این مقاله را به اشتراک بگذارید
مجادلهای که به مرگ «سیلویا پلات» انجامید
بهار سرلک
براساس کتاب زندگینامه «تد هیوز» شاعر انگلیسی نوشته «سر جاناتان بیت» پس از خودکشی «سیلویا پلات» شاعر انگلیسی، همسر او «تد هیوز» درباره شب خودکشی پلات شعری را سرود. این شعر الهامگرفته از مجادلهای است که این زوج بر سر خروج پلات از کشور داشتند. «ملوین برگ» شعر «آخرین نامه» را برای نخستینبار سال ٢٠١٠ کشف کرد. در این شعر تد هیوز سه روز قبل از خودکشی همسرش را در فوریه ١٩۶٣ را توصیف کرده است.
شعر «آخرین نامه» با جملات «آن شب چه اتفاقی افتاد؟ آخرین شب عمر تو؟» شروع میشود و با توصیف لحظهای که هیوز از مرگ پلات باخبر میشود، به پایان میرسد: «بعد صدایی همانند اسلحه یا تزریق با خونسردی چهار واژه را در گوش من فرو کرد: «همسرت مرد.»
براساس این زندگینامه به قلم جاناتان بیت، رییس دانشکده ورکستر آکسفورد، این شعر الهامگرفته از جر و بحثی است که هیوز و پلاث قبل از خودکشی پلات داشتند. جاناتان بیت برخلاف زندگینامهنویسان پیشین دسترسی کامل به آرشیو هیوز در امریکا و همچنین یادگارهای این نویسنده که در کتابخانه بریتانیا نگهداری میشود، داشت. بیت در این زندگینامه مینویسد: «صبح جمعه آن آخر هفته، پلات «نامه جدایی مرموزش» را برای هیوز فرستاد و او را از قصدش برای ترک کشور با خبر کرد. پلات گفته بود دیگر هیوز را نخواهد دید. » پلات تصور میکرد این نامه تا روز شنبه به دست همسرش که از او متارکه کرده بود، نمیرسد اما پست سریعالسیر این نامه را تا عصر به دست هیوز رساند. هیوز پس از خواندن نامه عصبانی میشود و راهی خانه او در محله «پریمورس هیل» در شمال لندن میشود؛ جایی که مجادله آنها شکل میگیرد. براساس گفتهها پلات نامه را از هیوز میگیرد و میسوزاند. بیت معتقد است: «آن روز آخرین دیدار آنها صورت گرفت و تد نام این دیدار را به «آخرین نامه» تعبیر کرده است. این گونه همهچیز قابل توضیح است.» بیت براساس خاطراتی که «سوزان آلیستون» معشوقه هیوز آن را نوشته و تابهحال کسی این دفتر خاطرات را ندیده، میگوید: «روز بعد، یعنی شنبه، پلات با هیوز تماس میگیرد اما آلیستون تلفن را جواب میدهد. وقتی آلیستون گوشی را به هیوز میدهد، هیوز به پلات میگوید: «سیلوی سخت نگیر.»
بیت مینویسد: «هیوز، یکشنبه شب، شبی را که پلات دست به خودکشی زد با آلیستون گذراند. هیوز روز دوشنبه از مرگ همسرش باخبر میشود.» این اتفاق و احساس گناهی که به هیوز دست میدهد، باقی زندگی هیوز را تحتالشعاع قرار میدهد. پنج سال بعد از مرگ سیلویا پلات، هیوز در مثلث عشقی که یک طرف «ایشیا وویل»، طرف دیگر «کارول اورچرد» و سمت دیگر آن «برندا هدن» بودند، قرار میگیرد. ایشیا وویل سال ١٩۶٩ خودکشی کرد و در یادداشت خودکشیاش نوشت: «به خاطر خاطرههای سیلویا، من و هیوز نمیتوانیم با یکدیگر زندگی کنیم.» مدتی بعد هیوز با اورچرد ازدواج کرد. پس از اینکه کارول اورچرد، بیوه هیوز از حمایتش برای نگارش کتاب زندگینامه هیوز دست کشید، بیت نتوانست آنطور که تصور میکرد «زندگی ادبی» هیوز را بنویسد. این کتاب هفته دیگر منتشر میشود.
اعتماد