این مقاله را به اشتراک بگذارید
این است عشق!
نگاهی به کتاب «چرا عاشق میشویم» اثر هلن فیشر/ سهیل سمی
نیره رحمانی
عشق چیست؟ این یکی از آن سوالهاست که از دیرباز آدمیان از خود پرسیدهاند و هرکدام به فراخور تلقی و تصوراتی که از آن داشتهاند، حرفی و سخنی درباره آن مطرح کردهاند. کتاب «چرا عاشق میشویم؟» اثر هلن فیشر هم با همین سوال آغاز میشود. منتهی از زبان شکسپیر که با خود گفت: «عشق چیست؟» شاعر بزرگ نخستین کسی نبود که این سؤال را مطرح میکرد. به گمان من، اجداد ما که یک میلیون سال پیش گرد آتش حلقه میزدند یا دراز میکشیدند و به ستارگان چشم میدوختند نیز همین را از خود میپرسیدند. فیشر سپس با ارجاع به قصه و افسانههای اساطیری در فرهنگهای مختلف از لیلی و مجنون گرفته تا رمئو و ژولیت … به یکی از مهمترین جنبههای عشق یعنی نتایجی که در پی دارد اشاره کرده و این سوال را درباره محتوای عشق مطرح میکند که براستی عشق چیست که یک دم موجب احساس خوشبختی و سعادت میشود، دمی دیگر موجب احساس ملال و بدبیختی و … به این ترتیب هلن فیشر از همان صفحات آغازین ماموریت کتاب خود را به روشنی مشخص میکند: در این کتاب تلاش کردهام به این سوال ظاهرا بیپاسخ جواب بدهم…
درباره عشق و عاشق شدن از نوع معنوی تا نوع زمینیاش کتابهای زیادی نوشته شده است اما آن چیزی که این کتاب را به اثری متفاوت بدل کرده است، رویکرد نویسنده و تلاش او برای رسیدن به پاسخی است که از کیفیت دقیق و ماهیت علمی برخوردار باشد. بنابراین نه تنها بخشهای مختلف پروژه پیش رو را براساس مطالعات علمی و پژوهشی به سرانجام رسانده، در بسیاری از موارد نیز کوشیده جمع بندی ارائه شده در بخشهای مختلف پژوهش خود را مستند به نتایج آماری کند.
هلن فیشر، انسانشناس برجسته آمریکایی، از متخصصان انسانشناسی بیولوژیک در دانشگاه روتگر نیوجرسی، یکی از معروفترین پژوهشگرانی است که به صورت متمرکز به تحقیق روی موضوع عشق پرداخته و به این لحاض از شهرت بسیاری در سراسر جهان برخوردار است. کتابهای گوناگونی به قلم هلن فیشر درباره عشق منتشر شده است که «آناتومی عشق» و «جنس قوی» از شناخته شدهترین آثار او در این زمینه هستند.
«چرا عاشق میشویم؟» با عنوان فرعی (ماهیت و فرایند عشق رمانتیک) از تازهترین کتابهای اوست که با ترجمه سهیل سمی و به همت نشر ققنوس به بازار آمده است. هلن فیش در این کتاب از زاویهای نو به موضوع عشق، شکست در عشق، و نقش هورمونها انسانی در این زمینه میپردازد.
بسیاری از ما وقتی کسی را دوست داریم، با دیدن او، حتی شنیدن نام یا خبر و خاطرهای درباره او احساس میکنیم حالمان منقلب شده است، بسته به میزان این عشق و علاقه، ضربان قلبمان شدت می یابد، احساس میکنیم دست و پایمان میلرزد و همانند دقایق قبل نمیتوانیم بر رفتار خود تسلط داشته باشیم. این تغییر احساسات ریشه در چه چیزی دارد؟
هلن فیشر، با توجه به چنین تغییراتی در وجود انسان، کوشیده در کتاب «چرا عاشق میشویم؟» پدیده عشق را به شکلی کاملا متفاوت و جدید که ریشههای علمی نیز داشته باشد، معنا کند. پژوهشهای او به شکلی جامع به ریشهیابی عشق در مغز تا تپش هیجانانگیز آن در جسم و رفتارمان را شامل میشود.
چندی پیش برخی روانشناسان نظریاتی مطرح کرده بودند که از نورانی شدن بخشهایی از مغز بعد از عاشق شدن حکایت داشت. این نورانی شدن اصطلاحی است برای برانگیختگی آن بخشهای مغز به واسطه افزایش فشار خون بکار میرفت. فیشر و همکارانش برای ثابت کردن این نظریه به سراغ افرادی که تازه عاشق شدهاند رفته و به اسکن مغزی آنها پرداختند.
