این مقاله را به اشتراک بگذارید
اشباحی که ترجمه می کنند
«۱۹۸۴» و «دختر کشیش»، «جنس ضعیف» و «نامه به کودکی که هرگز زاده نشد»، «سقوط» و «دختری در قطار» اینها کتابهایی هستند که جلوی نام مترجم شان اسم خانم «مونیکا سمیع زاده» آمده و کتابهای «بابالنگدراز»، «بینایی»، «پیرمرد و دریا»، «خیابان بوتیکهای خاموش»، «راز فال ورق»، «شن روان»، «صد سال تنهایی»، «طاعون»، «عامهپسند»و «عقاید یک دلقک» هم توسط فردی به نام آقای «مهرداد انتظاری» ترجمه شدهاند. به واسطه پرکاری این دو مترجم، تصمیم گرفتیم تا با هر دوی این عزیزان گفت و گویی انجام دهیم و قصه تازه از اینجا شروع شد! با جستجوی اسم هردو مترجم، چیزی گیرمان نیامد به جز اعتراضات و واکنشهایی که به ترجمه و ناشرکتاب هایشان شده بود. برخی عنوان کرده بودند که ترجمههای این دو نفر مو به مو از مترجمان با نام دیگر آمده و ناشر محترم تنها زحمت تغییر جلد و اصلاح اسم مترجم را کشیده است!
شروع یک جستجو
با تنها شماره ثابت موجود ناشر در موسسه خانه کتاب، تماس گرفته شد اما خط تلفن قطع بود. سپس به شماره همراه ثبت شده ناشر هم دست پیدا کردیم که آن هم خاموش بود. با کمک برخی دوستان خبرنگار، به شماره ثابتی از ناشر رسیدیم که شماره یک شرکت فنی و مهندسی بود و کسی آنجا هم جوابگو نبود. دوستان خبرنگار شماره همراه دیگری از این ناشر محترم را در اختیار ما قرار دادند و توانستیم صدای وی را بعد از یکی دو ساعت پیگیری، بشنویم.
یافتن مشترک مورد نظر
آقای محمدجواد انتظاری، مدیر نشر «آراسپ» که پیش از این همراه پدر خود در انتشارات «فرادیدنگار» کتابهای فال و طالع بینی و رمان عامه پسند منتشر میکردند، درباره حواشی به وجودآمده درباره کتابهایش به «صبح نو» گفت: اتحادیه ناشران تمام مسائلی را که حول این اتفاق افتاده، جمع و جور میکند و قرار است آقای آموزگار بعد از بازگشت از فرانکفورت، درباره این قضیه صحبت کند و به من هم گفت که جایی صحبت نکن تا من برگردم و به امور رسیدگی کنم. وی ادامه داد: کل ماجرایی که در فضای مجازی پیرامون کتابهای ما پیش آمده نشاندهنده آن است که همکاران ما خبر از اتفاقات ندارند و صرفاً جو را متشنج کردند و آنچه در فضای مجازی اتفاق افتاده، واقعیت پیش آمده نیست. وی درباره دلیل شباهتهای بسیار ترجمه کتابهای نشر آراسپ و کتابهای ناشران دیگر گفت: یک بحث فنی و تخصصی دارد که اتحادیه ناشران به آن رسیدگی میکند و هیچ یک از کتابهای مطرح شده نشر ما، اصلاً در بازار توزیع نشدهاند.
وی در پایان گفت وگو و در پاسخ به درخواست مبنی بر دریافت شماره تلفن مونیکا سمیع زاده گفت:«قطعاً ایشان وجود خارجی ندارند!» انتظاری، در ادامه حرفهایی زد که به رسم امانت و براساس قولی که به وی داده شد، نزد ما خواهد ماند.
