این مقاله را به اشتراک بگذارید
پایان سال یکی از فرصتهای فوقالعاده برای فروش کتاب است. در کل ٣ ماه را برای فروش کتاب پررونق میدانند؛ یکی اردیبهشتماه همزمان با برپایی نمایشگاه کتاب، دیگری مهرماه همزمان با بازگشایی دانشگاهها و سرآخر، اسفندماه بهدلیل تمایل مخاطبان کتاب برای مطالعه کتابهایی در تعطیلات ایام عید. در این صفحه به برخی کتابهای سینمایی و همچنین خانواده پرداختهایم که برای مطالعه در تعطیلات سال نو پیشنهادهای مناسبی خواهد بود.
استیون اسپیلبرگ
چهره استیون اسپیلبرگ در طول دورهای به شکل «داستان موفقیت» بهگونهای تحریکآمیز و نامنتظره غنا یافته و عمیق شده است: نویدبخشترین سینماگر جوان در سالهای هفتاد، کارگردان موفق، عزیزدردانه استودیوهای هالیوودی، هوادار جلوههای ویژه حیرتآور، امروزه کارگردانی است که منتقدان بینالمللی بهعنوان یک مؤلف قبول دارند، فیلمسازی آزاد در انتخابهایش، سوژههایش و همینطور زیباییشناسیاش، کارگردانی که در دگرگون ساختن تصویر و مخاطب تردیدی به خود راه نمیدهد. او با الگو قرار دادن اورسن ولز، نخستین فیلم بلندش، «دوئل» را در ٢۵سالگی ساخت. بعد با «آروارهها»، «ایندیانا جونز»، «برخورد نزدیک از نوع سوم» و «ئی تی»، صنعت سینمای سرگرمی را به اوج خود رساند. اسپیلبرگ به اتفاق همزادش، جورج لوکاس افسونگر، امپراتوریای بنا نهاد که پادشاهش (و تماشاگرش!) یک کودک است. از سالهای ٢٠٠٠ به بعد، ژانر علمی- تخیلی و اطمینان از کار بزرگترین ستارگان مانند تام کروز به او اجازه داد با فیلمهایی چون «هوش مصنوعی»، «گزارش اقلیت یا جنگ دنیاها» در سینمای عامپسند طبعآزمایی کند. در همین دوران، اسپیلبرگ با فیلمهایی مانند «مونیخ»، «فهرست شیندلر» و «نجات سرباز رایان»، روی تیرهتری از خود نشان داد. او حالا سینماگری بزرگ است.
کلهلیا کوهن، فیلمنامهنویس و روزنامهنگار است. او از سال ١٩٩٧ تا ٢٠٠۴ منتقد کایه دو سینما بوده و کتاب وسترن (انتشارات کایه دو سینما) را در سال ٢٠٠۵ منتشر کرده است.
به روایت ناصر تقوایی
ناصر تقوایی به گواهی کارنامهاش، هنرمندی ظاهرا کمکار اما نوجو، خلاق و تاثیرگذار بوده است. همه هستی هنری او در چند فیلم کوتاه و نیمهبلند مستند، ۵ فیلم سینمایی، ٢ فیلم کوتاه داستانی، یک مجموعه ١٣قسمتی و یک مجموعه قصه خلاصه میشود. اما حتی مخالفان احتمالی او نیز اذعان دارند که این هنرمند بیشترین تاثیر را بر نسل پس از خود داشته و در ارزیابی نهایی، کیفیت آثار او چنان غنی و قابل احترام است که کمیت بهظاهر ناچیز آن را بهشدت جبران میکند. تقوایی این شانس را داشته است تا در دامن پُرمهر و خشونت جنوب رشد کند؛ جایی که باید آنجا را محل تلاقی دو شیوه زندگی محسوب کرد. شیوه نظمیافته و هدفمند غربی و شیوه پُررمز و راز شرقی که از حضور روشن کارگزاران نفتی در منطقه ناشی میشود. کارگزارانی که در هر جا زندگی کنند، ملزومات مورد نیاز خود را هم به همراه میبرند؛ از سگ و گربه و ابزار مدرن زندگی گرفته تا امکانات تفریحی مدرن مثل سینما. تقوایی و همنسلان او بهدلیل این شانس تاریخی از کودکی در معرض سینما و فرهنگ غربی قرار داشتهاند؛ اما رگوریشه اینجایی او و بسیاری از هنرمندان جنوبی باعث شده تا مسحور و مرعوب وجه رویایی و فریبنده غرب نشوند. از آنها نظم و ذکاوت را بیاموزند و با نگاه خود به پیرامونشان بنگرند. کودکی و نوجوانی تقوایی در چنین حالوهوایی میگذرد و شخصیت هنریاش در آن شرایط شکل میگیرد؛ اما قوام آن به مرحله دیگری از شانس تاریخی که اغلب بزرگان از آن نصیب بردهاند، بستگی پیدا میکند.
