این مقاله را به اشتراک بگذارید
کوئنتین تارانتینو و شرکا
هفت موضوعی که درباره «سگهای انباری» نمیدانستیم!
گوردن کاکس/ ترجمهی رضا حسینی
آقای سفید، آقای نارنجی، آقای موطلایی، آقای صورتی و آقای قهوهای همگی برای بیستوپنجمین سالگرد نمایش سگهای انباری/ سگدانی در جشنواره فیلم تریبکا دور هم جمع شدند. از بازیگران هاروی کایتل، تیم راث، مایکل مدسن و استیو بوسمی به کوئنتین تارانتینوی نویسنده/ کارگردان/ بازیگر ملحق شدند تا پس از اولین نمایش فیلم در سالنی مملو از جمعیت در سال ۱۹۹۲ یک بار دیگر درباره این همکاری و تجربهی ماندگار صحبت کنند. در ادامه هفت واقعیتی را مرور میکنید که آنها به این بهانه فاش کردند:
۱- تام وِیتس در آزمون بازیگری فیلم شرکت کرد
تارانتینو میگوید فرصت بهکارگیری تام ویتس (موسیقیدان و بازیگر) را در مرحلهی انتخاب بازیگران از دست داد: «ما مسئول انتخاب بازیگران سریال تلویزیونی مطرح قانون لسآنجلس را در اختیار داشتیم. آدمهای خیلی بیکله و دیوانهای آمدند و نقشها را خواندند. من "نطق مدونا" را به تام ویتس دادم تا فقط بتوانم ادای آنها را از زبان او بشنوم؛ و بجز هاروی، او یکی از جانانهترین تعریفها را از فیلمنامه کرد. پیش از آن هرگز کسی به من نگفته بود که کارم شاعرانه است.» راث، مدسن و کریس پن در آزمون بازیگری لسآنجلس انتخاب شدند و بوسمی پس از آزمون نیویورک به ترکیب بازیگران ملحق شد.
۲- تارانتینو میخواست «سگهای انباری» را در قالب یک نمایش روی صحنه ببرد
هاروی کایتل در جریان یادآوری فرایند تمرین طولانی نامعمول فیلم به این موضوع اشاره کرد: «ما دو هفته تمرین داشتیم که در هالیوود معمولاً از این اخبار به گوش نمیرسد. البته این تمرینها تقریباً چهار هفتهای شد چون تارانتینو در دورهای قصد داشت سگهای انباری را در قالب یک نمایش روی صحنه ببرد.»
۳- مدسن همراهیاش با ترانهی «Stuck in the Middle With You» را پیش از فیلمبرداری تجربه نکرده بود
بیتردید بهیادماندنیترین لحظهی سگهای انباری جایی است که شخصیت مدسن، آقای موطلایی، پلیس اسیرشدهای (کرک بالتز) را شکنجه میدهد و پس از همراهی با ترانهی Stuck in the Middle With You از گروه فوک/ راک «استیلرس ویل»، گوش مأمور پلیس را جدا میکند. ظاهراً این رقص کاملاً خودانگیخته بوده است. مدسن این صحنه را به تارانتینو این طور یادآوری میکند: «هرگز مجبور نشدم در جریان تمرینها چنین کاری کنم چون حسابی از این صحنه ترسیده بودم!» و در ادامه میافزاید: «نمیدانستم باید چه کار کنم. در فیلمنامه آمده بود که آقای موطلایی دیوانهوار همان دور و بر میرقصد. همین طور با خودم فکر میکردم که این لعنتی یعنی چی؟ باید مثل مایک جگر باشم یا فرد دیگری؟ منِ لعنتی باید چی کار کنم در این صحنه؟»
۴- مدسن در نهایت از جیمز کاگنی الهام گرفت
مایکل مدسن بزرگترین لحظهی سینماییاش را حتی در خانه هم تمرین نکرد؛ و وقتی سرانجام زمان فیلمبرداری این صحنهی شکنجه فرا رسید، ناگهان منبعی دور از ذهن الهامبخش او شد: «من این موسیقی را شنیدم و با خودم گفتم بهتر است کاری کنم و این شد که به یاد جیمز کاگنی و همراهی عجیبوغریبش در فیلمی افتادم که از او دیده بودم. درست در آخرین لحظهها بود که این صحنه به ذهنم خطور کرد. اما اسم آن فیلم را به خاطر ندارم.» آنها تنها سهچهار بار این صحنه را فیلمبرداری کردند و در نهایت از همان اولین برداشت در نسخهی نهایی استفاده شد.
