این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به «دایی جان ناپلئون» اثر ایرج پزشکزاد؛ به مناسبت انتشار نسخه تازه آن توسط نشر فرهنگ معاصر
حمید رضا امیدی سرور
«دایی جان ناپلئون» سالهاست که به رمانی کلاسیک در ادبیات داستانی ایران بدل شده است. یکی از آثاری که به دلیل برخورداری از شاخصه های گوناگون، بعنوان اثری منحصر به فرد و ماندگار شناخته می شود. این ویژگی ها که سیاهه بلند و بالایی را تشکیل می دهد که برخی از این قرارند: توفیق رمان در میان مخاطب خاص و عام، بدل شدن به یکی از پرفروش ترین رمانهای ادبیات فارسی، ساخت اقتباسی وفادارانه از آن در قالب سریالی بسیار پرمخاطب و دیده شده؛ ترجمه رمان به زبانهای مختلف، وارد شدن دیالوگ های تکرار شونده شخصیت ها در زبان مردم کوچه و بازار، بدل شدن نام رمان به مفهومی کنایی در حافظه جمعی مردم، شناخته شدن آن به عنوان رمانی نوستالژیک برای چند نسل گذشته و…. باوجود اینکه دایی جان ناپلئون چه در قالب رمان و چه در قالب سریا،ل قریب چهار دهه امکان عرضه رسمی پیدا نکرده اما از محبوبیت و شهرت آن کم نشده و البته به دلیل همین محبوبیت برخی فرصت طلبانه آن را به صورت غیر مجاز و با کیفیت چاپ پایین منتشر کرده و به صورت انبوه عرضه کرده اند.
خوشبختانه به تازگی نشر فرهنگ معاصر چاپ مقبولی از آن را با حروفچینی تازه و خوانا و به صورتی شکیل راهی بازار کرده که می تواند پاسخگوی تقاضای مخاطب امروز باشد.
ایرج پزشکزاد در سال ۱۳۰۶ متولد شده، در پاریس حقوق خوانده، در ایران به عنوان قاضی و سپس کارمند وزارت خارجه مشغول به کار بوده است. پزشکزاد از اوایل دهه سی به عنوان نویسنده با مطبوعات همکاری کرده و آثار گوناگونی را نیز در قالب کتاب منتشر کرده است. ماشالله خان در دربار هارون الرشید، دایی جان ناپلئون، بوبول، آسمون ریسمون، خانواده نیک اختر، بلیط خان عمو، پسر حاجی بابا جان، رستم صولتان و شهر فرنگ از همه رنگ از جمله این آثارند. او علاوه بر ترجمه چند اثر ادبی، کتابهایی تاریخی نیز نوشته است.
پزشکزاد که به عنوان دبیر سفارتخانه ایران در برخی کشورهای اروپایی خدمت کرده بود، بعد از انقلاب به فرانسه مهاجرت کرده و تا کنون در همان جا ساکن بوده است و به نویسندگی ادامه داده و رمان خانواده نیک اختر مهمترین اثر او در سالهای بعد از انقلاب محسوب می شود که به صورتی طنز آمیز به زندگی یک خانواده مهاجر ایرانی در خارج از کشور می پردازد.
آثار روایی پزشکزاد چه در قالب داستان و چه در شکل نمایشنامه و حتی نوشته های ژورنالیستی، در برخورداری از بیان طنز آمیز و نگاه انتقادی اشتراک دارند. به تصدیق همگان نقطه اوج کارنامه او رمان «دایی جان ناپلئون» است که قبل از انتشار درقالب کتاب، بصورت پاورقی در هفته نامه فردوسی (میانه دهه چهل) منتشر می شد و خوانندگان بسیار داشت. توفیق «دایی جان ناپلئون» پس انتشار بصورت رمان (۱۳۵۱) نیز تداوم یافت و در مدت زمان کوتاهی تجدید چاپ شد و پس از آن تا پیروزی انقلاب هر سال (گاه در دو نوبت) تجدید چاپ شد.
در میانه دهه پنجاه، مجموعه موفقیت های «دایی جان ناپلئون» با ساخت سریالی توسط ناصر تقوایی با اقتباسی وفادارانه از آن کامل شد. قابلیت دراماتیک بالای رمان و توانایی ناصر تقوایی دست بدست هم دادند تا «دایی جان ناپلئون» در شکل سریال نیز پرمخاطب و ماندگار باشد. همانگونه که رمان «دایی جان ناپلئون» جذابیت های خود را برای نسل های بعدی حفظ کرده، سریال «دایی جان ناپلئون» نیز هنوز دیدنی است و حتی تماشای چند باره آن نیز برای برخی لطف خود را از دست نداده است.
