این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «خلع شدگان» اثر اورسولا کی. له گوئین
کاوه شایسته
ژانر علمی-تخیلی مثل خیلی دیگر از آثار ژانر، در ایران، چندان جدی گرفته نمیشود. این گزارهای نیست که بخواهیم در این پیشنهاد/معرفیِ کتاب واکاویاش کنیم، اما ضروی است چند کلمهای دربارهی آن بنویسیم.
احتمالا آنچه ذائقهی ادبی ما مخاطبان ایرانی را شکل داده است، اعم از نحوهی نگارش یا علائق فکریِ نویسندگان و روشنفکران این دیار یا سلیقهی ناشران، هرگز ضرورتی برای توجه به آثار ژانر نشان نداده یا اهمیتش را گوشزد نکردهاند. آثار علمی تخیلی نیز از دسته آثاری هستند که نه تنها نویسندگان یا جامعه ادبی ما از آن اِعراض کردند، بلکه گویی مخاطبان هم چندان خلأ چنین کتابهایی را احساس نمیکنند. شاید یکی از مهمترین دلایل این امر، ناآشنایی ما با از این دست رمانها باشد. ما تصور غلطی از ادبیات ژانر (در این جا ژانر علمی-تخیلی) نداریم، بلکه اساسا از این نوع نوشتار تصوری نداریم. گام اول این است که با مطالعهی آثار تراز اول ژانر علمی-تخیلی از این نوع آثار تصوری به دست بیاوریم.
یکی از مهمترین آثار علمی-تخیلی در دههی هفتاد میلادی، هر چند دیر، اما زمستانِ سال گذشته در نشر چشمه با ترجمهی حامد کاظمی منتشر شد. «خلع شدگان» اثر نویسندهی معروف امریکایی اورسولا کروبر (۲۰۱۸-۱۹۲۹) معروف به اورسولا کی. له گوئین یکی از شناخته شدهترین نویسندگان قلمرو فانتزی و علمی تخیلی است. او در کارنامهی ادبی پر طول و تفصیلش صاحب مهمترین جوایز آثار علمی تخیلی شده است. همین کتاب «خلع شدگان» هم برنده جایزهی مهم هوگو شده است و هم برندهی جایزهی نبولا. این کتاب سال ۱۹۷۵ در فهرست نامزدهای جایزهی یادوارهی جان دبلیو. کمبل (علمی تخیلی نویسِ سرشناس امریکایی) نیز قرار گرفت.
مترجم فارسی این کتاب در مقدمهی «خلع شدگان» نوشته است که بسیاری از آثار اورسولا کی. له گوئین سالهاست که به صورت مستمر در بازار کتاب کشورهایی نظیر امریکا و انگلستان حضور دارد و بعضی از آنها نظیر سِری «دریازمین» [earthsea] به شانزده زبان مختلف ترجمه شدهاند و سالهاست که در ویترین کتابفروشیها ثابت هستند.نخستین کتاب فانتزی او یعنی، «دست چپ تاریکی»، کتاب «همیشه بازگشت به خانه» یا همین رمان «خلع شدگان» از مهمترین و شناخته شدهترین آثار له گوئین است.
داستان «خلع شدگان» بنا به دو مکان مشخص و اصلی شکل میگیرد، یکی «آنارس» و دیگری «اوراس». «آنارس» را یک دیوار از کل جهان جدا کرده است، و از طرف دیگر گویی خود نیز درون دیواری است که دنیای آنارس را محدود و محصور کرده. اندیشه حاکم و آرای ایدئولوژیک مردمان آنارس را میتوان چیزی نظیر آنارکو-سندیکالیسم یعنی موقعیتی در میان آنارشیسم و اتحادیه کارگری توصیف کرد. برعکس در «اوراس» تفکرات کاپیتالیسیتی و سرمایه داری حاکم است؛ و دیگر اینکه اوراس از چند ایالت مستقل تشکیل شده است. با این توضیح نحوهی نگاهِ سمبولیستی و رویکردِ استعاری نویسنده نسبت به جهانِ واقعِ معاصر کاملا برای مخاطب آشکار میشود. هر فصلی که شما میخوانید، به طور معمول و یکی در میان قصهی یکی از این سرزمینها را روایت میکند. فصول اول، دوم، چهارم، ششم، هشتم، دهم، دوازدهم و سیزدهم به آنارس میپردازد و فصلهای فرد از یک تا ۱۱ و همین طور همچون بخش آنارس؛ فصل ۱۳ روایتهایی است از اوراس.