فیشر بر پایه تحقیقاتی از این دست که پشتوانه نوشتن کتاب «چرا عاشق می شویم؟» قرار گرفته بر این نکته تاکید میکند که «عشق رمانتیک به واسطه میلیونها سال حیات و تکامل، نقشی ماندگار بر لوح مغز ما پدید آورده است. عشق صرفا یک عاطفه نیست، بلکه انگیزشی است قدرتمند چون احساس گرسنگی.»
بر این مبنا در کتاب حاضر از عاشق شدن، نه به عنوان یک رخداد که صرفا جنبه ذهنی و روانی دارد بلکه به عنوان یک فرآیند شیمیایی یاد شده است. وقتی کسی عاشق میشود، در بدن او مجموعهای از واکنشها رخ میدهد. کارشناسان باور دارند که این تغییر و تحولات شیمیایی ضامن بقای آدمی است. بنابراین عاشق شدن نیز شبیه بروز علائم بیماریهاست و بهوضوح قابلشناسایی است؛ از عرق کردن دستها گرفته تا از بین رفتن اشتها و حس سرخوشی و همچنین سرخ شدن گونهها و تپش قلب.
چرا عاشق میشویم در سال ۲۰۰۴ منتشر شده و از نه فصل تشکیل شده است.: «چه شور افسارگسیختهای» : عاشق بودن، جذبه حیوانی: عشق میان حیوانات، ماهیت شیمیایی عشق: اسکن مغز هنگام عاشقی، تور عشق: شهوت، شور عشق و دلبستگی، «نخستین شور خوش و سبکبالانه عشق» : همسر منتخب ما، چرا عاشق می شویم: تکامل عشق رمانتیک، عشق از دست رفته: طرد شدن، یاس و خشم، مهار کردن شور عشق: دوام بخشیدن به عشق، «جنون بتان» : پیروزی عشق.
عشق مراحل مختلف دارد. شروع شدن هرکدام از این مراحل با ترشح مجموعهای از مواد شیمیایی همراه است که واکنشهای فیزیکی خاصی را سبب میشود. هلن فیشر معتقد به سه مرحله در عشق است که هر کدام از این سه مرحله تاثیرات متفاوتی برمغز دارند: شهوت (همان میل جنسی انسانی است که نسبت به افراد زیادی میتواند ایجاد میشود)؛ عشق پرشور (در این مرحله فرد روی یک نفر خاص متمرکز میشود و این فرد برای او جایگاه ویژهای پیدا میکند) و در نهایت وابستگی (در این مرحله سطح اضطراب پایین آمده و فرد پیوند عمیق و ماندگاری با طرف مقابل خود احساس میکند) این سه مرحله از عشق میتواند در یکزمان در یک فرد و یا در مقاطع زمانی مختلف برای افراد متفاوت احساس شود.
هلن فیشر در کتابش اهمیتی محوری برای عشق رمانتیک قائل شده، او عقیده دارد که عشق رمانتیک یکی از سه شبکه نخستین مغز برای راهنمایی ما در امر جفتیابی و تولید مثل است. در حالی که شهوت کور باعث میشد پیشینیان برای ارضای خود به دنبال هر جفتی بروند و این عشق رمانتیک است که باعث شد آدمی با برگزیدن یک جفت مشخص در زمان و انرژی ارزشمند خود صرفهجویی کند. احساس آرامش میان جفتها که با ازدواج محقق شده موجب تربیت کودکان (نسل بعد) و آرامش و ثبات شده است. به نظر هلن فیشر، عشق رمانتیک به عنوان تجربه جهان شمول بشر، تاثیری نازدودنی در ذهن آدمی دارد.
هلن فیشر با اشاره به اینکه از سال ۱۹۹۶ تحقیقات چندجانبهاش را برای پرده برداشتن از این راز شگفتانگیز آغاز کرد، نتایج قریب به هشت سال تحقیق و پژوهش خود را در این کتاب خواندنی، جذاب و آموزنده برای همه مخاطبان به شکلی دستهبندی شده ارائه کرده است. چیستی عشق، تاثیرات بیولوژیک عشق در آدمی، عشق در نگاه اول، عشق و ازدواج، چرا یک نفر را برای ازدواج برمیگزینیم، چیستی عشق رمانتیک، تفاوت عشق رمانتیک در مردان و زنان، احساس عشق میان جانداران دیگر، نحوه تکامل عشق، عشق و نفرت و کارکرد مغز در عشق و… از جمله برخی از مضامین اصلی این کتاب هستند که کوشیده به راز گشایی از عشق به عنوان یکی از مهمترین مفاهیم تاثیر گذار در زندگی آدمی از گذشتههای دور تا امروز و همچنین آینده، بپردازند.
به نقل از الف کتاب
****
«چرا عاشق میشویم؟»
(ماهیت و فرآیند عشق رمانتیک)
نویسنده: هلن فیشر
مترجم: سهیل سمّی
ناشر: ققنوس، چاپ اول ۱۳۹۶
۳۴۷ صفحه، ۲۱هزار تومان