این مقاله را به اشتراک بگذارید
پروستِ مصور
اینکه شاهکارهای کلاسیک ادبیات جهان به قصد ارتباطگیری آسانتر کودکان و نوجوانان و همچنین مخاطبانی که شاید چندان وقت و حوصله خواندن متن کامل این آثار اغلب پرحجم را نداشته باشند و درعینحال علاقهمند باشند این آثار را بشناسند، مورد انواع و اقسام بازنویسیهایی قرار بگیرند که طی آنها خواندن این آثار سادهتر شود، شیوهای رایج و دیرین در انتشار آثار ادبی در غرب است. شیوهای برای آشتیدادن مخاطبان غیرمتخصص ادبیات و همچنین کودکان و نوجوانان با شاهکارهای ادبی جهان که چهبسا آنها را بهتدریج به خواندن متن کامل این آثار نیز ترغیب کند. مصورسازی و تبدیل شاهکارهای ادبی به کتابهای مصور یکی از این شیوههاست. آن دسته از مخاطبان فارسیزبان ادبیات که کودکیشان در دهه ۶٠ گذشته است شاید کتاب مصوری را که در آن دوره از «بینوایان» ویکتور هوگو به فارسی منتشر شده بود به یاد داشته باشند. در سالهای اخیر نیز نشر چترنگ اقدام به انتشار کتابهایی مصور از شاهکارهای ادبیات جهان کرده است که از جمله این کتابها میتوان به رمان «در جستوجوی زمان ازدسترفته» اثر سترگ و پرحجم و دشوارخوان مارسل پروست اشاره کرد. اثری که متن کامل آن را زندهیاد مهدی سحابی به فارسی ترجمه کرد. حقیقت این است که «در جستوجوی زمان ازدسترفته» به دلیل مجلدات بسیار و سبک دشوارش همواره رعبی در دل رمانخوانها برمیانگیزد که باعث میشود کسی به راحتی سروقتش نرود، گرچه آنها که دل به دریا زدهاند و این رمان را با صبر و حوصله خواندهاند و به پایان رساندهاند، اغلب از خواندنش ابراز پشیمانی نکردهاند. «کومبره» به ترجمه کامران برادران، «در سایه دوشیزگان شکوفا» به ترجمه محمود گودرزی، «نام جاها: نام» به ترجمه شهریار وقفیپور و «سوان عاشق» به ترجمه کامران برادران و پیمان میرزایی مجلداتی از رمان مصور «در جستوجوی زمان ازدسترفته» هستند که در نشر چترنگ به چاپ رسیدهاند. اقتباسگر و تصویرگر سه جلد از این مجموعه استفن اوئه است و اقتباس یکی از آنها (در سایه دوشیزگان شکوفا) کار مشترک استفن اوئه و استانیسلاس برزه است. در مقدمهای که ناشر بر این مجموعه نوشته است درباره هدف انتشار این کتابهای مصور چنین آمده است: «در دنیای امروز افزایش ضربآهنگ زندگی، میل به کتاب و کتابخوانی را تا حد زیادی کمرنگ کرده است و شاید عمده کسانی که هنوز دغدغه کتاب دارند، به دنبال ادبیات مینیمال باشند؛ ادبیات حاضروآمادهای که در فواصل کوتاه فراغت از مشغولیات، قابل مطالعه است. فضای مجازی و ادبیات حاکم بر آن را شاید بتوان تاییدی بر این مدعا دانست. با این اوصاف میل به مطالعه آثار کلاسیک و برجسته جهان که اکثرا حجیم هستند و نثر سنگینشان خارج از حوصله خواننده شتابزده، روزبهروز کمتر و کمتر میشود. آثاری چون جنگ و صلح، دنکیشوت، در جستوجوی زمان ازدسترفته، ایلیاد و اودیسه. در چنین شرایطی وظیفه فرهنگی خود دیدیم گامی برداریم هرچند کوچک، در راستای بهرهبردن از آثار فاخر و کلاسیکی که بیم آن میرود به دست فراموشی سپرده شوند. آثاری که خواندنشان برای مخاطب فرهیخته بایسته است و افسوس که هیچگاه فرصت مناسبش دست نمیدهد. و این جرقه اولیهای شد برای آغاز مجموعه رمانهای مصور نشر چترنگ.» در این مقدمه همچنین درباره رویکرد این مجموعه آمده است: «سعیمان بر آن است که آثار کلاسیک و شاخص جهان با حجمی کمتر و ظاهری متنوعتر، ذوق خواندن را در مخاطب کمحوصلهتر و جوانتر بیدار کند و شاید بهانهای بسازد برای مطالعه اصل این آثار.» چنانکه در معرفی این مجموعه گفته شد، کتابهای مصور «در جستوجوی زمان ازدسترفته» توسط چند مترجم به فارسی برگردانده شده و بهجز یکی از مجلدات که ترجمهاش کار مشترک دو مترجم است، باقی مجلدات هرکدام توسط مترجمی به فارسی برگردانده شدهاند. با توجه به اینکه همانطور که گفته شد متن کامل این رمان را زندهیاد سحابی به فارسی ترجمه کرده بود، کامران برادران در مقدمهای که بر ترجمه خود از مجلد «کومبره» از مجموعه مصور «در جستوجوی زمان ازدسترفته» نوشته است، ادای دینی هم به مهدی سحابی کرده و اشارهای به اینکه مترجم در ترجمه این بخش از کتاب سعی کرده به آن ترجمه وفادار باشد. در این مقدمه آمده است: «مارسل پروست و شاهکارش در جستوجوی زمان ازدسترفته در ایران آنچنان شناخته شده است که مترجم کتابی که اکنون در دست دارید ضرورتی برای توضیحِ این اثر و نویسنده آن احساس نمیکند. البته همین لفظِ مترجم هم بهخودیِخود مسئلهساز است؛ ترجمه مهدی سحابی از در جستوجوی زمان ازدسترفته آنچنان ممتاز و بینظیر است که نگارنده این سطور برای آنکه خود را مترجمِ این کتاب، حتی به شکل رمان مصور، بداند تردید میکند. بنابراین شاید در این رابطه بازگرداننده لفظِ بهتری باشد. بههرروی، نگارنده تلاش کرده که در عملِ بازگردانیِ در جستوجوی زمان ازدسترفته به ترجمه مهدی سحابی، اگر بخواهیم از واژگان آلن بدیو فیلسوفِ فرانسوی وام بگیریم، وفادار باشد و خود را از شتابزدگی و میل به منتشرکردنِ هر چیز به هر قیمتی مصون بدارد. هنگامِ بازگردانیِ آثاری از این دست، معمول است که از ضرورتِ ترجمه دوباره اثر یا تلاش برای معرفی شاهکارِ فلان نویسنده به نسلی جدید از مخاطبان سخن رانده شود؛ اما تا آنجا که به بازگردانیِ در جستوجوی زمان ازدسترفته مربوط میشود، این کار دلیلی سراسر متفاوت دارد.»