این مقاله را به اشتراک بگذارید
#وجیزه
خداوند پول سه چیز را می رساند: ازدواج، بچه دار شدن و کتاب خریدن!
حمیدرضا امیدی سرور
بوی نمایشگاه کتاب به مشام می رسد…
عرض شود که نمایشگاه کتاب تهران نزدیک است، خوشبختانه این بار از خیر برگزاری آن در دور دست گذشته اند. با وجود همه علاقه ای که از قدیم به تنفس در هوای نمایشگاه کتاب داشته ام، با خودم عهد کرده بودم اگر نمایشگاه بیرون از شهر باشد، قید آن را بزنم؛ حتی همان یکبار رفتن را که در میان خیل مشغله ها بدان قانع شده بودم.
اما روزگاری بود که برگزاری نمایشگاه کتاب برایمان اتفاقی مهم بود؛ در روزهای نمایشگاه، قرارهای دوستانه مان را نیز در آنجا می گذاشتیم و تا همه منابع مالی‌مان از ذخیره گرفته تا استقراضی (!) را تمام نمی کردیم بی خیال نمایشگاه نمی شدیم.
قبل از نمایشگاه لیست بلند و بالایی از آنچه می خواستیم تنظیم می کردیم که معمولا روز اول وقتی در خود نمایشگاه چرخی می زدیم به شکل قابل توجهی رشد کرده و بر تعداد آنها افزوده می شد. تا آنجا که مبلغ قابل توجهی برای پشت سر گذاشتن نمایشگاه نیاز داشتیم.
یادم هست اوضاغ خراب مالی یک سال باعث شد برای خرید ایام نمایشگاه تصمیم به فروش انگشتر طلایی بگیرم که پدر و مادرم برای یادگار به هریک از ما بچه‌ها هدیه داده بود، انگشترهای بزرگی مزین به نقوشی از سربازان ایران باستان. مادرم وقتی خبر دار شد مرا از را طلا فروشی برگرداند و خودش آن را خرید و در طول سال آن را به من هدیه داد. نمایشگاه سال بعد هم این اتفاق تکرار شد. سال سوم هم انگشتر بدین شکل به فروش رفت و دوباره برگشت پیش من. از اینکه راه مطمئنی برای تامین مالی ایام نمایشگاه پیدا کرده بودم کیفور بودم!
سال چهارم وقتی به مادرم گفتم که تصمیم به فروش انگشتر گرفته ام، گفت: خب حالا که اینقدر اصرار به فروختنش داری، جلوتو نمی گیرم وایسا حاضر شم باهم بریم لااقل سرت کلاه نذارن!
دیگر اعضای خانه انگشترشان را دارند، چاق و چله و سنگین که با قیمت طلای امروز برای خود رقمی است بخصوص که هر زمان که نیاز داشته باشی پولش را نقد می شمارند و می دهند دستت. ومن کتابها را دارم…
کدام یک از ما ضرر کرده ایم؟ در روزگاری که آدمها تا این اندازه مادی شده اند و بدتر از آن در سرزمینی که برای فرهنگ و ادب، تره هم خرد نمی کنند چه تصوری باید داشت؟ برد یا باخت؟
برخی بیماری ها اما شفا ناپذیرند تا دم گور. نمایشگاه کتاب نزدیک شده دوباره در حال تهیه کردن لیست بلند و بالایی هستم که نمی دانم منابع مالی آن از کجا باید تامین شود؟!
اما از قدیم گفته اند خداوند پول سه تا چیز را می رساند: ازدواج، بچه دار شدن و کتاب خریدن!