این مقاله را به اشتراک بگذارید
از لابلای خاطره های دیروز:
یادی از هفته نامه سینما که حالا روزنامه شده و بازار آمده
حمید رضا امیدی سرور / مد و مه
انگار همین دیروز بود، بیست و یکی دو سال پیش (وقتی خاطره های آدم این همه قدمت پیدا می کند چقدر دل آدم می گیرد و احساس پیری می کند!) ، در روزگاری که نه از اینترنت خبری بود و نه از ماهواره و نه تلفن های همراه (راستی چه روزگار بهتری بود) هر هفته سه شنبه بعد از ظهر چند بار مسیر خانه تا نزدیکترین روزنامه فروشی محله را که هم قنادی بود و هم روزنامه فروشی (!) می رفتم و تا چشمم به هفته نامه سینما نمی خورد آرام نمی گرفتم.
روی مجله تاریخ و روز چهارشنبه هر هفته درج می شد، اما عصر سه شنبه توی روزنامه فروشی ها بود. در آن روزها انتشار هفته نامه سینما یک اتفاق بود، چرا که به صورت هفتگی می توانستی از تازه ترین خبرهای سینمایی روز با خبر باشی. رویکرد مجله لایت بود، با مطالب تخصصی سینما اما نه الزاما از نوع تئوریک آن با این حال گهگاه نقد های کوتاهی هم در آن منتشر می شد. اما عمده مطالب را اخبار، گزارش و گفتگو تشکیل می داد. در همین نشریه بود که تابو شکنی شد و برخلاف رویه نشریات نخبه گرای سینمایی، اخبار و مطالبی درباره سینمای هند (بالیوود) منتشر شد .
مجله در قطع مرسوم هفته نامه ها با سرو شکل روزنامهای بدون منگنه و با کاغذ کاهی و چاپی نه چندان مطلوب کار خود را آغاز کرد . به تدریج کیفیت چاپ آن بهتر شد. اگر اشتباه نکنم با قیمت ۲۰ تومان شروع شد و رفته رفته به ۲۵ ، ۵۰ و آخرین شماره هایی که هنوز آن را می خریدم به ۸۰ تومان رسیده بود.
صد شماره نخست و سه پیش شماره را که با فرستادن تمبر به دفتر مجله بعدا خریدم، با علاقه و خیلی ابتکاری به هم دوخته و صحافی کردم و الان جایی گوشه انباری خانه در کنار خیل مجله های دیگر خاک می خورد. ورق زدن مجلات قدیمی حسابی آدم را کیفور می کند شاید چند سال بعد وقتی حسابی قدیمی شده بودند آنها تورقی بکنم!
به گمانم هفته نامه سینما در همه این سالها منتشر می شده، گهگاه دربین دیگر هفته نامه ها چشمم به آن خورده. با اینکه روی جلد و برخی صفحاتش رنگی بوده، برای من رنگ و روی جذاب گذشته را نداشت. بعد از انتشار روزنامه بانی فیلم، هفته نامه سینما موضوعیت خبری خود را در رقابت با یک روزنامه از دست داد و لابد مخاطبانش هم ریزش بسیاری کرده بودند.
دوره طلایی هفته نامه سینما همان روزها نخست انتشارش بود با همین مدیر مسئول (حسین وخشوری) و البته سردبیری فریدون جیرانی که از کهنه کاران و حرفه های های سینما بوده. آن روزها جیرانی هنوز فیلمسازی نمی کرد و سفت و سخت چسبیده بود به روزنامه نگاری. یک فیلم مهجور به نام صعود ساخته بود و یک هفته نامه مشهور به اسم سینما منتشر می کرد.
از روزها سالها گذشته و حالا جیرانی هفته نامه سینما را در قالب روزنامه سینما می خواهد دوباره وارد میدان کند. آن هم در زمانه ای که مختصاتش همانند گذشته نیست. نه از این جهت که این سینمای نه چندان امیدوار کننده ایران یک روزنامه دارد که به هرحال برای خودش قدمتی پیدا کرده، این خیلی مهم نیست چون جیرانی رقیب میدان دیده ای ست. بلکه به دلیل حضور یک رقیب بسیار قدرتمند به اسم فضای مجازی که اگر چه سابقه زیادی ندارد اما در زمانه ای که ملت تازه ترین اخبار را در گوشی های تلفن همراه خود می خوانند
ترغیب آنها به خریدن یک روزنامه سینمایی دیگر واقعا هنر می خواهد.
راستش به دلیل حس نوستالژیکی که به هفته نامه سینما و جیرانی دارم با همه وجود آرزو می کنم در این راه موفق باشد.
راستی روزنامه سینما سایت هم دارد؟!
*****
اما اصل خبر اینکه هفته نامه سینما روزنامه شده و روی کیوسک رفته.
روزنامه «سینما» طبق اعلام قبلی، از امروز – ۲۸ شهریور ماه – روی پیشخوان روزنامهفروشیها قرار گرفت.
به گزارش مد و مه به نقل از ایسنا، این روزنامه در ۱۶ صفحه به سردبیری فریدون جیرانی و مدیرمسوولی حسین وخشوری منتشر شده است.
سینمای ایران، تلویزیون، سینمای جهان، نقد و تجسمی، اقتصاد، ادبیات، موسیقی و تئاتر عناوین برخی صفحات این روزنامه را شامل میشود.
