این مقاله را به اشتراک بگذارید
داستایفسکی درون داستایفسکی
«مسائل بوطیقای داستایفسکی» عنوان کتابی است از میخاییل باختین که با ترجمه نصراله مرادیانی توسط نشر حکمت کلمه به چاپ رسیده است. آنطور که از عنوان کتاب هم برمیآید، باختین در این کتاب به آثار داستایفسکی بهعنوان نوعی سراپا تازه از اندیشه هنری که آن را چندصدایی مینامد پرداخته است. «مسائل بوطیقای داستایفسکی» در پنج فصل نوشته شده است. در فصل اول با عنوان «رمان چندصدایی داستایفسکی و بازتاب آن در ادبیات انتقادی»، به آرای منتقدان درباره فرم هنری پرداخته شده و ضمنا باختین موضع خود را در برابر منتقدان مورد نظر روشن میکند. فصل دوم کتاب که «قهرمان و موضع مولف درخصوص قهرمان در هنر داستایفسکی» نام دارد، به توانایی داستایفسکی در حفظ خودآیینی شخصیتهایش پرداخته شده و در آن به قهرمانهای آثار داستایفسکی توجه شده است. باختین در این فصل نشان میدهد که چگونه ممکن است قهرمان از صدای مولف آزاد شود و از قهرمانهای داستایفسکی با عنوان «ایدهپرداز» یاد میکند. فصل سوم کتاب با عنوان «ایده در داستایفسکی» به مسئله ایده و رویارویی ایدهها در آثار داستایفسکی اختصاص دارد: «داستایفسکی این قابلیت را داشت که ایده کسی دیگر را بازنمایی کند و در ضمن قادر بود قابلیت آن ایده در معنادهی را حفظ کند و درعینحال میتوانست، به غیر از حفظ فاصله خود، نه ایده را تایید کند و نه آن را با ایدئولوژیای خلط کند که خود بیان میکرد.در آثار او، ایده به موضوع بازنمایی هنری مبدل میشود و خود داستایفسکی هم به هنرمند بزرگ ایدهها.» «ویژگی ژانر و ترکیببندی پیرنگ در آثار داستایفسکی» عنوان فصل چهارم کتاب است. باختین در این فصل به ژانرهای مختلف ادبی در طول تاریخ که در پیشروی رمان اروپایی نقش داشتهاند میپردازد و ویژگیهای کارناوالی جهان داستایفسکی را بررسی میکند: «کارناوالگرایی طرح کلی بیرونی و غیرسیالی نیست که بر روی محتوایی حاضروآماده باز شده باشد؛ بلکه، فرم فوقالعاده منعطف تجسمبخشی هنری است، نوع خاصی قاعده آزمونی که کشف چیزهای نو و درعینحال نادیده را امکانپذیر میکند. کارناوالگرایی، با نسبیتبخشی به همه چیزهایی که به لحاظ ظاهری ثابت، مقرر و حاضر و آماده بودند و با کیفیت تاثرآورش برای تغییر و تازهشدن، به داستایفسکی این اجازه را داد تا در ژرفترین لایههای انسان و مناسبات بشری نفوذ کند.» فصل پنجم با عنوان «گفتمان در داستایفسکی»، نشان میدهد که گفتمان داستایفسکی چه تفاوتهایی با دیگر نویسندگان دارد: «همانند هر هنرمند بزرگ کلام، داستایفسکی میدانست چگونه وجوه نو گفتمان و ژرفای نو درون آن را کشف و بهسوی یک آگاهی خلاق هنرمندانه هدایت کند، وجوهی که سایر هنرمندان پیش از او تنها به شکلی بسیار ضعیف و خفیف از آن بهره گرفته بودند. آنچه برای داستایفسکی اهمیت دارد صرفا کارکرد بازنماییگرانه و توصیفگر گفتار نیست، که دلمشغولی معمول هر هنرمندی است؛ مهمترین چیز برای او تعامل گفتوگویی این گفتارهای گوناگون، فارغ از خصایص زبانیشان، است. آثار داستایفسکی گفتارهایی هستند درباره کلامی که خطاب به کلامی دیگر است.»
به نقل از شرق