطح پایین مراکز خوشگذرانی پاریس، با تسلط کامل است، ولی همچنان با حرکات مبتذل و لباس‌های اجق وجق خود، در جایگاه یک مبارز کمونیست از آفریقای سیاه، به ستاره کنفرانس مسکو بدل می‌شود. و در پایان ماجرا ضمن تقاضای عضویت رسمی در حزب کمونیست فرانسه، دستمزد خود را به عنوان کمک، به صندوق حزب می‌بخشد. در مقابل کارگری که قرار بود «مبانی فرهنگ کمونیستی» برای ایفای بهتر نقشش به او بیاموزد، استعفای خود را تقدیم می‌کند تا از جبهه مبارزه، یکراست به عالم هنر و نمایش‌های کمدی بپیوندد و استعدادهای نهفته خود را آشکار سازد: «می‌دونی رفیق… من هم در این سفر چیزهایی یاد گرفتم.»
در واقع میشایل کلِبِرگ در داستان‌های این کتاب از کنار آمدن انسان‌ها با شرایط متفاوت زندگی‌شان می‌گوید. او نظاره‌گری دقیق با سبک نگارشی بسیار جالب است.
نویسنده در این کتاب تلاش کرده است تا تصویری از انسان و جهان امروزین ارایه کند. او این کار را گاه با نگاه تاریخی و گاهی هم با نگاهی به جزییات زندگی معمولی که درون جامعه جریان دارد، انجام می‌دهد. در واقع در این داستان‌ها واقعیت وجودی آدم‌هاست که داستان را ساخته و پیش می‌برد. آنچه در این مجموعه داستان جلب توجه می‌کند بی‌پروایی نویسنده و جسارت او است در نشان دادن ظواهر تهی و دروغین آدم‌ها و نقش‌های‌شان در دنیای امروز.
اعتماد