این مقاله را به اشتراک بگذارید
نگاهی به فیلم تختی ساخته بهرام توکلی
مرتضی رنجبران
در میان فیلم های جشنواره که تاکنون به نمایش درآمده اند باید حساب فیلم غلامرضا تختی را جدا کرد، اثری که راوی زندگی جهان پهلوان تختی است.
فیلم جسور است و در همان ابتدای راه تکلیفش را با مخاطب روشن می کند و سکانس ابتدایی تا انتها مخاطب را پای فیلم مینشاند.
در جایی که فیلم هایی که پیشتر درباره تختی ساخته شده بودند نگاه خود را به رمزگشایی ناشیانه از مرگ تختی محدود می کردند فیلمساز از این دار در سکانس ابتدایی پرده برداری می کند و همین رمزگشایی نقطه عطف روایی فیلم است.
فضاسازی از نکات قابل تامل این اثر است. استفاده از فضای سیاه و سفید البته در کنار گریم بد برخی کاراکترها از جمله مادر تختی یا خود تختی در دوره میانسالی و روزهای آخر زندگی در کنار نریشن تکمیل کننده قصه ی زندگی یک بزرگمرد و تقطیع و ترکیب درست تصاویر آرشیوی با سکانس های باز سازی شده در مجموع فیلمی قابل احترام را خلق می کند .
این اثر روایتگر مهرورزی به عنوان حلقه مفقوده فرهنگی این روزهای جامعه ما است که بدور از گلدرشتی از سوی فیلمساز مطرح می شود.
صراحت فیلم در پرده افکنی از حقیقتی بنام حسادت و نوع رفتار با یک قهرمان ملی که با نگاه زیرکانه به جامعه امروز در قالب زندگی تختی روایت می شود این فیلم را به تافته ای جدا بافته در سینمای ایران تبدیل کرده است.
بهرام توکلی که با فیلم تنگه ابوقریب نشان داد توانایی ساخت فیلم هایی ورای قالب آثار اجتماعی همچون آسمان زرد کم عمق را دارد، اینبار با تختی سینمای ایران را تحت تاثیر خود قرار داد.
استفاده از چهره های نابازیگر در ایفای نقش تختی اگرچه در برخی سکانس ها در ذوق تماشاگر می زند اما جسورانه است و این انتخاب فضایی متفاوت را به سینمای ایران هدیه داده است؛ هرچند صدای انتخاب شده برای تختی دلنشین نیست و می توان درباره آن تجدید نظر کرد.
در مجموع تختی به معنای حقیقی کلمه سینما است و این فیلم نخستین قدم در ساخت فیلم موفق سینمایی درباره یک قهرمان ملی محسوب می شود.
سایت سینماسینما