این مقاله را به اشتراک بگذارید
در میانه سرگردانی
نگاهی به کتاب «سهره طلایی» اثر دانا تارت/ ترجمهی مریم مفتاحی
مانی ارجمند
ادبیات عامهپسند فرنگی مدتی است بازار کتاب ایران را فتح کرده است. عمده این آثار با چند ویژگی مشخص همانند پر حجم بودن، سادگی متن، عاشقانه یا حادثهپردازی مضمون و پر افت و خیز بودن ماجرا، بیان مستقیم و گل درشت و از این دست…شناسایی میشوند. آثاری که در مجموع کم مایهاند و تنها خصوصیت قابل تاملشان این است که تنها اندکی از ادبیات عامهپسند وطنی قابل قبولترند و به دلیل ترجمه شدن، از زبان شسته رفتهتری برخوردار هستند.
در چنین روزگاری انتشار رمانی همانند «سهره طلایی» را میتوان به فال نیک گرفت. رمانی حجیم و دو جلدی که جامعه هدف آن، کم و بیش همان قسم مخاطبانند که با نیت سرگرمی کتاب میخوانند اما اگر حواسشان نباشد در دور باطل خواندن رمانهای سرگرم کننده عامه پسند گرفتار خواهند شد. خواندن رمانهای عامه پسند، فی نفسه عملی نکوهیده نیست اما متوقف ماندن در این آثار میتواند آفت بزرگی برای هر خواننده علاقمند به مطالعه باشد. رمانهایی که گذرگاه خوبی هستند و توقف گاهی بسیار بد.
خواندن رمانی همچون سهره طلایی در حکم فرصتی است برای عبور از چنین آثاری در راستای رسیدن به ادبیاتی بهتر و ارزشمندتر. به عبارت روشنتر، رمان سهره طلایی (که به تازگی توسط مریم مفتاحی به فارسی برگردانده شده و نشر قطره نیز آن را به بازار فرستاده است)، از یک سری ویژگیهای مشترک با ادبیات عامه پسند مورد اشاره، اما در سطحی بالاتر برخوردار است. رمانی که زبان و روایت در آن ساده است، اما ساده انگارانه نیست؛ حوادث و اتفاقات به شکلی پر فراز و نشیب تدارک دیده شدهاند، اما چگونگی پرداخت آنها در روند روایی رمان از منطق درست علت و معلولی و برخورداری روابط درست میان شخصیتها پرورش یافته است.
مجموعه چنین ارزشهایی باعث شده است که دانا تارت برای نوشتن این رمان برنده جایزه پولیتزر شود؛ جایزهای که از سال ۱۹۱۷ هر سال در رشتههای ادبیات، روزنامهنگاری، و موسیقی به برگزیدگان این عرصهها اهدا میشود. به این ترتیب سهره طلایی به اثری بدل شده که توفیق حرفهای و ادبی آن با استقبال از سوی خوانندگان کامل شده است.
دانا تارت نویسندهای است آمریکایی، زاده گرینود میسیسیپی به سال ۱۹۶۳؛ در سال ۱۹۸۱ تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کرد و از همان ایام به طور جدی به نوشتن داستان پرداخت. نوشتههایش مورد توجه استادش ویلی موریس قرار گرفت، به تشویق او وارد دوره داستاننویسی خلاقانه شد. استاد این کلاسها از او به عنوان فردی با استعداد و ذاتا نویسنده یاد میکرد که ستارهای با قریحه برای آینده ادبیات بود.
نخستین رمانش را در ۱۹۸۶ که هنوز دانشجو ربود نوشت، اما چندان دیده نشد. چند سال بعد همین رمان را با کمی تغییرات و نام تازه «تاریخ سری» منتشر کرد که این بار با فروش هفتاد و پنج هزار تایی، نام او را سر زبانها انداخت و در سالهای بعد به بیست و پنج زبان ترجمه شد.