اورسولا کی. له گوئین خودش نوشته است که این کتاب یعنی «خلع شدگان» از دل یک داستان کوتاهِ خیلی بد بیرون آمده است؛ داستان کوتاهی که حتی نتوانسته تمامش کند. له گوئین نوشته است که میدانست در دل این داستان کوتاه یک رمان مستور است اما باید میفهمید چطور میتواند این رمان را بنویسد، و جهان آن را بازنمایی کند. له گوئین فقط منتظر این بازنُمایی نبود. او منتظر بود ببیند پایان داستان معترضان جنگ ویتنام در آمریکا چه میشود. او به شدت تحت تاثیر رویدادهای پیرامونش بوده است، اعم از جنگ ویتانم، اعتراض بدون خشونت و به گفتهی خودش بیش از همه تحت تاثیر آرای لائوتسه، استاد کهن و فیلسوف شهیر چینی. (“Introduction” from Ursula K. Le Guin: The Hainish Novels & Stories, Volume One, retrieved 9/8/2017)
شخصیت اصلی داستان، فیزیکدانی است به نام شِوِک . او کتابی دارد مشحون از آرای فلسفی در پی تشریح «زمان» است. شوک معتقد است زمان مفهومی ژرف با ساختاری پیچیدهتر از آن است که ما درک میکنیم. شوک شخصیتی دو بعدی است. هم دانشمندی است که در کارش مصمم مینُماید و هم شخصیتی است که هنوز خودش را پیدا نکرده. هویت او حتی زمانی که به صف کارگران معترض میپیوندد برای مخاطب آشکار نمیشود.
«خلع شدگان» به طرزی سرراست، نمادین است و سمبولیک؛ نمادی است از جهان واقعی خودمان. جهانی سرشار از هرج و مرج، خشونت و جنگ. در این میان له گوئین شاید بیش از همه مسائل حیاتی در اقتصاد را موضوع قرار داده است. برای همین هم دو قطب اصلی در داستانش یعنی اوراس و آنارس تداعیگر کشورهای سوسیالیستی و امپریالیستی است. با این توصیف، شاید شما این رمان را در دستهی رمانهای اندیشه محور قرار دهید، که به صورت مستقیم جهانِ معاصر را تفسیر کرده است. شاید این ایده، ایدهی غلطی نباشد، اما به این واسطه نمیتوانیم رمان له گوئین را رمانی خالی از عناصر ادبی، و زبانی درخور و شایسته توصیف کنیم. برعکس، چیزی که در همان بدو امر به چشم میآید نحوهی روایت و کاربست زبان از سوی نویسنده است. له گوئین گاه آنچنان در نحوهی استفاده از کلمات وسواس به خرج داده است، که توصیفات معمولِ او نیز دست کم در شکل و فرم، قالبی شاعرانه به خود گرفته است. حامد کاظمی، مترجم اثر خود اعتراف میکند که در ترجمان این کتاب بی آنکه پیش فرض چندان درستی داشته باشد، به مجرد مواجهه با جملات اول، شیفتهی کتاب میشود: «یک دیوار بود. مهم به نظر نمیرسید.»
نثرِ موجز له گوئین طبیعتا بیش از همه نثری است تصویری با بهره گیری از ادواتی نظیر استعاره. اینکه میگوییم این نثر طبیعتا باید سمت و سوی زبانی تصویری بگیرد به این دلیل است که نویسنده باید تمام همتش را در نمایش دنیای جدیدش مصروف کند. «خلع شدگان» بازنمایی دنیایی است سراسر نو. اگر طی خواندن این رمان اموری آشنا به چشممان بییند، این امور آشنا برآمده از سلوک و رفتار انسانی آشناست؛ انسانی طمعکار یا مثلا انسانی تماما مصرفگرا. محیط، فضا و جغرافیای «خلع شدگان» همگی بدیع هستند. له گوئین در این رمان شما را به جهانی تازه دعوت میکند. به گمان راقم این سطور؛ این دنیای تازه بیش از همه تأمل ما را برمیانگیزد، و قوهی خیالی که برای ما مخطابان ایرانی، چندان مأنوس نیست.
نقل از الف کتاب
خلع شدگان
اثر اورسولا کی. له گوئین
ترجمهی حامد کاظمی
نشر چشمه چاپ اول: زمستان ۱۳۹۶
شمارگان: ۱۰۰۰ نسخه
۳۶۹ صفحه
۳۲ هزار تومان
‘