این مقاله را به اشتراک بگذارید
«شگفتی»؛ داستان یک قدیس
مهسا خراسانی
«شگفتی» اثر دیگری است از اما داناهیو نویسنده کتاب «اتاق». این کتاب گرچه از نظر فضا و مضمون با «اتاق» تفاوت بسیار دارد، اما به همان اندازه پرکشش و جذاب است. داناهیو در این رمان تصویری شگرف و زیبا از زندگی ایرلندیهای قرن نوزده را در قالب داستانی جذاب به خواننده ارائه میدهد. داستان سیری آرام و منطقی دارد و به خواننده اجازه میدهد گامبهگام با مجموعه حوادث ارتباط گرفته و با روندی منطقی به پایان داستان نزدیک شود. «شگفتی» نیز مانند «اتاق» مورد تحسین بسیاری از منتقدان و نشریات جهان قرار گرفت و نامزد چند جایزه نیز شد.
استیون کینگ نویسنده شناختهشده آمریکایی، «شگفتی» را کتابی بینظیر براساس واقعیت که داستانهای قدیمی پرکشش را تداعی میکند، توصیف کرد و نوشت: «داناهیو با قلم قدرتمندش با ظرافت تمام از جنبه مخرب معنویت برایمان میگوید.» کِرکوسریویو هم نوشت کتاب «اتاق» داناهیو را به یکی از پرفروشترین نویسندگان بینالمللی تبدیل کرد، اما ماجرای پرکشش کتاب «شگفتی» نشاندهنده آن است که داناهیو در زمینه داستانهای تاریخی نیز به همان اندازه موفق است. تام بییر در نیوزدی نوشت که داناهیو در قالب داستانی جذاب و ارائه تصویری تاثیرگذار از جامعه روستایی قرن نوزده ایرلند سوالات تاملبرانگیزی درباره ایمان و اعتقاد مطرح میکند. و ماری آن گوین در سیاتلتایمز این کتاب را برای علاقهمندان به کتابهای تاریخی پیشنهاد داد و نوشت: مسلما همه جذب این داستان خواهند شد. و در انتها سارا جانسون در استاردریویو «شگفتی» را داستانی فاخر توصیف کرد که با قدرتی تاثیرگذار ماهیت ایمان و اعتقاد را بررسی میکند و کمتر کسی ممکن است تحتتاثیر این کتاب کمنظیر قرار نگیرند.
اما داناهیو خود نیز درباره نوشتن «شگفتی» میگوید: «شگفتی» داستانی تخیلی است؛ اگرچه مضمونش را از موضوع پنجاه دختر روزهدار الهام گرفتم؛ دخترانی که ادعا شده بود مدتزمانی طولانی توانستهاند بدون غذاخوردن زنده بمانند. همه این دخترها در انگلستان، اروپای غربی و آمریکای شمالی بین قرنهای شانزده و بیستم میلادی زندگی میکردند. این دخترها و زنها از نظر سن و گذشته بسیار با یکدیگر متفاوت بودند. برخی از آنها (کاتولیک یا پروتستان) دلایل مذهبی را علت روزهداریشان برمیشمردند، اما خیلیهای دیگر چنین انگیزهای نداشتند. چند مرد روزهدار نیز گزارش شده ولی تعدادشان از زنان بسیار کمتر است. برخی از این روزهدارها برای مدتی تحت نظارت قرار گرفتند و درنهایت عدهای از آنها یا به شکل اختیاری و یا به زور-با زندانیشدن، بستریشدن و تغذیه اجباری-مجددا شروع به خوردن کردند. ولی طبق گزارشها برخی از آنها توانستند چند دهه بدون خوردن غذا به زندگی ادامه دهند.»
همانطور که داناهیو هم میگوید، داستان «شگفتی» در ایرلند قرن نوزدهم رخ میدهد؛ زمانی که ایرلندیها تحت سلطه انگلستان و اسیر خرافات فرقهای بودند. پرستاری انگلیسی (از شاگردان فلورانس نایتینگل) جهت مراقبت از دختری یازدهساله به ایرلند فراخوانده میشود. الیزابت رایت تصور میکند جهت مداوای آنا، دختر نوجوان خانوادهای متمول از ملاکان ایرلندی، احضار شده است. اما وقتی به ایرلند میرسد متوجه میشود که موضوع کاملا با آنچه فکر میکرد متفاوت است. تنها مشکل آنا این است که طی چهارماه گذشته لب به هیچ غذایی نزده، اما کماکان زنده و سرحال است! این امر باعث شده بسیاری از مردم منطقه و حتی افرادی از مناطق دورتر برای دیدن این «قدیسه شگفتانگیز» به خانهاش بیایند. کشیش روستا و برخی از افراد بانفوذ دهکده در مورد صحتوسقم این واقعه دچار اختلاف نظر شدهاند. آیا آنا واقعا قدیسه است و فقط با نوشیدن چند جرعه آب در روز زندگی میکند؟ یا دسیسهای در کار است؟ آیا مادر و پدرش به طور پنهانی به او غذا میدهند و وانمود میکنند دختر شگفتانگیزشان با مائدههای آسمانی زنده مانده است؟ برای پایاندادن به این مناقشه دو پرستار دعوت شدهاند تا به مدت دو هفته شبانهروز آنا را زیرنظر داشته باشند. اگر کودک حتی لقمه بسیار کوچکی غذا دریافت کند معلوم میشود همه این ماجرا توطئهای بزرگ برای جلبنظر و دریافت هدیه و صدقه است. اما اگر این اتفاق نیفتاد…
الیزابت به عنوان پرستاری سختکوش و دقیق و در مقام فردی که خود را بیکموکاست وقف حرفهاش کرده با سختگیری تمام دخترک و خانوادهاش را زیرنظر میگیرد. طی شبها و روزهایی که بیشتر بهعنوان یک نگهبان در خانه این دهقان ساکن است از دیدن انواع خرافات محلی و مذهبی این خانواده و مردم منطقه متعجب و شگفتزده میشود. مردمی که تار زندگیشان از فقر و پودش از خرافه و جهل است.
* مترجم رمان «شگفتی»
آرمان