۵- تارانتینو سرنخ کارش را از برادران کوئن گرفت
کارگردان سگهای انباری میگوید همیشه میخواست این فیلم بیش از یک اثر ژانری باشد. از این رو حسابی دلش میخواست که بتواند تیم راث را به عنوان یکی از بازیگران فیلم به کار بگیرد چون این بازیگر انگلیسی پس از فیلمهای موفقش در سال ۱۹۹۰ رُزِنکرانتز و گیلدنسترن مردهاند و ونسان و تئو در بعضی از فیلمهای موفق هنری بازی کرد و اعتباری به دست آورد. به همین خاطر تارانتینو خطاب به راث گفت: «تو یک سوپراستار در حال رشد آثار هنری بودی و من نمیخواستم سگهای انباری یک فیلم ژانری باشد که مستقیم بدون اکران عمومی سر از شبکهی نمایش خانگی درآورد. قصدم این بود که یک فیلم هنری ژانرمحور باشد، مثل سنگدل/ خون ساده.» اشارهی تارانتینو به اولین فیلم برادران کوئن است که در سال ۱۹۸۴ آن را ساختند.
۶- بالاترین تعداد خروج از سالن در یک نوبت از نمایش فیلم: ۳۳ نفر
از قرار معلوم سازندگان این فیلم از دیدن خروج بعضی از تماشاگران در جریان نمایشهای جشنوارهای فیلم خوشحال میشدند! تارانتینو در این خصوص میگوید: «در جریان صحنهی شکنجه شروع به شمارش کسانی کردم که از سالن بیرون میرفتند. ۳۳ نفر بالاترین تعداد تماشاگرانی بود که در یکی از نمایشها از سالن گریختند!» او در ادامه گفت که فکر میکرد در جشنواره فیلم وحشت سیتخِس/ Sitges Horror Film Festival که در آن فیلم پر خون و خونریزی پیتر جکسن با نام مردهی زنده/ Dead Alive هم به نمایش درآمده بود، کسی از سالن خارج نشود: «فکر میکردم بالأخره تماشاگرانی را پیدا کردم که از سالن خارج نشوند. اما پنج نفر از چنین تماشاگرانی بیرون رفتند از جمله وس کریون! همان کارگردان لعنتی آخرین خانه سمت چپ! فیلم من برای او خیلی خشن بود؟»
۷- یکی از محبوبترین خاطرات تارانتینو از این فیلم سر صحنه اتفاق نیفتاد
تارانتینو در جریان این دورهمی از یکی از محبوبترین خاطراتش در ساخت سگهای انباری یاد کرد که ضیافت شامی بود در خانهی هاروی کایتل پس از دوهفته تمرین بازیگران: «من واقعاً به این نتیجه رسیدم که از نظر سینمایی فشار زیادی از دوشم برداشته شد. همهی این بازیگران در نقشهایشان خیلی خوب و اصلاً بینقص بودند. آنها خیلی خوب با هم کنار آمدند و کاملاً با متن ارتباط برقرار کردند. این طور شد که با خودم گفتم اگر تمرکزم را حفظ کنم واقعاً به یک فیلم درستوحسابی میرسم. پس از این هر چیزی به این فیلم اضافه کنم حکم خامه و تزیین دارد و خود کیک اینجاست.»
وبسایت فیلم