این مقاله را به اشتراک بگذارید
اشاره:
آنچه در ادامه خواهید خواند جوابیه است که خانم مرضیه خسروی در پاسخ به یکی مطالب منتشره در سایت ادبی و هنری «مد و مه» ارسال کرده است. ماجرا از این قرار است که چندی پیش مطلبی تحت عنوان «کارخانه ترجمهسازی / به سوی جهنم ترجمه…» {اینجا} به قلم سمیه مهرگان منتشر شد؛ این نوشته که در اصل بازنشر مطلبی از روزنامه آرمان امروز بود به بحث ترجمه چندباره آثار ادبی در ایران می پرداخت که در یکی از بندهای آن نیز اشاره ای به نام خانم مرضیه خسروی شده بود. به همین سبب خانم خسروی با ارسال جوابیه ای برای این مطلب به مد و مه خواستار انتشار آن شدند و ما نیز با کمال میل برای رعایت حق ایشان در مقام پاسخ گویی آن را عینا در اینجا منتشر می کنیم. با این توضیح واضح که حق خانم مهرگان نیز برای دفاع و پاسخ گویی به نوشته حاضر محفوظ است.
***
جوابیه مرضیه خسروی به نوشتهی کارخانه ترجمه سازی یا به سوی جهنم ترجمه…
بسمه تعالی
جوابیه:
۱٫ متاسفانه نویسنده از همان ابتدای امر با انتخاب عنوانی زننده باصطلاح تیغ را علیه مترجمین از رو بسته و بی ذکر دلایل وقوع چند ترجمه همزمان در کشورمان مثلن به واکاوی! این امر پرداخته اند.
۲٫ در مبحث اورهان پاموک ابتدا عنوان شده که بنده کتاب"خانه خاموش" را از انگلیسی به فارسی برگردانده ام که نویسنده کافی بود نگاهی به مرجع کتابخانه ملی بیندازد تا متوجه شود که کتاب از متن اصلی ترکی استانبولی ترجمه شده و نه از متن انگلیسی و دوم اینکه نخستین ترجمه های منتشره متعلق به بنده از سوی انتشارات نگاه و خانم طباطباییها بوده است و نه خانم مصطفی پور که سه ماه بعد نشر مرکز آن را منتشر نمود و با توجه به این امر لذا ذکر مترجمین سابق این اثر اصولن در این مورد منتفی است.
۳٫ نویسنده در بررسی های خویش به این موضوع توجه ننموده که ترجمه برخی کتاب ها از جمله کتاب " خانه خاموش" که از آثار مهم اورهان پاموک است صرفا به دلیل ایجاد فضای نسبتا باز پس از بر سر کار آمدن دولت فعلی و احتمال اخذ مجوز بوده و عدم ترجمه باقی آثار ترجمه شده این نویسنده نیز گواه این امر است و لذا عطشی برای رفتن به جهنم ترجمه وجود نداشته است.
۴٫ نویسنده با کدام جرات به خویش اجازه داده که از واژگان زشت و توهین آمیزی چون "عطش مترجم" و " جهنم ترجمه" برای قشر فرهیخته و صدالبته با بار سنگین مسئولیت انتقال فرهنگ مترجمین استفاده نماید؟ و البته تعجب آورتر نشر آن در سایتی ادبی است!
۵٫ ظاهرا نویسنده کاملن از دنیای کتاب به دوراند، زیرا نمی دانند که در ایران ضمن عدم رعایت قانون کپی رایت، مرجعی نیز برای ثبت اثر در حال ترجمه وجود ندارد و لذا تنها پس از اخذ فیپاست که مشخص می شود اثری ترجمه شده و در آن وقت نیز به قول معروف کار از کار گذشته و ناشر و مترجم ناگزیر از انتشار آن هستند.
۶٫ اما در خصوص ادعای کسب درآمد از راه ترجمه نیز نویسنده متن ره به ترکستان برده و بویی اشتباه به مشامش رسیده! چرا که همانطور که در مصاحبه ی اخیرم با سایت فرهنگ و هنر و روزنامه فرهیختگان گفته ام، در تمامی این سال ها و با وجود ترجمه چندین کتاب ، نمی شود از راه ترجمه نان خورد و می دانم که بسیاری از همکاران محترم بنده نیز این چنین اند.
