این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی تازه به «سرزمین بیحاصل» اثر تی. اس. الیوت با ترحمه حسن شهباز
هنگام رنج من، به من بیندیش![۱]
حسین علیزاده
کمتر کسی پیدا میشود که اهل مطالعهی شعر و ادبیات باشد و نام تی. اس. الیوت شاعر، نمایشنامهنویس، منتقد و ویراستار مطرح آمریکاییالاصلِ انگلیسی به گوشش نخورده باشد. شاعری که به عقیدهی بسیاری از منتقدان مهمترین شاعر قرن بیستم انگلستان به شمار میآید و برخی هنوز بر این باورند که دیگر شاعری با توانایی او در این کشور ظهور نکرده است. الیوت که در سن سی و سه سالگی (۱۹۲۲) کتاب فاخر خود با نام «سرزمین بیحاصل» را منتشر کرد و انتشار این کتاب باعث شد که او در سال ۱۹۴۸ جایزهی ادبی نوبل را دریافت کند.
الیوت با آنکه تعداد شعرهایش زیاد نیست، اما همین مقدار از شعر که توسط او و در قالب چند کتاب کم حجم همچون: «سرزمین بیحاصل، چهار کوارتت، چهارشنبه خاکسرتر و…» منتشر شده است، او را به رهبر جنبش نوسازی شعر و چهرهای سرشناس در دنیای شعر تبدیل کرده است. تنها با نگاهی به تعداد و حجم ترجمههایی که از کتابهای این شاعر به زبانهای مختلف صورت گرفته است میتوان دریافت که تا چه میزان آثار او مهم تلقی شده و در کشورهای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. چه بسیار شاعرانی که پس از او شیوهی شاعری و طرز نگاه او به شعر را پذیرفته و از او تاثیر پذیرفتهاند. تنها در ایران بیش از ده مترجم مختلف این اثر را به فارسی برگرداندهاند که اولین آنها در دههی ۳۰ توسط حسین رازی با نام سرزمین ویران صورت گرفته است و بعدها مترجمان دیگری چون: بهمن شعلهور، بیژن الهی، چنگیز مشیری، شاپور احمدی و…. با عنوانهای متفاوتی نظیر سرزمین هرز، سرزمین بیحاصل، دشت سترون، خرابآباد و ارضموات آن را منتشر کردهاند، که خواندن هر کدام از این ترجمهها لطفی جداگانه داشته و همچون پنجرهای جدید؛ وجه متفاوتی از زبان و سیمای شعر الیوت را به روی ما باز میکند. در این میان ترجمهی حسن شهباز از این کتاب ترجمهای دقیق و خواندنی به شمار میآید که مترجم در آن به دنبال انتقال صحیح حس و دقایق زبانی الیوت به مخاطب بوده است.
از ویژگیهای بارز کتاب حاضر؛ پژوهش، نقد و تفسیر ارزشمندی است که مترجم به این مجموعه افزوده، و بیش از سه چهارم کتاب را در برگرفته است. در این بخش حسن شهباز از منابع دست اول کتابهای منتقدان معروفی که به توضیحاتی در خصوص سرزمین بیحاصل، شعرهای الیوت و همچنین کتابها و مقالاتی که خود شاعر در طول زندگیاش در خصوص شعر و نقد ادبی نگاشته، بهره گرفته است و لیستی از این کتابها و مقالات را در انتهای کتاب، بخش: کتابنامه آورده است. همچنین در انتهای کتاب سالشماری از زندگی تی. اس. الیوت قرار گرفته است، چرا که به عقیدهی بسیاری از منتقدان تغییرات، تحولات و اتفاقاتی که در زندگی او رخ داده است مستقیما در شعرش تاثیرگذار بوده است. همچنین دوزبانه بودن مجموعهی حاضر (یعنی آوردن سطرهای انگلیسی این شعر در کنار ترجمهی فارسی آن) و مجموعهی عوامل دیگری که گفته شد، کتاب حاضر را تبدیل به منبعی ارزشمند برای افرادی میکند، که در کار تحقیق و پژوهش پیرامون شعر الیوت هستند.
