این مقاله را به اشتراک بگذارید
مروری بر «واژهنامه انتقادی ادبیات مکزیک» نوشته مایکل کریستوفر دومینگز
راهنمای سفر
دریا ارجمند
«واژهنامه انتقادی ادبیات مکزیک: ٢٠١٠-١٩۵۵»، از آثار اخیر کریستوفر دومینگز است که در جهان انگلیسیزبان نیز موردتوجه قرار گرفته است. پس از مدت کوتاهی از زمان انتشار این کتاب به زبان اسپانیایی، انتشارات «دالکی آرکایو» آن را با ترجمه لیزا دیلمن در اختیار مخاطبان انگلیسیزبان قرار داده است. این واژه با صدوپنجاه مدخل جداگانه، ماحصل پژوهش سیساله دومینگز در عرصه نقد ادبی است. اینطور بهنظر میرسد که پس از اقبال شعر و رمان آمریکایلاتین اندکاندک نوبت به منتقدان این ناحیه از جهان رسیده است. دومینگز در مقدمه کتاب بر این نکته تاکید میکند که این واژهنامه را بر مبنای ارزشهای آکادمیک و نگرشهای علمی حاکم بر نقد ادبی دانشگاهی تدوین نکرده است. دومینگز که بیش از سه دهه بهطور پیوسته در مطبوعات مکزیک به نوشتن نقد مشغول بوده است، درصدد آن است تا با نگاهی ذهنی و برخاسته از تجربه شخصیاش تصویر متفاوتی از ادبیات مکزیک به دست دهد. به همین دلیل، دومینگز مبدأ واژهنامه خود را سال ١٩۵۵ قرار داده است. دلیل انتخاب این سال، اتفاقی نیست جز انتشار «پدرو پارامو»ی خوان رولفو. انتشار این رمان از منظر دومینگز بهمنزله تولد ادبیات مدرن مکزیک تلقی شده است. دومینگز بر این باور است که با انتشار این کتاب تصور مکزیکیها از ادبیات، رمان و حتی شعر تغییر میکند. در ادامه، ادبیات شش دهه مکزیک را به نحو خاصی طبقهبندی میکند.
دومینگز میانه خوبی با فوئنتس ندارد، در واژهنامه خود او را به «متوشلاح» تشبیه میکند که هر سال از عمر خود را به دوران تبدیل میکند و هر یک از زمانهایش به اندوهی کشدار مبدل میشود. متوشلاح از شخصیتهای کتاب مقدس است که عمری طولانی پیدا میکند. دومینگز بهاندازه اهمیت و ارزش آثار هر نویسنده یا شاعری، حجم نوشتههای هر مدخل از کتاب را تعیین میکند. گاه ممکن است برای نویسندهای دو یا سه پاراگراف بیشتر ننویسد، و گاهی هم صفحات زیادی را به آثار نویسندهای خاص اختصاص میدهد. یکی دیگر از شیوههای دومینگز مقایسه نویسندههای مکزیک با نویسندگان ادبیات مدرنیستی است. مثلا دانیل سادا را با جیمز جویس مقایسه میکند و بیتوجهی به آثار او را ناشی از دشواری زبان او میداند. این منتقد از ارائه نظریات شخصی و احساسی هیچ ابایی ندارد. با اطمینان کامل و بدون نیاز به اقناع و ارائه دلایل عقلپسند، النا گارو را بزرگترین نویسنده قرن بیستم مکزیک میشمارد. بهزعم دومینگز، آثار گارو آشوب و تلخکامی ذهن پریشان او را جبران میکند.
