این مقاله را به اشتراک بگذارید
زن، زندگی و نوشتن از نگاه «ویرجینیا وولف»
زن، زندگی و نوشتن از مسائل مورد توجه «ویرجینیا وولف» است که در جملههایی هم مشخصا به آنها پرداخته است.
به گزارش مدومه، ایسنا به نقل از ایندیپندنت» به مناسبت سالروز تولد «ویرجینیا وولف» – نویسنده رمانهای «خانم دلووی» و «به سوی فانوس دریایی» – گزارشی درباره زندگی، آثار و برخی نقل قولهای او درباره موضوعاتی خاص منتشر کرده است.
«ویرجینیا وولف» متولد سال ۱۸۸۲ لندن بود و در سال ۱۹۴۱ خود را در رودخانه غرق کرد. او در روزهای پایانی ژانویه امسال، ۱۳۶ ساله شد. تأثیری که این زن نویسنده بر ادبیات دوره خود و قرنهای آینده گذاشت، انکارناپذیر است. رمانهای «وولف» اغلب در فهرست برترین آثار قرن بیستم دیده میشود و او را یکی از معماران اصلی ادبیات مدرنیستی میدانند.
«وولف» از اعضای کلیدی گروه «بلومزبری» بود که جمعی از روشنفکران و نویسندگان مطرح قرن بیستم از جمله «ای.ام. فورستر» و «جان مینارد کینز» آن را تشکیل میدادند.
معروفترین کارهای او، «خانم دلووی» و «به سوی فانوس دریایی»، با روایت جریان سیال ذهن نوشته شده و شخصیتهایی را نشان میدهد که با وجود درگیریشان با کارهای معمولی و روزمره – برای مثال «خانم دلووی» در حال ترتیب دادن مقدمات یک میهمانی است – از بُعد زندگی فردی، امیال، تفکرات و وضعیت روانیشان، بسیار عمیق به تصویر کشیده شدهاند.
جدا از نثر تأثیرگذار «وولف» در حوزه ادبیات داستانی، او با خلق آثاری چون «اتاقی از آن خود»، جایگاهش را به عنوان متفکری فمینیست در زمینه ادبیات غیرداستانی هم به اثبات رساند. این جمله که «زنی که قرار است داستان بنویسد، باید پول و اتاقی از آن خود داشته باشد»، نوعی فراخوان برای استقلال زنان و از مشهورترین جملههای قصار اوست.
«ویرجینیا وولف» در طول زندگیاش از افسردگی رنج میبرد و سرانجام در سال ۱۹۴۱ تصمیم به خودکشی گرفت؛ تعدادی سنگ در جیبهای لباسش گذاشت و خود را در رودخانه «اوز» ساسکس غرق کرد.
از او جملههای زیادی به یادگار مانده که در این گزارش به تعدادی از آنها با موضوع زنان، زندگی و نوشتن اشاره میشود:
درباره زنان:
«من به عنوان یک زن، کشوری ندارم. به عنوان یک زن، کشور من کل جهان است.»
«طی تمام این قرنها، زنها نقش شیشهای جادویی را ایفا کردهاند که تصویر مردان را دوبرابر اندازه طبیعی نشان میدهد.»
«هر چیزی ممکن است رخ دهد، وقتی زنانگی دیگر یک حرفه محافظتشده نیست.»
«اگر دوست دارید، درِ کتابخانههایتان را قفل کنید، اما هیچ دروازه، قفل و بندی نیست که با آن بتوانید آزادی ذهن من را به بند بکشید.»
درباره زندگی:
«آدم نمیتواند خوب فکر کند، خوب دوست داشته باشد و خوب بخوابد، اگر خوب شام نخورده باشد.»
«با پرهیز از زندگی، به آرامش نمیرسی.»
«بعضیها پیش کشیش میروند، برخی به شعر پناه میبرند و من به دوستانم.»
«هرگز تظاهر نکن چیزهایی که نداری، ارزش داشتن ندارند.»
درباره نوشتن:
«داستان مثل تار عنکبوت است، شاید اتصالهای سستی داشته باشد، اما باز از چهار گوشه به زندگی پیوند خورده است.»
«اگر حقیقت را در مورد خودتان نگویید، نمیتوانید آن را درباره دیگران بگویید.»