کتاب سرزمین بیحاصل را میتوان یکی از شاهکارهای ادبی جهان به حساب آورد که شاعر در آن لحظهای گذرا را به ابدیّتی گره زده است. شعر بلندی که در پنج بخش مختلف: «1-خاکسپاری مرده ۲-بازی شطرنج ۳-موعظهی آتش ۴-مرگ ناشی از آب ۵-تندر چه گفت؟» سروده شده است و میتوان آن را چکیدهای از تمام خواندهها، تاثیرات و تاثرات شاعر دانست. کتابی که شاعر آگاهانه در آن به دنبال سرودن شاهکار بوده و پیش از نوشتن این شعر بلند، آن را به دوستان خود نیز اعلام کرده است. این شعر تجلّیگاه تمام دانستههای شاعر از شیوههایی است که پیش از آن برای سرودن شعر ضروری میدانسته، برای نمونه میتوان به جملاتی اشاره کرد که الیوت در کتاب «فایدهی شعر و فایدهی انتقاد» آورده است، او در این کتاب میگوید «به فکر من عالیترین راهی که برای بیان اندیشه در یک شعر وجود دارد و سرراستترین طریقهای که برای بهرهگیری از یک شعر میتوانیم ارائه دهیم، بهکارگیری سبک دراماتیک در شعر است، یعنی سودگیری از شیوهی نمایشی» (صفحه ۵۲). و به باور مترجم کتاب، شعر سرزمین بیحاصل شعری دراماتیک است که با کمی دقت میتوان دریافت، الیوت حتی به نمایشنامههای نویسندهی محبوب خود، شکسپیر نظر داشته است. به عنوان مثال در بند دوم این منظومه که با عنوان بازی شطرنج آورده شده است به تقلید از نمایشنامهی منظوم آنتونی و کلئوپاترا سرودهی ویلیام شکسپیر، نخست به شرح صحنه میپردازد، سپس چند بیت گفتوگو به میان میآورد و آنگاه مونولوگ عاشقانه شروع میشود.
سرودهی بلند سرزمین بیحاصل منظومهای است پر از ابهامها، پیچیدگیها و اشارات گوناگون به داستانهای مختلف که با شگردهای ویژهی بیانی و روایتگری الیوت نیز همراه گشتهاند. وجود شخصیتهای مختلف در این سرودهی بلند و آوردن اسمهای گوناگون در سراسر آن (که به عقیدهی عدهای تمام این شخصیتها در هم مستحیل شدهاند) به صورتی است که گاه میتوان تمام آنها را یک نفر دانست. همچنین وجود سطرها یا کلماتی در این سروده که هر کدام به تنهایی اشاره به داستانی دارند و برای درک بهتر این منظومه، دانستن آن اهمیت زیادی پیدا میکند؛ تمامی این عوامل نامبرده کار ترجمهی این اثر را دشوارتر میکند. الیوت، خود لیست بلندبالایی از کتابهایی که در سرودن این منظومه تحت تاثیر آنها بوده و یا به نوعی از آنها الهام گرفته ارائه داده است که در کتاب حاضر؛ حسن شهباز به بیست و شش اثر از میان آنها اشاره کرده است و در میان آنها نام کتابهایی همچون: گلهای شر سرودهی بودلر، کمدی الهی شاهکار منظوم دانته، کتاب سترگ شاخهی زرّین از فریزر که الیوت در یادداشتهای خود به تاثیری که در زمینهی علم انسانشناسی از آن گرفته اشاره کرده و گفته است: "به این کتاب مدیونم" و کتابهای شناخته شدهی دیگری به چشم میخورد. طبیعی است که ترجمهی چنین سرودهی بلندی نیاز به اشراف کامل مترجم به دقایق، جزئیات و حتی حواشی این اثر دارد، با نگاهی به مجموعه حاضر و نقد و تفسیری که شهباز در کتاب خود آورده؛ خواننده درخواهد یافت که مترجم اثر، اشراف کاملی به تمام مسائل پیرامون شعر الیوت، زندگی شخصی او و حتی نقدهایی که تا زمان او در خصوص این شاهکار ادبی نوشته شده، داشته است.
سرودهی بلند سرزمین بیحاصل، با جملهای تقدیمی به اِزرا پاوند آغاز میشود: «برای اِزرا پاوند، هنرمند برتر»، چراکه او در شکلگیری این کتاب نقش پررنگی ایفا کرده است. نسخهی ابتدایی سرزمین بیحاصل نزدیک به هشتصد سطر بوده است، الیوت سرودهی خود را برای ازرا پاوند میفرستد و بعد از خواندن این مسوّدهی اولیه پاوند نزدیک به نصف سطرها را حذف میکند که ساختار کتاب کنونی نتیجهی آن است. سطرهای حذف شدهی نسخهی پیشنویس را بعدها الیوت به صورت شعرهایی مستقل به چاپ میرساند.