این رمان با فروش درخور اعتنای خود آغازی بسیار نوید بخش برای این نویسنده بود که در سالهای بعد به تدریج بیشتر و بیشتر شناخته و به بیست و چهار زبان ترجمه شد. دانا تارت نویسنده پرکار نیست، با اینکه جوایز گوناگونی کسب کرده و شهرت بسیاری بدست آورده، پیش از انتشار سهره طلایی تنها یک رمان دیگر تحت عنوان «دوست کوچک» نوشت که از اتمسفری پر رمز و راز و هیجانانگیز برخوردار بود.
موفقیتهای دانا تارت به گونهای بود که سهره طلایی پیش از انتشار رسمی، ترجمهاش به زبانهای دیگر آغاز شد و حتی برگردان هلندی آن پیش از چاپ به زبان اصلیاش منتشر شد. انتشار این رمان با توفیقی چشمگیر همراه بود ، داوران جایزه پولیتزر در بیانیه خود سهره را اثری بسیار زیبا توصیف کردهاند. بردن جایزه پولیتزر، تارت را وارد محفل نویسندگان معتبر کرد و فروش سومین رمانش از مرز یک میلیون نسخه فراتر رفت و در همان سال در برزیل، دانمارک، فنلاند، فرانسه، آلمان، ایتالیا، نروژ، لهستان، پرتغال، روسیه و اسپانیا نیز منتشر شد.
مضمون سهره طلایی و نوع رویکرد دانا تارت در این کتاب یادآور شیوهای است که چارلز دیکنز در رمانهای معروف خود مورد استفاده قرار داده بود. نویسنده در این رمان به زندگی پر افت و خیز تئو دکر، پسر بچهای نوجوان میپردازد که به واسطه یک اتفاق غیر منتظره، کانون خانوادگیاش از هم پاشیده و حالا به درون اجتماع پرت میشود و باید گلیم خود را از آب بیرون بکشد. از چنین ایدهای به عنوان نقطه عزیمت رمانی پر شاخ و برگ که پیش روی این نوجوان قرار گرفته است، در آثار دیکنز هم میتوان نمونههایی یافت. اما اگر در آنجا تصویری از جامعه و مناسبات قرن هجدهم را شاهد بودیم در این رمان شکلی کاملا به روز و معاصر را تجربه خواهیم کرد.
تئو دکر سیزده ساله است، پدرش خانواده را ترک کرده و تئو با مادر خود زندگی میکند. مادر او که زندگیاش را وقف پسرش ساخته، در یک اتفاق تروریستی از دست میرود، اما خود تئو در عین ناباوری از این حادثه زنده بیرون میآید. حالا او نوجوانی است بیسرپرست، و این همان موقعیتی است که در آثار دیکنز مثلا به واسطه بیماری مادر و مرگ او ایجاد میشد، اما در این داستان یکی از عناصر تهدید کننده زندگی غربی یعنی حوادث تروریستی باعث این اتفاق ناگوار میشود.
تئو با کشته شدن مادرش بیسر و سامان میشود و در نیویورک تنها میماند. خانوادهی ثروتمندی از آشنایان، او را نزد خود برده و نگهداری میکنند. تئو به شدت دلتنگ مادرش است و به چیزی که او را به یاد مادرش میاندازد میچسبد: یک تابلوی نقاشی کوچک و مسحور کننده که در نهایت پای او را به دنیای تبهکاری باز میکند…
ورود او به دنیای تبهکاران، ماجراهای گوناگونی را پیش روی او میگذارد و از این رمان، اثری هیجانانگیز و خواندنی میسازد که تصویری تکان دهنده از زندگی و مناسبات نیویورکی آن نشان میدهد. رمانی که هم خواننده را سرگرم میکند و هم آنقدر خوب نوشته شده که سطح سلیقه او را از اثری صرفا سرگرم کننده بالاتر میبرد. بیشک از همین روست که نشریات معتبر درباره این رمان با لحنی ستایش انگیزی سخن گفتهاند، چرا که نویسنده سرگرم کننده بودن را با سطحی نوشتن اشتباه نگرفته است.
به نقل از الف کتاب
****
«سهره طلایی»
(۲ جلدی)
نویسنده: دانا تارت
مترجم: مریم مفتاحی
ناشر: قطره، چاپ اول ۱۳۹۶
۵۸۶ صفحه، ۸۹۰۰۰ تومان