این مقاله را به اشتراک بگذارید
مثل خون در رگ هایی من
نامه های احمد شاملو به آیدا
نویسنده: احمد شاملو
ناشر: چشمه، چاپ اول ۱۳۹۴
۱۷۲صفحه، ۲۲۰۰۰ تومان
این کتاب را در تهران فروشگاه اینترنتی شهر کتاب و در شهرستانها پاتوق کتاب فردا تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه میکنند، در صورت تمایل در تهران اینجا و در شهرستانها اینجا کلیک کنید.
****
این مقاله به سرنوشت ۲۲ داستان کوتاهی از سلینجر میپردازد که یکبار به طور غیرقانونی در ۱۹۷۴ چاپ شدند، و حالا ناشری وعده داده است که در سالهای آینده این داستانها را به علاوهی دست نوشتههای دیگر سلینجر منتشر خواهد کرد.
حتماً تا به حال فکر کردید که پس از ناتور دشت چه اتفاقی برای هولدن کالفیلد افتاد؟ یا در مورد سرنوشت سیمور گِلَس کنجکاو شدید! پاسخ این سوالها در مجموعه داستانهایی از این نویسنده پیدا میشود، که هرگز منتشر نشدهاند.
جروم دیوید سلینجر، در سال ۱۹۷۴، ۹ سال پس از انتشار آخرین داستان کوتاهش در نیویورکر، طی مصاحبهای با نیویورک تایمز گفت:«آرامش عجیبی در منتشر نکردن نوشتههایم وجود دارد. انتشار کتابهایم تجاوزی وحشتناک به حریم خصوصی من است. من نوشتن را دوست دارم. من عاشق نوشتن هستم. ولی من فقط برای خودم و لذت بردن خودم مینویسم.»
برای چند دهه، سلینجربازها امید داشتند این نویسندهی منزوی، که در سال ۲۰۱۰ درگذشت؛ هنوز هم به نوشتن داستان مشغول باشد. حتی چند رمان، و یک روز اجازه دهد تا آثار جدیدش منتشر شوند. اخیراً، یک بیوگرافی جدید (به همراه مستند همدم) دربارهی این نویسنده توسط دیوید شیلدز و شین سالرنو منتشر شده که ادعا میکند پنج کتاب جدید سلینجر، از جمله خانوادهی گِلَس- مجموعه داستان های گِِلَس موجود با چاشنیهای جدید و شجره نامهی این خاندان غیر عادی ـ و نسخهی باز نویسی شدهی «آخرین و بهترین داستان پیتر پن» که داستان منتشر نشدهای در مورد خانوادهی هولدن کالفیلد است؛ به همراه دیگر داستان کالفیلد ـ ناتور دشت ـ بین سال ۲۰۱۵ تا سال ۲۰۲۰ منتشر خواهد شد.
کسانی که نمیتوانند برای آثار جدید صبر کنند؛ یا میترسند هرگز در واقعیت کتاب جدیدی از سلینجر منتشر نشود؛ باید بدانند همین حالا هم آثار زیادی از سلینجر را از دست دادهاند. از سال ۱۹۴۰ تا سال ۱۹۶۵، سالینجر ۲۲ داستان از جمله نیویورکر، ارباب، و بعد از غروب شنبه شب، در مجلات مختلف به چاپ رسانده که در ۳ مجموعه داستان منتشر شده از او نبوده است.
این اصلاً جالب نیست، چرا که آنها در واقع تعریفی اجمالی از شخصیتهای داستانهای بعدی بودهاند. برای مثال داستان « برادران واریونی» که سلینجر در سال ۱۹۴۳ نوشته شده بود در حقیقت معارفهی اجمالی شخصیتهای سیمور و بادی گلَس بود. جو واریونی یک رمان نویس موفق و آینده دار است که برادرش سانی ـ سانی اسم مستعار سلینجر در کودکی بوده ـ نبوغ او را به طور غم انگیزی به سخره میگیرد. سلینجر اجازه نداد این داستان چاپ شود، شاید چون در ماجرای فروشش به هالیوود شکست خورده بود و او میخواست این قضیه را دفن کند و شاید هم چون بیش از حد درگیریهای روحی درونیاش را به عنوان یک هنرمند جدی روایت کرده بود.
