این مقاله را به اشتراک بگذارید
گذری بر تاریخ سینمای ایتالیا
سینمای پیش از نئورئالیسم
مترجم: عباس سیاوش آبکنار
اولین فیلم صامت و کوتاه تاریخ سینما چشم انداز باغ روندهی اثر «لویی لو پرنس» است که در ۱۴ اکتبر ۱۸۸۸ به مدت تقریبی ۲ ثانیه فیلم برداری شده، اما سینما به شکل رسمی کار خود را از ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ با اولین نمایش عمومی و سالنی در «گراند کافه» شهر پاریس آغاز کرد.
«برادران لومیر» پیش از آن موفق به اختراع سینماتوگراف شده بودند که دستگاهی بود با توانایی بخش تصاویر ضبط شده بر روی نگاتیو در سکانس های سریع بر روی پرده نمایش. پیشتر نیز نگاتیو فیلم در سال ۱۸۸۵ توسط «جورج ایستمن» اختراع شده بود.
اولین نمایش فیلم در ایتالیا نیز اندکی بعد به واقعیت پیوست: برادران لومیر در ماه مارس ۱۸۹۶ اولین نمایش های خود را در رم و میلان برگزار کردند. یک سال بعد اولین سالن سینما در «پیزا »کار خود را شروع کرد که تا امروز با نام «سینما لومیر» به فعالیتش ادامه می دهد. نخستین فیلم ها مستند هایی با زمان کوتاه بوند. اولین فیلم داستانی ایتالیایی فتح رم اثر« فیلوتئو آلبرینی[۱]» است که از پیشتازان حقیقی سینمای ایتالیا بود. در این فیلم یک واقعه تاریخی بازسازی شد: «فروریختن دروازه پیا و فتح رم» در ۲۰ دسامبر ۱۸۷۰؛ در این اثر برای نخستین بار بازیگران تئاتر نقش پرسوناژهای فیلم را ایفا کردند. داستانهای مردمی به همراه قطعه های کمدی که در پایان فیلم نمایش داده می شد به سرعت تبدیل به درام های احساسی شدند. یکی از مهم ترین آثار این دوره کابیریا[۲] اثر «جوانی پاسترونه[۳]» است: فیلمی پرطمطراق که ابتدا در کاخ سفید برای رئیس جمهور آمریکا به نمایش در آمد. اولین جنبش پیشرو سینما نیز در ایتالیا ظاهر شد، در سال ۱۹۱۶ «فوتوریست» های ایتالیا مانیفست سینمای فوتوریستی خود را منتشر کردند و در سال ۱۹۱۷ «آنتون جولیو بارگالیا[۴]» فیلم تایس[۵] را ساخت که در نوع خود دارای فیلم نامه ای عالی و جذابیت ها و نماد گرایی هایی بود که منبع الهامی مهم برای «سینمای اکسپرسیونیستی آلمان» شدند.
بازیگران معروف این دوره کسانی چون «املیو گیونه»،« ماریو بونارد»،« لیدا بورلی»، «فرانچسکا برتینی» و بعد ها کسانی چون «الئونورا دوزه» هستند. اینها به واقع نخستین اسطوره های سینمای ایتالیا هستند که بیش از همه به ایفای نقش در درام های احساسی پرداخته اند.
پس از جنگ جهانی اول سینما نخستین بحران عظیم خود را تجربه کرد که تا سال ۱۹۲۹ دوام داشت: درام های احساسی کماکان به بقای خود ادامه دادند، مضمون این آثار عمدتا از متون ادبی و تئاتری کلاسیک اقتباس می شد. همچنین«سینمای ناپلی» با فیلم های «الویرا نوتاری» کماکان در این سال ها فعال بود، او نخستین زن کارگردان سینمای ایتالیا بود. فیلم های او که تقریبا همگی موزیکالند در خارج از مرز های ایتالیا و بویژه در آمریکای جنوبی با استقبال روبرو شدند.
فاشیست ها که در نخستین سال های دهه بیست به دنبال اثبات خود بودند اهمیت چندانی به سینما نمی دادند. در دوران رکود اقتصادی در ایتالیا به شکل خاص برخی از فیلم های خارجی و عمدتا آمریکایی نمایش داده می شدند. تنها در پایان این دهه با موفقیت برخی فیلم ها چون آفتاب اثر «الساندرو بلازتی» و روتای اثر «ماریو کامرینی»، رژیم فاشیست به اهمیت این فرم از هنر پی برد. در سال ۱۹۳۰ دوره فیلم های صامت به پایان رسید و نخستین فیلم ناطق به بازار آمد و این مقدمات یک گذار میان دوره ای را فراهم کرد. در دهه ۳۰ « وزارت فرهنگ مردمی ایتالیا » پایگذاری شد و چند سال بعد در ۱۹۳۷ «چینه چیتا[۶]» به دستان شخض موسولینی زاده شد، او جمله معروف "سینما قوی ترین سلاح است" را نیز به همین مناسبت بیان کرد. چینه چیتا را می توانیم هالیوود ایتالیا بنامیم. در چینه چیتا یک کارگردان هرآنچه که نیاز داشت دراختیار داشت: استودیو های تولید و سرویس های فنی.
در همین سالها همچنین «مرکز تجربی سینما» و «آرشیو ملی فیلم» افتتاح شدند. کمی پیش از آغاز جنگ دوم جهانی قانونی تصویب شد که واردات فیلم از خارج را منع می کرد و اینچنین به تولید فیلم های ایتالیایی یاری رساند. بنابراین در این سال ها گونه جدیدی از سینما زاده شد که به آن «تلفن سفید» می گفتند: این فیلم ها که به مسایل طبقات سرمایه دار و مشکلات آنان می پرداختند بدین خاطر اینگونه نامیده می شدند که در برخی از سکانس هایشان تلفن های سفیدی دیده می شد که نماد تعلق شخصیت های اصلی داستان به طبقات بالای اجتماع بود، برخلاف مردم ساده که از تلفن های معمولی به رنگ مشکی استفاده می کردند. این فیلم ها با نام «کمدی مجاری[۷]» نیز شناخته می شدند، چرا که موضوعات و فیلم نامه هایشان از نویسندگان مجاری بود و در فیلم برداری و تزیینات صحنه، «سینمادکو»، از سبک مجارها پیروی می کردند.
[۱] Filoteo Alberini
[۲] Cabiria
[۳] Giovanni Pastrone
[۴] Anton Giulio Bragaglia
[۵] Thaïs
[۶] Cinecittà
[۷] Commedia all’ungherese