این مقاله را به اشتراک بگذارید
آرمانشهر شاعر
نیلوفر شریفی*
«آشویتس خصوصی من» دومین دفتر شعر حسن همایون است که برایش جایزه شعر شاملوی سال ۹۶ را نیز به ارمغان آورده است. همایون از شاعران خودساخته شعر معاصر است که طی این سالها با تکیه بر آموزههای اکتسابی توانسته به شعری آبرومند دست یازد. او برخلاف شاعرانی که همهروزه شاهد انتشار آثارشان هستیم، از قانون نوشتاری خود تبعیت میکند و یاختههای فردیاش را در مواجه با جهان به تقریر درمیآورد و به تکرار در واکاوی کتاب یادشده میتوان به کیفیت و مکاشفه درونی شاعر پی برد؛ از این رو همایون میخواهد آرمانشهری را با دستهایش بنا کند که در انحصار نام اوست و این فرایند بسیار ارزشمند است.
با توجه به عنوان اثر شاعر در پی ترسیم ابعاد نامکشوف زندگی است که ماهیت انسان معاصر را با تمام سرخوردگیهای اجتماعی به تصویر بکشد و این گفتمان مدنی، حاکی از رنجی مدام است که اندکی شاعر را رها نمیکند و این تبلور اومانیستی در چشمانداز متن نگاهی دیگرسان به طبیعت انسان امروز است که اصالت خویش را در عصر آهن و دود از یاد برده و این بیگانگی مفرد تلاشی برای زندهماندن است.
لب میزد مدام/ ماهی به قلابافتاده/ نه تصویر مرد ماهیگیر/ نه ابری آسمان/ نه زنی با دامنی کوتاه/ نه جمعیتی بر گرد غریقی بر ساحل/ نه شنهای پوشیده از برف/ نه یک درمیان رد گامها/ در شیشهای بلند/ انعکاس هیچ بود.
همایون با لحنی سرد و بیتفاوت استحاله بیگانگی را در جان متن جاری میسازد و در اغلب شعرهای این کتاب گویی شاعر با ناکامی و تردید به فردا مینگرد و این بهمعنای پذیرفتن مرگ نیست، اتفاقا نوعی هنجارشکنی و دوری از هیاهوی زندگی است. اعتراض همایون بسیار آرام به نظر میرسد اما نوعی تحکم در لحن شاعر به چشم میخورد که گویی این فریاد غمانگیز اعماق دیوارهای تودرتوی تاریخ را درنوردیده تا به گوش آدمیان برسد و این نگاه تجریدی عبور از یک وضعیت تاریخی را به ذهن متبادر میکند. البته روایت در شعر همایون از ارجاعات برونمتنی به شدت فاصله میگیرد و این آشویتس خصوصی در حقیقت حدیث نفس و بازخوانی عوالم فردی شاعر است اما بایسته بود شاعر با بازنمایی و تلفیق الگوهای نوشتاری و تاریخی در دو مسیر متفاوت گام برمیداشت تا قرابتی سوسوری با تلازم حرکت «همزمانی و درزمانی» سویههای معنایی را در متن مستحکم میکرد. با چنین دستاویزی قطعا التذاذ قرائت متن غیرقابل وصف میشد. حسن همایون شاعری تجربهگراست و آنیتهای شاعرانه در آثار او از یک نظام کلی تبعیت میکند به همین دلیل اجزا در راستای هم حرکت میکند و نمای کلی شعرها از ساختار موثری برخودار است. از اینرو شاعر تمام تلاش خود را برای ساختن چیدمان و سازههای معنایی بهکار میگیرد و شاید یکی از اتفاقات موثر در آفرینههای همایون همین فرایند باشد که ماهیت استعاری زبان در سطرها فروکش نمیکند. اما از عمده آسیبهایی که همایون را در ورطه نثر مغلوب میکند روایت خطی و نقش متکلم وحده است که بهطور چشمگیری بر متن سایه میافکند. حتی مولف تمام توان خود را به کار میبندند تا با تغییر ضمایر و استفاده از ضمیر سومشخص مفرد متن را به چشمانداز دیگری ببرد که تا حدودی هم عملکرد مناسبی را به اجرا میگذارد.
کاش زن این همه تنها نبود/ لبهایش را از هراس نمیگزید/ حرفهایش را ناتمام رها نمیکرد/ تنهایی زن در پاییز/ دیوانهکننده است/ حتی اگر تنش را در شادی فیروزهایرنگ پوشانده باشد/ پاییز کت باشد باید انگشتان مردی ساکت باشد.
پل والری همواره بر این باور بود که شعرسرودن چون پایکوبی و تقریر نثر چون راهرفتن است. با پذیرفتن چنین گزارهای همایون از یک اسلوب نوشتاری در جملهسازی و کشفهای شاعرانه بهره میجوید و گاه جملات بلند از حرکت شعر به شکل چشمگیری میکاهند و شاعر در اجرای شعر باید با ضرباهنگ و ریتم درونی از کلام پیشی بگیرد؛ زیرا هنگامی که شاعر در ورطه کلام اندیشه خود را محبوس میکند کشفهای شاعرانه و فرایند زیباشناختی متن به صورت چشمگیری تقلیل مییابد و این حالت ایستایی در خوانش و یادآوری کدهای تعبیهشده در زبان چشماندازی یکنواخت و یکدست را در شکل و محتوا ایجاد میکند و مولف باید از تمهیداتی چون لحنگردانی استفاده کند تا منطق نثر را از شعر دور سازد.
میگفت/ رئیسجمهور صد سال قبل هم همین حرفها را زده است. میگفت/ اما هیچ یک از جدول کلمههای متقاطع شبیه هم نخواهند بود/ میگفت/ چیزی نمیگفت/ قاه قاه میخندید.
زبان در «آشویتس خصوصی من» از استحکام خوبی برخوردار است. همایون بعد از سالها روزنامهنگاری توانسته با الگوی موثری شعر بسراید؛ دایره واژگانی شاعر اندکی محدود به نظر میرسد؛ بااینحال او میکوشد با زبان بیندیشد، نقطه عطف مهمی که کمتر شاعری این روزها به آن توجه میکند. شعر همایون قابل احترام و سالم است. او عادت و تعارفهای روزمره را در شعر یکسره کنار گذاشته است. همایون نسبت به کتاب پیشین خود گامهای بلندی برداشته و همین یافتن جوهره شعر در عصر حاضر عمیقا کاری دشواری است. زبان یک توانایی ذهنی محسوب میشود و شاعری چون همایون درصدد آن است از فضاهای انتزاعی دوری کند و پرنده خیالش را در فضایی رئال جولان دهد. او شاعری دیریاب نیست و به راحتی میتوان رویکردهای عاطفی شاعر را لمس کرد و چنین پتانسیلی در آفرینههای همایون بینظیر و گاه درخشان است. در پایان باید اذعان کرد «آشویتس خصوصی من» از مجموعههای موفق و قابل اعتنایی است که این روزها به چشم میخورد. شاعری که در حصار روزمرههای خصوصی خود با زبان درد روح شعر را فتح میکند.
* شاعر، منتقد و مترجم، از آثار: نیلوفر نام دیگر زخم است
به نقل از روزنامه ارمان