در این گفتوگوی طولانی که ابتدا قرار بود بحثی مجمل درباره بحران سینمای ایران باشد -اما آمادگـی تقوایی و اصرار نگارنده باعث شد تا جهت دیگری پیدا کند- تحولات سینما و ادبیات معاصر ایران، با نگاهی تحلیلی بیان میشود. او از خود و دیگران سخن گفته و هر جا به نام کسی اشاره کرده یا درباره کارش حرف زده، دلیلی بهجز احترام قلبی تقوایی به آن شخص ندارد و از هر چه سخن نگفته، یعنی اهمیتی برای آن قایل نبوده است. او نیز معتقد است که همه سینمای ایران را نمیتوان یک کاسه کرد. بخش عمدهای از محصولات این سینما شایسته تحلیل نیستند و تنها در روایتهای وقایعنگارانه باید به آنها اشاره شود.
سیر این گفتوگو نیز حکایتی دارد خارج از حوصله این مقدمه. از سوی دیگر نگارنده از بازگفت این سرگذشت پرهیز میکند به دلایلی ناگفتنی؛ تنها به این نکته اشاره میکنم که جلسات گفتوگو، باز هم به دلایلی، بسیار دشوار راهاندازی میشد؛ دو جلسه در دفتر ماهنامه فیلم، هر یک بیش از پنج ساعت. چند ماه وقفه و سپس سه جلسه که آخرینش هفت ساعت به طول انجامید در منزل زندهیاد خانم شهیندخت بهزادی، همسر سابق تقوایی و سرانجام در فاصله زمانی نزدیک به یک سال این گفتوگو به پایان رسید و متن آماده حروفچینی شد. کتاب شامل دو بخش است. در بخش نخست، تحولات سینمای ایران به ویژه کارنامه تقوایی بر اساس سیر تاریخی تحلیل میشود و بخش دوم که زیر عنوان کلیات آمده، بیانگر دیدگاه تقوایی درباره مسائل و مشکلات کلی سینمای ایران است.
آکیرا کوروساوا
در اوایل سالهای دهه ۵٠، راشومون اهمیت سینمای ژاپن را برای غربیها آشکار میکند. این فیلم شیر طلای ونیز و یک جایزه اسکار را در هالیوود بهطور متوالی به دست میآورد. مؤلف آن، آکیرا کوروساوا، اساسا وابسته به فرهنگ کشورش و در عین حال شیفته فرهنگ کلاسیک غرب است. او در تمام دوران حرفهایاش در دل نظام استودیوهای قدرتمند ژاپن (شوچیکو، توهو)، بهعنوان فیلمنامهنویس و مخصوصا کارگردان فعالیت میکند و از ژانری به ژانر دیگر میرود: سینمای اکشن (از سوگاتا سانشیرو تاسانجورو)، حماسههای تاریخی درخشان (کاگهموشا، آشوب)، فیلمهای نوآر (سگ ولگرد)، درامهای معاصر دروننگرانه (زیستن) یا اقتباسهایی از نویسندگان غربی (شکسپیر، گورکی، داستایفسکی). کوروساوا فیلمسازی است که از موفقیت عمومی و نقدهای مثبت بینالمللی سیراب شده و امروزه هنوز به شکلی قابل ملاحظه تاثیرگذار است، برای مثال روی ژانر وسترن؛ کلینت ایستوود از صمیم قلب اعتراف میکند که یوجیمبو برای او منبع الهام است.