ناشران مغبون کم حال
به گزارش «صبح نو» انتشارات آراسپ در نمایشگاه کتاب امسال حضور داشته و غرفه آنها روزهای ابتدایی نمایشگاه به دلیل شکایت سه ناشر پلمب میشود. یکی از ناشران، شهریور سال جاری متوجه شباهت فوق العاده متن ترجمه کتاب به بازارآمده با کتاب خودش میشود. کتابهای نشر آراسپ تخفیف بیشتری نسبت به کتابهای دیگر برای مخاطبان خود در نظر گرفته است. برخی کتابهای انتشارات چشمه، ققنوس، تندیس، افراز، دنیای کتاب، نگاه، مجید، کوله پشتی، جامی و هرمس موبه مو توسط انتشارت آراسپ منتشر شدهاند. این ناشران صورتجلسه ای را امضا کردهاند که به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کنند. ظاهراً اتحاد و ارادهای بین ناشران برای پیگیری این شکایت هنوز به وجود نیامده و در کمال شگفتی، برخی ناشران اقدامی در این حوزه نکردهاند. به گفته برخی ناشران، انتشارات آراسپ ممنوع النمایشگاه شده و دو سه عنوان کتابش را با نام «نشر سخن» منتشر کرده و با همین نام هم در نمایشگاهها شرکت میکند. گفته میشود مجوز این انتشارات توسط وزارت ارشاد معلق شده است.
به گزارش «صبح نو» آقای علیرضا بهرامی، از روزنامه نگاران با سابقه درباره دلایل عدم شکایات ناشران میگوید: به جز خلأهای قانونی، یکی از دلایل این است که شاکی در این زمینه باید خصوصی باشد و عموم شاکیان این ماجرا حاضر به پیگیری نیستند. جالب است برایتان بگویم برای برنامه «سکوت کتاب» که به مقوله قاچاق کتاب در رادیو فرهنگ طراحی و اجرا شده، کمترین همکاری و مشارکت را برخی ناشران داشتند. درباره برخیشان حتی بعضی از مسوولان پیگیر، میگویند به ناشر اطلاع دادند که کتابش کجا سرقت میشود اما ناشر حاضر نشده شکایت کند.»
سوابق قبلی
خانم امیلی امرایی، در گزارشی که در شبکه آفتاب منتشر شده است درباره سوابق شکایتهای قبلی اینچنین مینویسد: « انتشارات مهرراد ترجمه «گرسنه» از دکتر غلامعلی سیار را، بنا بر مقالهای که آقای پیروز سیار نوشت، بعدها با نام مترجم دیگری (آقای حبیب گوهریراد) منتشر کرد.
اعتراض پیروز سیار به بازنویسی و انتشار مجدد ترجمه عمویش به نام دیگری به جایی نرسید و همچنان کتاب با نام دیگری برای مترجم در بازار است. کتابهای دیگری از این دست نیز از همین مترجم منتشر شده؛ از جمله ترجمه مشابهی با آقای مهرداد انتظاری (رمان «بینایی» اثر ساراماگو).
بعدتر انتشارات فرهنگ آرش ترجمه محمود کیانوش از رمان «جلاد» اثر پرلاگر کوئست را عیناً با نام اردوان صدقیآزاد روانه بازار کرد.
درباره این سرقت ادبی، با استنادهایی به یکی بودن متن، یادداشتهای متعددی در مطبوعات نوشته شد.
همزمان همان ناشر ترجمه خانم فروغ تحصیلی و خانم پرتو مفتاح را از رمان «اندوه گذرا» نوشته پل ساگان، با نام مستعار مانلی حنیفقریشی منتشر کرد (حنیفقریشی نام و فامیل نویسنده شهیر پاکستانیبریتانیایی است که کتاب او به نام «نزدیکی» با ترجمه خانم نیکی کریمی در ایران منتشر شده.)
یک گام جلوتر ویدا سامعی، مترجم ادبیات فرانسه، شکایتی را به جریان انداخت که بر اساس آن مدیر انتشارات فرهنگ آرش، ترجمهای از پاتریک مودیانو را، که برای انتشار به این ناشر سپرده بود، به نام خود منتشر کرده بود.»
به نقل از صبح نو