این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
آوازِ آدمی نامرئی
پارسا شهری
پابلو نرودا سرودن «ترانههای عناصر» را از اوایل ١٩۵٠ آغاز کرد و تا ١٩۵٧ ادامه یافت. در مقدمه «ترانههای عناصر» که اخیرا با ترجمه علی بهروزی منتشر شده است، مترجم ترانه را فرم شعری مورد علاقه نرودا میخواند و اشاره میکند که این شاعر جز این مجموعهترانهها، در آثار دیگر خود نیز این فرم شعری را بهکار گرفته است.
«ترانههای عناصر» بهنوعی مانیفستِ شعری نرودا در فرم ترانه است خاصه بخش نخست آن «مرد نامرئی» که چنین آغاز میشود: «میخندم، / لبخند میزنم، / بر شاعرانِ پیرِ گذشته، / کشته تمام شعرهایی هستم/ که نوشتهاند آنها، / کشتهی/ هرچه شبنم، / ماه، الماس، / قطرات نقره فروچکیده/ که برادرهای پیرترم با آنها/ سرخگل را تزیین میکردند؛ / اما/ لبخند میزنم؛ / آنها همیشه به ضمیرِ «من»/ حرف میزنند، / هرچه، هر وقتی، رخ دهد/ این همیشه خدا «من» است… هیچکس رنجی نمیبَرد، / عاشق نیست کسی هم، مگر این/ بینوا برادر شاعر من» و بعد چند سطر بعد مینویسد که «… اما برادرِ شاعرِ من عاشق بود، / رنج میبرد، چون که احساسات/…» و میرسد به تکههای مانیفستگونه شعر خود: «… میخواهند که من سخنی ساز کنم، / زندگی مبارزهست، / مثل رودی که به پیش میرود… از من ساخته نیست/ که بدون زندگی دیگران/ زندگی کنم/ بی انسان دیگری… هر زندگی هست واگذارید به من، / غصههای همه عالم را نیز/ بسپارید به من، تا که برگردانم/ آنها را به امید… بسپارید به من این مبارزات هر روزی را/ چون ترانههای من همینها هستند/ و چنین است که ما، / همه انسانها، / شانه در شانه هم/ گام برمیداریم و/ آواز من به آنها وحدت میبخشد: / آوازِ آدمی نامرئی/ همخوان با همه انسانها.» مترجمِ کتاب هم اشاره میکند که میخواهد برای همین آدمهای معمولی شعر بگوید و با شعرش در غم و شادی همین آدمها شریک شود. «شعرهای ترانههای عناصر واقعا مثل شیشه شفافاند و مثل راحتالحلقوم از گلو پایین میروند و نوشتن مقدمه یا تلاش برای توضیح آنها حقیقتا ضرورتی ندارد و شاید صرفا اظهار لحیه باشد و جسارت نسبت به فهم خواننده. حتا منتقدانی که تا آن زمان نرودا را، عمدتا به خاطر عقاید سیاسیاش نکوهش میکردند، بعد از انتشار این اشعار مجبور شدند به احترام او کلاه از سر بردارند…» از مهمترین خصیصههای شعرهای نرودا دستکم در ترانههایش سرودن و گفتن از چیزهای پیشپاافتادهای است که تا آن زمان کمتر کسی به فکر افتاده بود، آنها را به شعر بیاورد. البته از طرف دیگر نرودا شاعرِ ترانههای بسیار فاخر «تماشای پرندگان» و «طوفان» نیز است. نرودا همواره شاعر پُرخوانندهای در قاره آمریکا بود و از همان ابتدا ترانههای او به زبان انگلیسی برگردانده شد و تأثیراتی نیز در شعر این زبان گذاشت. در نظر مترجمِ «ترانههای عناصر» رد این تأثیر را میتوان تا اینجا، در شاعران وطنی همچون سهراب سپهری پی گرفت. «ترانههای عناصر» از آن دست ترانههای نروداست که عمدتا درباره چیزهای پیشپاافتاده است، همان چیزهایی که نرودا عناصر اساسی و حیاتی جهان انسانها میخواند.
‘