این مقاله را به اشتراک بگذارید
سه گرینبرگ
نگاهی به کتاب «کلمنت گرینبرگ: میان خطوط» اثر تییری دُ دوو؛ ترجمهی بهاره سعیدزاده
دکتر علی غزالیفر*
اگرچه نقاش بود، اما بوم را روی سهپایه نمیگذاشت و لازم نمیدید که آن را بهطور عمودی قرار دهد. او بوم را بدون هیچ جهت و حالت مشخصی روی زمین قرار میداد. به تدریج هم سبک خاص خود را پیدا کرد؛ سبک قطرهای یا رنگافشانی. او از چوب، ماله و حتی چاقو برای پاشیدن قطرات رنگ به روی بوم نقاشی استفاده میکرد. گاهی این چیزها را هم بهکار نمیگرفت و رنگها را مستقیم از قوطیهایشان روی بوم میپاشید. البته برخی از نقاشیهای او صرف پاشیدن رنگ نیست و بسیار فنی است؛ مثل تابلوهای معروف توتم یک و دو. اما به هر حال آن روش رنگافشانی او انقلابی در نقاشی معاصر بهوجود آورد و مکتب آبستره اکسپرسیونیسم یا هیجاننمایی انتزاعی را توسعه داد. میتوانیم در موتورهای جستجوی اینترنت نام پل جکسون پولاک (۱۹۱۲-۱۹۵۶) را جستجو کنیم و تابلوهای عجیب و رنگارنگ او را ببینیم.
پس از دیدن تابلوهای پیچیده پولاک پرسشهای متعددی به ذهن هجوم میآورد. تابلوهایی که با پاشیدن رنگ خلق شدهاند، چه ارزش و اهمیتی دارند؟ چه معنایی میتوان از چنان نقاشیهایی فهمید؟ اصلا بهطور کلی آنها چیستند؟ پاسخ به این پرسشها، پس از گذشت بیش از نیم قرن، امروزه هم ساده نیست. ولی در همان زمان منتقدی هنری وجود داشت که پیش از آنکه کسی پولاک آمریکایی را درست بشناسد، او را کشف کرد؛ ارزش و اهمیت کارهای او را دریافت و با قاطعیت پیشبینی کرد که در عرصه هنر انقلابی بهپا خواهد کرد و در آینده محوریت با او خواهد بود. آن پیشگوی مقتدر هنر، هموطن پولاک، کلمنت گرینبرگ (۱۹۰۹-۱۹۹۴) بود.
آن نقاشیها را با نوشتههای گرینبرگ میتوان فهمید. نقدهای او به افراد کمک میکند که با آنگونه هنرها رابطه برقرار کنند. ارزش نوشتههای گرینبرگ نیز وقتی معلوم میشود که به آن تابلوها نگاه کنیم. این دو در کنار هم معنا و جایگاه واقعیشان آشکار میشود. به همین دلیل نقد هنری مدرن برای هنر مدرن کاملا لازم و ضروری است و یک فعالیت تفننی ساده نیست. بدون نقد هنری مدرن، ارزش هنر مدرن آشکار نمیشود و چه بسا اساسا درک نشود؛ زیرا ذوق زیباییشناسی افراد نیاز به پرورش دارد و منتقدان هنری مدرن با نقدها و بررسیهای موشکافانه خود حس زیباییشناسی اشخاص را میپرورانند. حال اگر آن منتقد هنری گرینبرگ باشد، با اوج آشکارسازی و انکشاف هنر مدرن و پرورش ذوق هنری روبهرو خواهیم بود. او نهتنها بزرگترین منتقد هنری در نیمه دوم قرن بیستم است، بلکه برخی از صاحبنظران بر این باورند که او بزرگترین منتقد هنر در کل تاریخ است. نظر پروفسور تییر دُ دوو نیز همین است و خود را در این زمینه بسیار مدیون گرینبرگ میداند. با وجود اهمیت بالای گرینبرگ منابع فارسی درباره او بسیار اندک است و کسی که بخواهد از او و درباره او چیزی بداند، به سختی چیز دندانگیری به دست میآورد. این اثر ترجمهای اولین کتابی است که در زبان فارسی بهطور کامل به این منتقد هنری بزرگ اختصاص یافته است.
