این مقاله را به اشتراک بگذارید
وقتی از چهرههای مطرح ادبیات نمایشی ایران که با آثارشان فرمها و شیوههای نامتعارف را وارد تئاتر معاصر کردند و کمی دیرتر از زمانه خود به درستی شناخته شدند، صحبت میشود، بدونشک یکی از نخستین نمایشنامهنویسانی که به خاطر اهل تئاتر میآید، عباس نعلبندیان است. نمایشنامهنویسی که در عین اشراف بر بخشی از ادبیات کهن ایران، آثاری آوانگارد را خلق کرد. «دیگرانِ عباس نعلبندیان» عنوان کتابی است گردآوری شده به دست جواد عاطفه و عاطفه پاکبازنیا که از طرف انتشارات میلکان به چاپ رسیده است. این کتاب شامل مجموعه مقالاتی درباره عباس نعلبندیان و آثار اوست.
رضا براهنی، محمود دولتآبادی، آیدین آغداشلو، محمدعلی سپانلو، جواد مجابی، رضا قاسمی، محمود استاد محمد، سیروس علینژاد، ناصر زراعتی، صدرالدین زاهد از جمله چهرههای مطرح و نام آشنایی هستند که یادداشتها و مقالاتشان در کتاب «دیگرانِ عباس نعلبندیان» آمده است. از جمله مقالات خواندنی این کتاب میتوان به مقاله «این نوشته، نویسنده را نوشته است!» از رضا براهنی اشاره کرد. در بخشی از این مقاله میخوانیم: «نعلبندیان زبان قطعه قطعهاش را از ادبیات نمیگیرد، بازآفرینی ادبیات به معنای قدیم آن نمیکند… و به کلی از زبانی که مدعی بازآفرینی ادبیات کهن است و دانش امروزه بشری را به آموزش محضری زبان تخفیف میدهد، اجتناب میکند. دست و دلش نمیلرزد که بگوید. بیترس میزند به قلب زبان، زبان معاصر، که از هر زبان معاصری در اعصار گذشته ادبیات فارسی قویتر است، منتها باید نویسنده جرئت آفرینش آن را در حوزه ادبیات پیدا کند. در چنین برداشتی از زبان، همیشه نویسنده شاگرد واقعیت زبان است … ». از دیگر مقالات خواندنی کتاب، مقاله محمود دولتآبادی است با عنوان «عباس آقا تو خیلی شبیه هدایت هستی!» مقالهای که با خاطره دولتآبادی از دو دیدارش با نعلبندیان آغاز میشود. «نشد که مقاله نعلبندیان را بنویسم!» عنوان مقاله جواد مجابی در کتاب «دیگرانِ عباس نعلبندیان» است که در واقع مقالهای است درباره تلاش برای نوشتن مقالهای درباره نعلبندیان و جستوجو برای یافتن مستندات.