خصیصه منحصربهفرد دومینگز، گذشته از صراحتلهجهاش، تسلط کمنظیر به آثار ادبی مکزیک است. او منتقد باسابقهای است. با بسیاری از اهل قلم مکزیک از نزدیک آشنایی داشته است. و علاوه بر این، دومینگز هر کتاب را برحسب تحولات سیاسی و تاریخی کشورش بیانگر روحیهای شایع در فضای ادبی قلمداد میکند. به همین دلیل ادوارِ ادبیات مکزیک نامهای عجیب و تاملبرانگیزی پیدا میکند که برای مخاطب غیربومی چندان آشنا نیست. دومینگز از ادبیات دورانهای ناامنی، بیهودگی، خودشیفتگی، سوءاستفاده یا غیاب واقعیت و عدم اصالت یاد میکند. سبک و طرز نقدنویسی دومینگز یادآور نسلی از منتقدان دوره مدرنیسم ادبی است که هر کدام با سبک خاص خود رگههای تازهای از ادبیات خلاقه زمانه خود را شناسایی و معرفی میکنند. دومینگز از شیفتگان منتقدانی مثل ادموند ویلسون و سیریل کانلی است. این دو منتقد، گذشته از آنکه آثار نویسندگانی مثل دی.اچ. لارنس و ناباکف را به مخاطبان خود معرفی میکردند، در نقدنویسی نیز صاحب سبک بودند. «قصر آکسلِ» ادموند ویلسون همچنان یکی از نثرهای درخشان ادبیات مدرن انگلیسی به شمار میآید. یکی دیگر از ویژگیهای «واژهنامه انتقادی» اهمیتی است که دومینگز برای نویسندگان مهاجر و غیربومی مکزیک قائل است. او بر مبنای تبار این نویسندگان مجموعهای از مدخلهای بههمپیوسته ایجاد کرده است. مثلا برای ادبیات اسپانیاییتبار شرح جداگانهای ارائه میکند و مهمترین نماینده هر نحله را انتخاب میکند. از منظر او، «سرنودا» مهمترین نماینده ادبیات اسپانیاییتبار است. به همین منوال، مونتروسو نماینده گواتمالا، گارسیا مارکز و بایخو نمایندگان کلمبیا، و بولانیو نماینده شیلی بهشمار میآیند. دومینگز به لقبسازی برای بعضی از نویسندگان و شاعران تأثیرگذار تعلقخاطر زیادی دارد. او آلخاندرو روسی را «آواتار» فرهنگ مکزیک میشناسد. و در برابر او، از سنتشکنانی مثل اکتاویو پاز، سالوادور الیساندو، خوآن گارسیا پونس و امیلیو پاچکو یاد میکند. هر مدخل «واژهنامه انتقادی ادبیات مکزیک» به صورت مقالهای جداگانه به نگارش درآمده است. یکی از جذابیتهای این کتاب، قدرت نویسنده در مقالهنویسی است. «ویل کرال» در یادداشتی که به معرفی «واژه نامه» دومینگز اختصاص داده است از هنر او در مقالهنویسی و تسلط او به زیر و بم ادبیات مکزیک یاد کرده است. از چشم کرال، دومینگز نویسندهای آکادمیک نیست، ولی میتواند برای دانشگاهیان آموزگار باشد. در هر مقاله نکتهای آموزنده و تأملبرانگیز دیده میشود. عملا دومینگز کتاب خود را به شکل مجموعه جستار، دانشنامه، مجموعه مقالات انتقادی، یا بررسی زندگینامهای تدوین نکرده است. انگلیسیزبانها کتاب دومینگز را در ردیف «بادِکر»ها قرار دادهاند. بادکر، به کتابهایی اطلاق میشود که در فارسی از آن به «راهنمای سفر» مراد میکنیم. بنابراین دومینگز مخاطبان خود را به سفری ادبی دعوت میکند. این سفر تنها به گشتوگذار در مناطق ادبیاتپرور مکزیک نمیپردازد، در مکزیک تاریخی نیز سفر میکند. اما این مکزیک تاریخی را با میانجی ادبیات به ما نشان میدهد. «واژهنامه» دومینگز فرازونشیبهای تاریخ ادبیات مکزیک از نیمه دوم قرن بیستم تا اولین دهه از قرن حاضر را با زبانی تندوتیز و بیپروا برای نسلهای تازهای معرفی میکند که میانه چندانی با ادبیات ندارند. علاقه دومینگز به ادبیات مکزیک، از این طرز تلقی ناشی میشود که او ادبیات را در خطر تبدیلشدن به نوعی ژورنالیسم میبیند. در «واژهنامه»، دومینگز مکررا با تعبیر «ادبیات نو» مخالفت میکند و معتقد است که موج تازهای از نویسندگان آمریکایلاتین از روی دست روزنامهنگاران مادریدی کپی میکنند. راهکاری که دومینگز مطرح میکند، نوشتن از سرزمین و مسائل بومی، و متقابلا ایستادگی در برابر جهانیشدنی است که جز بازاریکردنِ ادبیات فایده دیگری ندارد.
شرق