سینمای او فاصله میان فرهنگ فئودالی سنتی (مبتنی بر انکار فرد) و فراگیری دموکراسی را به دقت بررسی میکند، در جهانی که در پی قدرت و افراط در ابراز خویشتن، فاسد شده است. غنای آثار او در تناقضات ژاپن مدرن نهفته است. آشتی دادن روح ژاپن ساموراییها و اومانیسم، حسن بزرگ سینمای او است که گستره آن حقیقتا جهانی است.
شارل تسون، منتقد و سردبیر سابق کایه دو سینما (٢٠٠٣-١٩٩٨)، در دانشگاه پاریس ٣ در رشته سینما تدریس میکند. او مؤلف آثاری درباره ساتیا جیت رای، لوئیس بونوئل، سینمای سری ب و. . . است و در سال ٢٠٠٧ کتاب تئاتر و سینما را با همکاری مشترک انتشارات
کایه دو سینما و سرن- ساِندپ منتشر کرده است.
آندری تارکوفسکی
یکی از پارادوکسهای آثار آندری تارکوفسکی این است که توأمان بسیار روس و بسیار جهانی است. سوژههایی که او بدانها میپردازد ویژگیای فرهنگی (حتی متافیزیکی) دارند که میتواند در برخورد نخست تماشاگر را مرعوب کند، اما دیدن فیلمهایش یکی از پربارترین تجربههای حسی بهشمار میرود و در مخاطب خاطراتی از زندگی یا رویاهای خودش را بیدار میکند؛ برای مثال آینه منبعی بیپایان از بازگشت به عالم عینی و تقریبا فیزیکیِ کودکی است. زندگی تارکوفسکی میدان نبردی است برای اثری ناتمام. او پسر شاعر بزرگ، آرسنی تارکوفسکی است که در مدرسه سینمایی مسکو تربیت شده و با کودکی ایوان (برنده شیر طلای ونیز ١٩۶٢) و سپس با آندری روبلف تبدیل به یکی از برجستهترین سینماگران سینمای شوروی از نگاه تمام جهانیان شده است.
مارتین اسکورسیزی
مارتین اسکورسیزی پس از ٣٠سال فعالیت حرفهای و کارگردانی بیش از ٢٠ فیلم بلند، به مقام استاد بزرگ سینمای آمریکا دست یافته است. او از آن دست سینماگرانی است که در جایجای فیلمهایش حضور دارد. این سینماگر سینمادوست، از کارهای کلاسیک سینمای آمریکا و همینطور موج نوی اروپا بهره برد و در سالهای دهه ٧٠ بهطور حرفهای وارد عرصه سینما شد. او با راننده تاکسی به سرعت به موفقیت رسید، فیلمی که غنای جهانش را آشکار کرد و همکاریاش را با رابرت دنیرو رقم زد. از این پس، اسکورسیزی فیلمهایش را بدون سازش هنری و بدون گوشهنشینی ساخت؛ (همانطور که خودش دوست دارد بگوید «یک فیلم برای خودم، یک فیلم برای آنها»)، چیزی که در دل صنعت سینمای آمریکا متداول نیست، جایی که هیچچیز به هیچوجه قطعی نیست: نیویورکنیویورک، گاو خشمگین، آخرین وسوسه مسیح، کوندون، کازینو، هوانورد. . . اسکورسیزی پیوسته درحال کشف آمریکا و تاریخش است، تاریخی شکل گرفته در دل مهاجرتهای متوالی با فیلمهایی مانند عصر معصومیت یا دار و دستههای نیویورکی تا آخرین اثر بزرگش، رفتگان که نقدی شدید بر دوره معاصر است.