«آدلاین ویرجینیا وولف» بانوی رماننویس، مقالهنویس، ناشر، منتقد و طرفدار حقوق زنان بود که در بیستوپنجم اولین ماه میلادی دیده به جهان گشود تا دنیای ادبیات با یکی از برجستهترین نویسندگان زن آشنا شود. او نویسندهای انگلیسی بود که اولین کمکها را به «تی.اس. الیوت» کرد تا در عرصه ادب دیده شود.
«وولف» مادرش را وقتی سهساله بود از دست داد. پدر او «لسلی استفن» نویسنده، کوهنورد و منتقد برجسته آثار ادبی عصر ویکتوریا بود. «ویرجینیا» از کتابخانه غنی پدر بهره بسیاری برد و از جوانی دیدگاههای ادبی خود را، که متمایل به شیوههای بدیع نویسندگانی چون «جیمز جویس»، «هنری جیمز» و «مارسل پروست» بود، در مطبوعات به چاپ میرساند.
«ویرجینیا» پس از مرگ پدرش در ۲۲ سالگی، بعد از آنکه توانست از زیر سلطه برادر ناتنیاش «جورج داکورت» آزاد شود، استقلال تازهای را تجربه کرد. برپایی جلسات بحث دوستانه همراه خواهرش «ونسا» و برادرش «توبی» و دوستان آنها تجربه نو و روشنفکرانهای برایشان بود. استقلال مالی او در جوانی و پیش از مشهور شدن از طریق ارثیه مختصر پدرش، ارثیه برادرش «توبی» که در سال ۱۹۰۶ بر اثر بیماری حصبه درگذشت و ارثیه عمهاش «کارولاین امیلیا استفن» که در کتاب «اتاقی از آن خود» به آن اشاره کرده است، به دست آمد.
او در سال ۱۹۱۲ با «لئونارد وولف» کارمند پیشین اداره دولتی سیلان و دوست قدیمی برادرش ازدواج کرد و همراه با همسرش انتشارات «هوکارث» را در سال ۱۹۱۷ برپا کردند؛ انتشاراتی که آثار نویسندگان جوان و گمنام آن هنگام از جمله «کاترین منسفیلد» و «تی. اس. الیوت» را منتشر میکرد.
«ویرجینیا وولف» نویسنده رمانهای تجربی است که سعی در تشریح واقعیتهای درونی انسان دارد. نظرات او که از روح حساس و انتقادیاش سرچشمه گرفته، در دهه ششم قرن بیستم تحولی در نظریات جنبش زنان پدید آورد. او در نوشتن از جریان سیال ذهن بهره گرفته است.
کتاب «اتاقی از آن خود» وولف در کلاسهای آیین نگارش پایههای مختلف تحصیلی دانشگاهی تدریس میشود. علاوه بر اهمیت شیوه نگارشی آن، این کتاب ویژگیهای نثر مدرنیستی را در مقالهنویسی وارد کرده و سبک جدیدی ایجاد کرده است. گذشته از این، «اتاقی از آن خود» را شکلدهنده جریان نظری فمینیستی و بهطور خاص نقد ادبی فمینیستی میدانند.
«وولف» که یکی از بنیانگذاران بنیاد «بلومزبری» بود در جنگهای جهانی اول و دوم بسیاری از دوستان خود را از دست داد که باعث افسردگی شدیدش شد و در نهایت در تاریخ ۲۸ مارس ۱۹۴۱، پس از اتمام آخرین رمان خود به نام «بین دو پرده نمایش»، خسته و رنجور از وقایع جنگ جهانی دوم و تحت تأثیر روحیه حساس و شکننده خود، با جیبهای پر از سنگ به رودخانه «اوز» در «رادمال» رفت و خود را غرق کرد.
نخستین زندگینامهنویس رسمی «وولف»، خواهرزادهاش «کوئنتین بل» است که گذشته از ویژگیهای مثبت، چهرهای نیمهاشرافی و پریشان از او ترسیم کرده است. در دهههای ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ پژوهشگران مختلفی درباره «وولف» نوشتند و به تدریج، هم تصویری واقعبینانهتر و متعادلتر از این نویسنده به وجود آمد و هم به اهمیت سبک و فلسفه او در ادبیات و نیز نقد فمینیستی پرداخته شد.
رمانهای این نویسنده انگلیسی عبارتند از: «سفر به بیرون»، «شب و روز»، «اتاق جیکوب»، «خانم دلووی»، «بهسوی فانوس دریایی»، «اورلاندو»، «موجها» (خیزابها)، «فلاش»، «سالها» و «بین دو پرده نمایش». از آثار غیرداستانی او هم میتوان به «اتاقی از آن خود» و «سه گینی» اشاره کرد.