خوانندگان مدرن قطعاً دوست دارند دنبال سرنخهای ادبی در داستان« دختر جوانی در سال ۱۹۴۱،که اصلاً کمربند نداشت» بگردند. در این داستان که در سال ۱۹۴۷منتشر شده، شخصیت اصلی، رِی کینسلا، نه تنها صفات سِیمور را داراست ، بلکه تشابه اسمی با شخصیتی که کوین کاستنر در سرزمین رویاها بازی کرده، دارد. «دبلیو پی کینسلا»؛ نویسندهی کتاب «جو بی کفش» که فیلم از روی آن ساخته شده؛ نام شخصیت اول داستان خود را از روی شخصیت داستان سلینجر و نه نام خانوادگی خود انتخاب کرده است. (در رُمان کینسلا، رِی در واقع به جست و جوی سلینجر منزوی میپردازد که در داستان اسم «ترنس مان» برای شخصیت سلینجر در نظر گرفته شده است.)SALINGER28
برخی از داستانها مانند «من خُلَم » و «شورش خاموش مدیسون » به طور جداگانه چاپ نشدند چرا که در نوشتن ناتور دشت از آنها استفاده شده است. برخی دیگر از داستان ها ـ که قبل از ناتور دشت نوشته شده اند ـ اتفاقاتی که بعد از اخراج هولدن از مدرسه برایش میافتد را لو میدهند. در « روز آخر ، مرخصی آخر» وینسنت کالفیلد لو میدهد که هولدن یکی از سربازان جنگ جهانی دوم است که بعد از یک عملیات مفقودالاثر میشود. و در «این ساندویچ مایونز ندارد» که یک سال بعد در سال ۱۹۴۵ منتشر شده، وینسنت هنوز هم از او خبر ندارد. وینسنت در حالی که ناله میکند، میگوید:«گم شده، گم شده، گم شده! همهی ین حرفها دروغ است. حتی من هم دروغ گفتم. او هرگز قبل از این گم نشده است. او پسری است که کمتر از تمام آدمهای این دنیا گم شده است.»
هنگامی که یک نسخه غیر مجاز از ۲۲ داستان گم شده، بدون رضایت سلینجر در سال ۱۹۷۴ منتشر شد، سالینجر بالاخره سکوت خود را شکست و در مورد آنچه که او سرقت مایملکش میدانست و از بابت آن خشمگین بود، با «تایمز» صحبت کرد. او گفت:«من اینها را خیلی وقت پیش نوشتم و هرگز قصد انتشار آنها را نداشتهام. من میخواستم آنها به مرگ کاملا طبیعی بمیرند.» هنوز هم مجموعه ی دو جلدی این داستان ها در کتابفروشیها به قیمت ۱۰۰۰ دلار پیدا میشود.
مجلات اصلی حاوی این داستان ها ـ از جمله « شانزدهم هَپ وُرث»، آخرین داستانی که تا کنون از او منتشر شده و نامهای است از سیمور گلس هفت ساله که در اردوگاه نوشته ـ را می توانید در «ای بِی» و یا کتابفروشیهایی که کتابهای عتیقه میفروشند بیابید.
«هپ ورث» مانند تمام داستانهای سالینجر که درنیویورکر منتشر شده اند، همیشه برای خواندن آنلاین توسط مشترکین موجود است. اما سایر داستانهای به اصطلاح منتشر نشدهی سلینجر را نیز می توان بر روی وب پیدا کرد، فقط باید بدانید کجا آنها را جست و جو کنید.