شهرت گرینبرگ به دلیل دفاع جانانه او از سبک و مکتب آبستره اکسپرسیونیسم است، بهویژه در عرصه نقاشی. لذا او هوادار هنر آوانگارد است. او تقابلی را میان هنر آوانگارد و هنر کلیشهای مطرح میکند. از نظر او هنر کلیشهای نه فرهنگی است و نه پیشرو و نه حتی نقادانه. این هنر معطوف به بیرون از خود است. تودهها این نوع هنر را دوست دارند و میپسندند و بین آنها محبوبیت زیادی دارد؛ زیرا مفاهیم سادهای را راحت به آنان منتقل میکند. عموم مردم، در مواجهه با آثاری هنری از این نوع، دچار هیچگونه ملال و خستگی و گیجی نمیشوند. آنها کارکردهای آن را درمییابند و زود متوجه میشوند که مقصود آن چیست. اما در تقابل با این گونه هنری، هنر آوانگارد بر خود متمرکز است و موضوعش خودش است. این نوع هنر از مضمون دور میشود و به فرم نزدیک میشود. به همین دلیل درونی و خالص است و چیزی شبیه موسیقی میشود. کمتر کسی آن را درمییابد؛ یعنی کمتر کسی ذوق زیباییشناختی و توان هنری برای درک آن را دارد. در یک کلمه هنر آوانگارد هنر نوابغ است و نه تودهها.
از نظر نویسنده کارهای گرینبرگ بر سه نوع است یا به تعبیر خود او سه گرینبرگ وجود دارد. گرینبرگ اول که از خواندن نوشتههای او لذت میبرد، گرینبرگ منتقد هنری است که هر روز درباره آثار هنری مشخصی نقد مینوشت. گریبنرگ دوم صاحب آموزههای مشخصی است و نویسنده از او بسیار آموخته و او را بیش از همه میستاید. گرینبرگ سوم نظریهپرداز است و در زمینه زیباییشناسی نظریات خاص خود را دارد و در این زمینه با نظریات زیباییشناختی فیلسوفان بزرگ و مشهوری همچون ایمانوئل کانت و بندتو کروچه وارد مناقشه میشود. نویسنده به این گرینبرگ بیش از همه علاقه دارد. هر کدام از سه فصل کتاب به ترتیب به این سه گرینبرگ اختصاص یافته است.
فصل اول بررسی نقدهای هنری گرینبرگ است که بیش از همه بر نقدهای او بر نقاشیهای پل جکسون پولاک متمرکز شده است. موضوع فصل دوم آموزههای خاص گرینبرگ است، بهویژه آموزههای او در باب هنر آوانگارد و، مقابل آن، هنر کلیشهای. نویسنده در فصل آخر نظریات پیچیده زیباییشناختی گریبنرگ را بررسی کرده و آنها را با نظریات زیباییشناختی کانت و کروچه مقایسه میکند. بخش آخر کتاب یک مناظره عمومی مفصل و طولانی است که در سال ۱۹۸۷ در دانشگاه اُتاوا برگزار شد. گریبنرگ ۷۸ ساله در ابتدا، در حضور چهارصد علاقمند، سخنرانی کوتاهی با موضوع "هنر و ایده" ایراد میکند و سپس به سوالات حاضران پاسخ میدهد. پرسشها فنی و تخصصی است و پاسخها نیز کلی و کلیشهای نیست و در بیشتر موارد حالت گفتگو پیدا میکند. گرینبرگ جدی صحبت میکند، اما مرتب شوخی میکند و میخندد. مدیر جلسه نیز پروفسور پییر دُ دوو است که در بسیاری از موارد با گرینبرگ وارد گفتگوی چالشی میشود. با اینکه نویسنده خود را بسیار وامدار گریبنرگ میداند، اما این کتاب به هیچ وجه تکرار و تقلید سخنان گرینبرگ نیست و نویسنده هر جا با او مخالف باشد، موضع خود را صریح اعلام میکند و با نظریات او کاملا انتقادی مواجه میشود.
با وجود همه این مباحث باید گفت که هدف این اثر شرح و تفسیر کلیت دستاورد گرینبرگ نیست؛ زیرا بسیار گستردهتر و متنوعتر از آن است که در چنین کتاب کوچکی جای بگیرد. هدف نویسنده یافتن مسیری شخصی از خلال نوشتهها و اندیشههای گرینبرگ است؛ پیجویی گرینبرگ میان خطوط. و نکته آخر نیز اینکه با یک کتاب مقدماتی و عمومی مواجه نیستیم، بلکه اثری کاملا تخصصی روبهروی ما قرار دارد. مخاطبان اصلی آن کسانی هستند که بهطور تخصصی با هنر مدرن و بهویژه با نقاشی مدرن سروکار دارند؛ اعم از دانشجویان و استادان و پژوهشگران. پس از مطالعه دقیق کتاب، همانگونه که نویسنده میگوید چیزهایی مختلفی میآموزیم و، احتمالا، سه گونه احساس متفاوت نسبت به او پیدا میکنیم. هنر مدرن عرصه تکثر است، چه در آثار هنری بیرونی و چه در درون خود هنرمندان و چه در کسانی که با آن رابطه دارند.
*دکترای فلسفه
به نقل از الف کتاب
****
«کلمنت گرینبرگ: میان خطوط»
(مشتمل بر مناظرهای با کلمنت گرینبرگ)
نویسنده: تییری دُ دوو
مترجم: بهاره سعیدزاده
ناشر: چشمه، چاپ اول ۱۳۹۶
۲۱۸ صفحه، ۱۸۵۰۰ تومان