فریدون جیرانی در سرمقاله این روزنامه با انتشار مطلبی با عنوان «حمایت از تکثر فکری» نوشته است:
«ما نیامدیم فقط از جریان اصلی داخل سینما و فیلمهای پرفروش حمایت کنیم. ما نیامدیم فقط مبلغ سینمای داستان گو و پیرنگدار باشیم و سینمای رو به جلوی خرده پیرنگ را نبینیم.
ما آمدیم تا از تنوع و تکثر فکری داخل سینما حمایت کنیم و پشت این تنوع و تکثر بایستیم.
سینمای امروز ایران سینمایی پیچیده است، مثل جامعه امروز. جامعه امروز دیگر جامعه «چپ» و «راست» گذشته نیست، جامعه بالای شهر و پایین شهر نیست. جریانهای فکری چپ و راست مدتهاست که تغییر فکری پیدا کردند و دیگر با تعاریف ساده گذشته مشخص نمیشوند. دیوار فرهنگی بین بالای شهر و پایین شهر نیز سالهاست برداشته شده است.
سینمای دهه ۶۰ و آغاز دهه ۷۰ سینمای سیاه و سفید بود. سینمایی بود که میشد با مشخص کردن دو قطب تجاری، هنری، دولتی و خصوصی آن را تعریف کرد. این سینما، سینمایی بود با مفاهیم ساده که هنوز عین سینمای دهه ۵۰ را تغییر داد که این تغییر تا پایان دهه ۶۰ و آغاز دهه هفتاد در نوع پوشش مردان و زنان، نوع مکانهای زندگی، نوع تزئینات داخلی خانهها، نوع ماشینها، نو مغازهها و رفتارهای اجتماعی قابل رویت بود.
از نیمه دوم هفتاد شهر تغییر کرد زندگی شهری پیچیده شد. تفکر فیلمسازان هم تغییر کرد و هراس گذشته از رفتن به داخل زندگی شهری به جرأتی تازه برای کند و کاو این زندگی تبدیل شد. در چهار سال آخر دهه هفتاد، جریان اصلی سینما، از طریق داستانگویی به داخل زندگی شهری رفت تا پیچیدگیها و تناقضات این زندگی را نشان دهد که نشان داد. هنگامی که این سینما رشد کرد و تأثیرگذار شد، مدیران تغییر کردند. ممیزی و کنترل که شروع شد گرچه سینمای جریان اصلی و داستانگو کم کم دچار لکنت زبان شد، اما از دل همین ممیزی سینمای خرده پیرنگ بیرون آمد. سینمای خرده پیرنگ قهرمان فاعل نداشت و با تعدد قهرمان میخواست پیچیدگیهای جامعه شهری و تعارضات جدید و تغییر رفتارهای اجتماعی را نشان دهد.
این سینما چون به فراز و فرودهای سینمای داستانگو معتقد نبود و در عرض حرکت میکرد تا به درون شخصیتها بپردازد از نظر فکری رشد کرد. «درباره الی» که در سال ۸۶ تولید و به نمایش درآمد سینمای خرده پیرنگ را وارد فاز جدیدی کرد و بر فیلمهای بعد از خود تأثیرات بسیار گذاشت.
امروز سینمای خرده پیرنگ با حضور نسل جدید، نسل پرشور و خوش فکر در اوج رشد خود قرار دارد. این نسل در کنار نسلهای قبلتر که تغییر مسیر فیلمسازی دادند و فیلمسازانی که هنوز در جریان اصلی موثرند و حرفی برای گفتن دارند، با فیلمسازانی که میتوانند تماشاگر بیشتری را به داخل سینما بیاورند، تنوعی را شکل میدهند. این تنوع را از نظر فکری تفکر روشنفکران مسلمان داخل سینما، روشنفکران عرفی و در کنار آنها تفکر نسل جدیدی که تازه به میدان آمدند سامان میدهند.
سینمایی که مخالفان زیادی دارد. سینمایی که با بحران تماشاگر روبهروست، سینمایی که بخش خصوصی آن از نظر اقتصادی وضعیت مطلوبی ندارد. سینمایی که جریان اصلی آن در احتضار است، سینمایی که …
اما همین سینما از نظر «فکری» از پا نیفتاده است. رأی داوران خانه سینما به «چند متر مکعب عشق» نشانگر هنوز بودن این «فکر» است.»
1 Comment
محمد خواجه
با سلام و عرض ادب.
به دنبال آدرس ایمیل یا اینستا و… هفته نامه سینما بودم، از آقای وخشوری تا سید غلامرضا موسوی… اما نیافتم!
از سال ۶۹ با خرید پیش شماره ها مشتری همیشگی هفته نامه سینما بودم، آنزمان دانشجو زاهدان بودم و هر ۴شنبه عصر ( بخاطر ارتباطات حمل ونقل و و هواپیمایی هفتگی، دیر میرسید به زاهدان…، تا سالهای ۸۰ این خرید و خواندن با اشتیاق در کنار مجلات فیلم و بعدتر دنیای تصویر ادامه داشت.
درحال حاضر این مجلات رو خواستم به آقای وخشوری اهدا کنم. اما آدرسی نیافتم. بزرگواری کنید اگر آدرسی دارید مرحمت بفرمایید.
محمد خواجه زابل. مهندس عمران. ۰۹۳۷۰۳۷۹۳۰۷
منتظر می مونم.
سپاسگزارم. سلامت و موفق باشید.