۷٫ نویسنده در بخشی از نوشتار خود به سطح نازلی سقوط نموده و خواستار ذکر مترجمین سابق در ابتدای ترجمه مجدد کتابی شده و ظاهرن این امر را مجوزی برای بازترجمه آن دانسته اند اما غافل از اینکه در برخی موارد ذکر مترجمین شهیر سابق تنها تاکید بر این نکته است که مترجم فعلی خود را هم سطح و همتراز ایشان می داند و لذا صرفن جنبه ی تبلیغی برای مترجم دارد و از سر خشوع و تواضع نیست.
۸٫ توصیه می کنم نویسنده از این پس اگر قصد فراتر رفتن از سطح عامه نویسی(بمعنای سخیف نویسی) و واکاوای دقیق موضوعاتی چون چرایی انتشار ترجمه های متعدد از یک اثر را داشتند، ضمن کسب نظر متبحرین امر به تمامی جنبه های مالی، حقوقی، نیاز بازار، تغییر زبان جامعه و سیاست های دولت توجه وافی و کافی بنمایند.
با احترام- مرضیه خسروی
مهر ۱۳۹۵
8 نظر
بهرام
مورد پنجمی که ذکر کرده اند بسیار به جا و درست است و وجود این کاستی برای دنیای ترجمۀ ایران شدیدن مخرّب و مضر افتاده.
حسان
هرچند بی مقدمه وارد بحث شده اند اما بعضی نکات جالبند و نشان می دهد که نویسنده مطلب اصلی چقدر سطحی و البته دور از ادب به بحث مطروحه پرداخته اند.
علی
خانم خسروی شما کتابسازی کرده اید، خیلی هم هول هستید، تقریباً هیچ کتابی را دست اول ترجمه نکرده اید، همه ی کتابهایی که شما به خیال خودت ترجمه کرده ای قبلاً ترجمه شده اند شما فقط اسمها را عوض کردی و احتمالاً مثل مشق های دبستانی از روی بعضی سطر و کلمات پریدی، شما کتاب ترجمه نکردی شما کتاب و حاصل زحمات دیگران را چاپیدی.
دیتریش
امان از دست این مترجمان زبان ترکی! اینان از سریال مبتذل ترکی زبان یاد گرفته اند و بعد پاموک ترجمه می کنند؛ نتیجه میشود متنی به غایت بد به سبک فارسی رمان های عامه پسند و غالبا غیرقابل فهم.
دیتریش
آخر تو را چه به مونتنی ترجمه کردن! تو نمیدانی چطور “مونتنی” را درست بنویسی!
مهیار بیوک
با سلام خانم خسروی شما بهترین و پر کار ترین مترجم این دهه بشمار میاین لطفا نامهربانیهای این دوستان به ظاهر فرهنگی و ادبی را به دل نگیرید که به جای حمایت همیشه معترض وناراحت هستند ما طرفداران شما میدونیم شما این کار را باعشق و علاقه انجام میدین نه به خاطر منافع مالی پس تو کارتون مثل همیشه ثابت قدم باشید
رحمان شفایی
شما علاوه بر مترجم پرکار ماشالا پرحرف هم هستی. کتابت در حد پنجم دبستان هم نیست خانم جان. خجالت هم خوب چیزیه. حیف از اسم مترجم که گذاشتی روی خودت. مترجم به فرزانه و دریابندری و امثالهم میگن نه شما و همکارهات.
سهراب
زحمت نمی کشی برای ترجمه ها و معتقدی که کارِ مادی هم نمی کنی، پس چه اجباری برای گند زدن به بزرگترین شاهکارهای مونتنی داری؟واقعن چه کسی مشاوره میده به شما که جای جوجومویز بری مونتنی رو انتخاب کنی؟لابد فردا ترجمه های اسپینوزا و برگسون رو هم وارد بازار می کنی…