این مقاله را به اشتراک بگذارید
تازه ترین گفته های برنده نوبل ادبیات
بهار سرلک
«سوتلانا الکسیویچ»، نویسنده بلاروسی که جایزه نوبل ادبیات ٢٠١۵ را از آن خود کرد، در تازهترین مصاحبهای که با بخش روسی رادیو آزاد اروپا (رادیو لیبرتی) انجام داده است، میگوید: قصد دارد با استفاده از توجهی که این جایزه برای او به ارمغان آورده است «انقلابی در اذهان مردم راه بیندازد.»
وقتی خبرنگار از او پرسید: «در روسیه که تحت ریاست «ولادیمیر پوتین» و بلاروس که تحت سلطه «الکساندر لوکاشنکو» است (دو رهبر مستبد که سالهاست ریاستجمهوری این دو کشور را بر عهده دارند) چه تغییری امکانپذیر است؟» الکسیویچ جواب داد: «معتقدم به مقاومت نیاز است.»
نزدیک به ربع قرن از سقوط دولت کمونیست اتحاد جماهیر شوروی در سال ١٩٩١ میگذرد و حالا این نویسنده پیشنهاد میدهد تغییر طرز فکر مردم، بزرگترین مانع را برای تغییر زندگی مردم کشورش و جهان از جلوی راه خواهد برداشت.
الکسیویچ گفت: «منظورم این نیست که سنگرسازی کنیم و جنگ را آغاز کنیم. فکر میکنم ما به انقلاب نیاز داریم اما انقلابی که در ذهن مردم راه بیفتد.»
الکسیویچ در مصاحبه مفصلی که با این خبرگزاری داشته، گفته است: «سالها پیش جنگ با کانیبالیسم (آدمخواری) برابر بود. ما امروز در قرن ٢١ هستیم و هنوز بشریت اختلافهای خود را مثل آن زمانی که لباس حیوانات میپوشیدند، حل میکنند. تنها تفاوتش این است که آن زمان مردم با گرز و نیزه همدیگر را میکشتند اما حالا با سلاحهای کشتار جمعی.»
الکسیویچ که یکی از منتقدان سرسخت توتالیتاریسم است آثارش درباره وقایعی است که بر بلاروس قرن بیستم تاثیرگذار بوده است؛ این آثار درباره اشغال نازی، فاجعه اتمی چرنوبیل و حمله شوروی به افغانستان است.
آکادمی سوئد به هنگام اعلام خبر برگزیده شدن این نویسنده و روزنامهنگار آثار او را «یادآور رنج و شجاعت زمانه ما» خواند.
از سال ١٩٩۴ و زمانی که لوکاشنکو به قدرت رسید هیچکدام از آثار این نویسنده که به زبان روسی نوشته شدهاند، در بلاروس چاپ و منتشر نشدند.
پس از اعلام خبر برگزیده شدن الکسیویچ از سوی آکادمی سوئد، لوکاشنکو به او تبریک گفت. اما طولی نکشید که لوکاشنکو از انتقادات تند و تیز این منتقد دولت خبردار شد و میهنپرستی او را زیر سوال برد و گفت: «برخی از هنرمندان ما، افراد خلاقی که حتی برنده جایزه نوبل هم میشوند… به خارج از کشور سفر میکنند و لیوانی از خاک را روی کشورشان میپاشند.»
الکسیویچ درباره دولتهای روسیه و بلاروس گفت: «تا وقتی لوکاشنکو بر سر کار باشد، واقعا متاسفم که در دوره دشواری بلاروس نمیتوانیم از آنچه مهم است صحبت کنیم. دو نفری (پوتین و لوکاشنکو) که به نوعی سرمایه نمادین در دست آنهاست باید به مردمانشان امید بدهند تا اینکه در مجامع عمومی به بحث و جدل بپردازند.»سپس خبرنگار از الکسیویچ پرسید: «آیا فکر میکنی نویسندههایی مثل تو بتوانند تاثیری روی لوکاشنکو، که برخی او را «آخرین دیکتاتور اروپا» مینامند، بگذارد؟» الکسیویچ در جواب گفت: «مطمئن نیستم ادبیات بتواند روی سیاستمدارهای امروزی تاثیری بگذارد. متاسفانه، آن زمان گذشته است. هر چند در همین حین کار همه سیاستمدارها به ما وابسته است. اما زمانی هم میشود که سه بار برنده جایزه نوبل شدهای و هنوز نمیتوانی رفتارهای بدوی انسانها و کهنهترین اعتقادات سیاستمدارها را تغییر بدهی.»سپس الکسیویچ «نادیا ساوچنکو» خلبان هلیکوپتری که در قالب ارتش اوکراین با جداییطلبان میجنگید و اکنون از سوی مقامهای روسیه دستگیر شده را تحسین کرد.
شاوچنکو داوطلبانه به خدمت گردان مبارزانی درآمده بود که تحت حمایت جداییطلبان بود. مقامات دولتی روسیه او را متهم به قتل دو روزنامهنگار در سال ٢٠١۴ کردهاند. الکسیویچ درباره این خلبان زن گفت: «من داستانهای بسیاری درباره جنگ شنیدهام و در جنگ شوروی با عراق در صحنه جنگ حضور داشتم اما نادیا خیلی بیشتر از من درباره جنگ میداند. جنگ افغانستان نسبت به جنگی که نادیا از آن تجربه دارد شدت نداشت. نادیا انسانی قدرتمند و مسحورکننده است.
او در زمانه ما زنی غیرعادی محسوب میشود و به همین خاطر او را مورد آزار و اذیت قرار دادهاند. آنها مردهایی هستند که نمیتوانند ببینند یک زن برابر یا حتی بالاتر از آنها ایستاده است. شواهدی مبنی بر مجرم بودن او وجود ندارد. تنها جرم او دفاع از وطنش است.»