توفیق سریال «دایی جان ناپلئون» بر مقبولیت این رمان به شدت افزود و شهرت آن را بیش از پیش به میان توده مردم برد و استقبال از خود رمان نیز افزایش محسوسی یافت. چنانکه برخی از تکیه کلامهای شخصیت های رمان در زبان مردم کوچه و بازار رسوخ کرد و هنوز نیز بعضا بکاربرده می شود. ایدهی محوری رمان شکل گیری توهم توطئه در شخصیت اصلی (دایی جان) و ترس از چیزی ست که در واقع وجود ندارد؛ اما او چنان دشمنی انگلیسی ها را به خود تلقین میکند که به عنوان واقعیتی انکار ناپذیر آن را می پذیرد و درنهایت ترس از همین دشمنی ها او را تا سرحد جنون پیش می برد. به هر حال دایی جان ناپلئون به عنوان نماد توهم توطئه و جنون خود قهرمانپنداری که از دل این رمان برخاسته، وارد حافظه جمعی جامعه ایرانی نیز شده است.
دایی جان ناپلئون از جمله رمانهایی است که به اغلب زبانها زنده دنیا همانند انگلیسی، عربی، فرانسه، روسی، عبری و… ترجمه شده و نظرات مثبتی را نیز از سوی صاحبنظران خارجی برانگیخته است: «تسلسل موقعیتهای مضحک و دیالوگهای خندهآور، که نویسنده به وفور از آنها بهره برده است، خواننده را به یاد گوگول و «خنده در میان اشکهای نامرئی» او میاندازد.» (میخائیل گورگانتسف)
«وجود چنین رمانی در ادبیات ایران، به حد اعلی کمیک و مبتکرانه، مملو از شخصیتهای به یادماندنی در کشاکش زد و خوردهای مضحک ممکن است خوانندۀ غربی را، که عادت کرده با شنیدن نام ایران به یاد صحنههای جدی بیفتد، دچار شگفتی کند. حال آنکه در خود ایران این رمان شاید شناختهترین و محبوبترین داستانی باشد که پس از جنگ جهانیِ دوم در این کشور نوشته شده است.» (پروفسور دیک دیویس)
راوی رمان سعید، پسری پانزده ساله است که گرفتار عشق لیلی دختر دایی جان ناپلئون شده است. اختلاف های دایی جان و آقا جان (پدر سعید) موتور محرک وقایعی است که پای دیگر اعضای این خانواده اشرافی روبه زوال را به داستان باز می کند. سعید نگران از فرجام عشق خودف به همه جا سرک کشیده و با این تمهید داستان به سرعت گسترش یافته و شاخ و برگ پیدا می کند.
دایی جان به عنوان بزرگ این خاندان، ارزش هایی را نمایندگی می کند که دورانشان سر آمده، او با درک این واقعیت و اعلام اینکه خاندان آنها در خطیرترین موقعیت خود قرار دارد، خود را همچون فرمانده دلیری (ناپلئون) تصور می کند که مدد قدرت و تدبیر خویش، این خاندان را از تندبادهایی که تهدیدشان می کند به سلامت گذرانده و حفظ کند. اعضای این خانواده هریک به گونه ای یا غرق فسادند یا با قرار گرفتن در جایی نادرست با وجود اینکه به ظاهر می کوشند با دایی جان همراهی کرده و وضع موجود را حفظ کنند اما در حقیقت به این سیر نزولی سرعت می بخش پدر سعید (آقاجان) که به این خاندان تعلق ندارد، نماینده طبقه جدید متوسطی است که در جامعه در حال گسترش است. او که همواره با تحقیر از سوی دایی جان ناپلئون روبه رو شده، از در تقابل با نظم کهنه چنین ساختاری برآمده و نه تنها آن را به سخره می گیرد، بلکه از جایی به بعد با پروبال دادن به توهمات دایی جان ناپلئون او را به سرحد جنون رسانده و به این اضمحلال سرعت می بخشد.
صرف نظر از خرده روایت های رمان و شخصیت های ملموس و دوست داشتنی آن که یکی پس از دیگری از راه رسیده و با حضور در شاخ و برگ های رمان، از عوامل کشش و جذابیت آن محسوب می شوند، این طنز بی مانند ایرج پزشکزاد در «دایی جان ناپلئون» است که موجب طراوت رمان و تاثیر گذاری نگاه انتقادی و پر نیش و کنایه آن به شمار می رود؛ طنزی که به اشکال مختلف در جای جای رمان خودنمایی می کند، از شکل کلامی گرفته تا خلق موقعیت های کمیک و یا هجو پاره ای رفتارها و باورهای شخصیت های داستان که آدمهای جامعه روزگار خود را نمایندگی می کنند.
خلاصه سخن اینکه ایرج پزشکزاد در این رمان سرگرم کننده و بسیار جذاب، با قدرت ساختارهای کهنه اجتماعی و حتی سیاسی جامعه ایرانی را به چالش کشیده و با طنزی کم نظیر که خواننده را از خنده رودهبر می کند به انتقاد از نظامی می پردازد که نه تنها بزرگان آن دچار توهم و خود قهرمانبینی هستند، بلکه در سطوح پایینتر نیز افراد درگیر با ابتذال زندگی، در دوری باطل گرفتار آمده اند.
نقل از الف کتاب
«دایی جان ناپلئون»
نویسنده: ایرج پزشکزاد
ناشر: فرهنگ معاصر، چاپ اول
۶۹۲ صفحه، ۳۸۰۰۰ توما