در خصوص این سرودهی بلند بسیار میتوان نوشت که در کتاب حاضر به خوبی به همهی وجوه آن پرداخته شده است، تنها آوردن این نکته نیز در معرفی مجموعه حاضر ضروری به نظر میرسد که سرزمین بیحاصل، نتیجهی یاس و اندوهی است که اکثر نویسندگان بعد از جنگ جهانی را در برگرفته بود. اندوهی از بیهویتی حاصل از جنگ جهانی و وارد شدن به جهانی بیاصالت که عناصر مدرن در آن به شکلی مفرط و ناگهانی رو به فزونی بوده است. سرزمین بیحاصل رنجی است در همهی ابعاد از انسانی ناامید به وضعیت بشر، اما این دغدغه و ناامیدی سبب شده است که الیوت سطرهایی بیبدیل و تکرار ناشدنی خلق کند، سرودهای که از همان سطرهای آغازین کتاب با جملاتی درخشان شروع میشود
:
آوریل بیرحمترین ماه است
که میرویاند از خاک بیجان یاسها را
با هم میآمیزد خاطرهها و هوسها را
و به جنبش میآورد ریشههای افسرده را با باران بهار
زمستان گرممان نگاه میداشت
و میپوشاند زمین را با برف فراموشی
و حیاتی ناچیز میدماند از گذرگاه ساقههای خشک. (صفحه ۲ کتاب)
و همچنین سطرهای درخشان دیگری که در این کتاب کم نیست و درادامه تنها برای نمونه، بخشهایی از این سطرها با ترجمهی حسن شهباز آورده میشود:
«آن جنازه را که کاشتی سال پیش در بوستانت،
«شروع به جوانه زدن کرده است؟ شکوفه میدهد امسال؟
«یا یخبندان بی انتظار، بسترش را آشفته ساخته؟
«راستی دور نگاهدار آن سگ را از این مکان. او دوستدار انسانهاست.
«چهبسا بیرون کشد با چنگال خویش از نو آن جنازه را.
«تو ای ریاکار خواننده! تو ای همسان من! برادر من!»[2] (صفحه ۶ از کتاب).
***
پایم در مورگیت است و قلبم به زیر پایم
پس از آن واقعه بگریست.
به من وعدهی «آغاز جدیدی» بخشود.
نظری اظهار نکردم. بر چه ابراز نفرت کنم؟»
«بر کشتزار مارگیت
چنین توانم هست که پیوند دهم
هیچ را با هیچ.
خردهناخنهای دستان چرکین
قوم من تکریم میکنند اقوامی را
که توقعشان هیچ است». (صفحه ۲۲).
***
در ساعت بنفش، وقتی به سوی بالال معطوف میشود چشمان و گردهی من از
پشت میز تحریر،
و وقتی چشم به راه، میمامند ماشین بدن آدمی،
نظیر یک تاکسی تپتپ کنندهی منتظر… (صفحهی ۱۶).
کتاب «سرزمین بیحاصل» با ترجمهی حسن شهباز اولین بار در سال ۱۳۵۷ و توسط بنگاه ترجمه و نشر (که بعد از انقلاب نام آن به انتشارات علمی فرهنگی تغییر پیدا کرد) منتشر شد. این کتاب یکی از چند مجموعهی ارزشمندی بود که با هدف شناسایی و معرفی آثار فاخر جهان توسط مترجمان زبده آن زمان به فارسی برگردانده شدند. بعد از گذشت نزدیک به نیم قرن این ناشر به منظور تحول و تغییرات گسترده در انتشار کتاب، بازچاپ نوینی از این آثار را در قطع متوسط (رقعی) در دستور کار خود قرار داده است که به لطف آن؛ چاپ جدید این مجموعه با ترجمهی ارزشمند حسن شهباز (۱۲۹۹-۱۳۸۵) مترجم برجستهای که ترجمه کتابهایی نظیر: «سرگذشت»، «بر باد رفته»، «ربهکا»، «افسانههای اپرا» و… را در کارنامه خود دارد؛ در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.
«سرزمین بیحاصل»
نویسنده: تی. اس. الیوت
ترجمه، نقد و تفسیر: حسن شهباز
انتشارات علمیفرهنگی، چاپ دوم: ۱۳۹۴
۱۶۸ صفحه، 9 هزار تومان
نقل از الف کتاب
[۱]. سطری از سرودهی سرزمین بیحاصل.
[۲]. سطر آخر از دیباچهی گلهای شر سرودهی شاعر فرانسوی شارل بودلر است که الیوت عیناً آن را به فرانسوی نقل کرده است.
‘