این مقاله را به اشتراک بگذارید
در حاشیه «خودت را جمع کن»
کمدی سرخوشی
«خودت را جمع کن» یک کمدی رمانتیک ساده است با شروعی معمولی که به مرور موتورش روشن میشود و هرچند تا انتها خط سیری کلیشهای را دنبال میکند اما به کمدیای موفق و دیدنی بدل میشود و این را مدیون بازیهای خوب دو بازیگر اصلی و البته فیلمنامه بانمکش است.
فیلم ماجرای نانسی، دختری ٣۴ ساله است که هنوز ازدواج نکرده است و درگیر رابطه عاطفی جدی هم نشده است و یک تصادف باعث میشود با جک، مردی ۴٠ ساله آشنا شود که از همسرش
جدا شده.
دیدار تصادفی این دو و اشتباهگرفتهشدن نانسی با دختری دیگر از طرف جک موجب رخدادن یکسری اتفاقهای بامزه در زندگی این دو نفر میشود که در نهایت نگاه آنها را به زندگی عوض میکند.
همانطور که از هر کمدی رمانتیک دیگری میشود انتظار داشت، دو شخصیت اصلی درنهایت به هم میرسند و طبق فرمولهای رایج اینطور فیلمها در میانه فیلم وقتی فاش میشود نانسی، همان کسی نبوده که جک در ایستگاه قطار منتظرش بوده، دلخوری بینشان پیش میآید که موجب میشود بیشتر به نزدیکی احساسی و فکری با هم پی ببرند.
درواقع «خودت را جمع کن» هیچچیز تازهای ندارد و بااینحال فیلمی است که دیدنش حال آدم را خوب میکند و میشود آن را بهعنوان یک فیلم «حالخوبکن» معرفی کرد؛ فیلمی که با کمی شیطنت و طنازی موفق میشود فرمولهای قدیمی را دوباره به کار بگیرد و حس خوبی به مخاطبش منتقل کند.
البته منظور این نیست که فیلم هیچچیز جدید یا قابلتوجهی ندارد.
برخی از سکانسهای فیلم، مخصوصا پس از ٢٠ دقیقه ابتدایی واقعا جذاب از آب درآمدهاند مثل برخورد نانسی با مردی که در نوجوانی عاشق او بوده و حالا میخواهد از پنهانکاری نانسی در برابر جک (فاشنکردن هویت واقعی خودش) سوءاستفاده کند یا سکانس مفرح مسابقه نانسی و جک برای رسیدن به کافهای که در آن وسایل خود را جا گذاشتند.
«خودت را جمع کن» فیلمی است برای سپریکردن یک بعدازظهر شیرین و چیزی که جدا از ریتم بسیار تند فیلم به کمکش آمده، بازی دو بازیگر اصلی آن یعنی لیک بل در نقش نانسی و سایمون پگ در نقش جک است؛ دو بازیگر با لهجه بریتانیایی غلیظ که مدام بدوبیراه میگویند و هرچند عاشق هم شدهاند اما نمیدانند چطور باید آن را بیان کنند و همین موجب سوءتفاهم میشود.
بیل پالمر، کارگردان این فیلم، از تلویزیون به سینما پا گذاشته و فیلم اولش هم «The Inbetweeners» بود که در سال ٢٠١١ به یک فیلم بسیار پرفروش بدل شد. آن فیلم هم کمدی رمانتیک بود اما درباره شخصیتهای نوجوان.
موفقیت هر دو فیلم نشان میدهد پالمر خوب بلد است با کلیشهها بازی و حال مخاطب را خوش کند.