نقد و گفتوگو با فیلمسازان ایران
کتاب «نقد و گفتوگو با فیلمسازان سینمای ایران» به کوشش مونا کریمی در انتشارات فرهنگ و سینما به چاپ رسید. این کتاب تلاشی است جهت استفاده علاقهمندانی که میخواهند با دیدگاهها و چگونگی کار فیلمسازان ما آشنا شوند. کتاب «نقد و گفتوگو» در ١٧٠ صفحه در شمارگان ٢٠٠٠ جلد و قیمت ١٠هزار تومان به چاپ رسیده است.
در یادداشت مؤلف این کتاب میخوانیم: «آنچه در کتاب «نقد و گفتوگو» آمده مطالبی است حاوی آرا و عقاید فیلمسازان سینمای ایران درباره آخرین اثر اکران شدهشان در زمان گفتوگو. فیلمهایی که اغلب موفقیتهای بسیاری را از جهات متفاوت برای سازندهشان کسب کردند. همچنین براساس علاقه شخصی و سیاستهای مجله تلاش داشتم در کنار سینماگران باسابقه و پیشکسوت با فیلمسازان تازهکار و مستعد و خوشآتیه گفتوگو داشته باشم. واقعیت این است که صفحات کتاب حاضر میتوانست بسیار بیش از این باشد، اما چون هدف طرح آثار فیلمسازانی بود که رویکرد ویژهای در فیلمهایشان داشتند، احساس کردم باید به همین تعداد گفتوگو در نخستین کتابم بسنده کنم تا علاقهمندان ضمن آشنایی با این رویکردها و سبک فیلمسازی کارگردانان، ناگفتههایی را درباره فیلمها و سینمای ایران بدانند؛ نکاتی که شاید برایشان جالب و آموزنده باشد».
نویسنده در پایان اظهار امیدواری میکند که کتابش احساس مطلوبی را برای سینماگران و علاقهمندان فراهم کند و چشم به راهنماییها و پیشنهادهای خوانندگان برای اصلاح خطاها و کمبودها و پربارتر کردن این کتاب در چاپهای بعدی و تالیف آثار دیگر ازجمله مجموعه نقدهایش دارد. در این کتاب با ١٩ فیلمساز موفق سینمای ایران گفتوگو صورت گرفته و به نقد و بررسی فیلمها پرداخته شده است. این فیلمسازان و فیلمهایشان عبارتند از رضا میرکریمی (یه حبه قند)، بهروز افخمی (آذر، پرویز، شهدخت و دیگران)، همایون اسعدیان(بوسیدن روی ماه)، ابوالحسن داوودی (رخ دیوانه)، علیرضا رییسیان (دوران عاشقی)، فرزاد موتمن (خداحافظی طولانی)، فریال بهزاد (مرور آثار وی)، منیژه حکمت (مرور آثار وی)، نرگس آبیار (شیار ١۴٣)، مهشید افشارزاده (پنج ستاره)، تینا پاکروان (خانوم)، علی عطشانی (آقای الف)، هادی مقدمدوست (سر به مهر)، احسان عبدیپور (تنهای تنهای تنها)، مصطفی کیایی (خط ویژه)، بهروز شعیبی (دهلیز)، ناصر ضمیری (با دیگران)، سامان سالور (تمشک)، محمد احمدی (شاعر زبالهها). جذابیت متن، روانی گفتوگوها، جامعیت پرسشها و پاسخهای مصاحبهشوندگان، مجموعه اطلاعات و آگاهی مفیدی که در این گفتوگوها ارایه شده و میتواند برای دوستداران سینمای ایران مفید واقع شود، همه از ویژگیهای این کتاب باارزش است. به گفته مؤلف کتاب، مونا کریمی، این کتاب آغازی بر سلسله آثار دیگر در زمینههای متفاوت اعم از گفتوگوهای اختصاصی با بازیگران و دیگر عوامل سینما و نیز نقد و بررسیهای وی روی دهها فیلم سینمایی است که در این سالها ساخته شده است. وی امیدوار است با استقبال پژوهشگران، دانشجویان و دوستداران سینما شوق و انگیزه انتشار آثار دیگرش فراهم آید.
شهروند