این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «مردن آسانتر از دوست داشتن است» اثر احمد آلتان
سکوت مردگان
احمد آلتان نویسنده و روزنامهنگار امروز ترکیهای است که تاکنون چندبار و بهدلیل مخالفتهایی که با دولت ترکیه داشته بازداشت شده و بازداشتهای او با واکنشهای گستردهای روبهرو شده بود. مدتی پیش یکی از رمانهای آلتان با نام «مردن آسانتر از دوستداشتن است»، با ترجمه علیرضا سیفالدینی در نشر نو منتشر شد.
ماجراهای این رمان در پسزمینهای تاریخی روایت میشوند و در آن با دورهای بحرانی و کوتاه از تاریخ ترکیه در اواخر دوره امپراتوری عثمانی روبهرو هستیم؛ دورهای که امپراتوری دچار زوالی درونی شده و این نقطه آغاز بحرانی دیگر است.
احمد خسرو آلتان نویسنده، روزنامهنگار و رماننویسی است که در سال ۱۹۵۰ در آنکارا متولد شد. او در رشته اقتصاد تحصیل کرده و اولین اثر ادبیاش را در ۲۷سالگی نوشت که نمایشنامهای با دو شخصیت بود. آلتان سپس در سال ۱۹۸۲ رمانی با عنوان «هر چهار فصل، پاییز» را نوشت که با اقبال خوبی روبهرو شد. اما رمان دیگر او با نام «ردی بر آب» سرنوشت عجیبی پیدا کرد؛ این اثر پس از انتشار در صدر فهرست پرفروشها قرار گرفت و در هفته اول به چاپ دوم رسید و در مدت سه ماه، ۹ بار و در مجموع در ۴۵ هزار نسخه تجدیدچاپ شد. اما ۹ ماه بعد کتاب براساس حکمی که صادر شده بود، جمعآوری شد. محاکمه دو سال طول کشید و دستآخر دادگاه رأی به ازبینبردن کتاب داد. اما سپس حکم تغییر کرد و بنا شد رمان پس از انجام تغییرات و اعمال سانسور دوباره منتشر شود.
احمد آلتان تا امروز آثار زیادی منتشر کرده که برخی از آنها بسیار پرفروش بودهاند و برخی جوایز متعددی به دست آوردهاند. «مردن آسانتر از دوستداشتن است»، رمانی است که اولینبار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد. در پیشانی کتاب، سطوری از لویی آراگون آمده که عنوان کتاب نیز برگرفته از آن است: «با تو راز بزرگی خواهم گفت/ درها را ببند/ مردن آسانتر از دوستداشتن است/ از این است که من قادرم زندگی را تحمل کنم». این رمان، روایت مردگانی است که در کوشکی قدیمی دور هم جمع شدهاند و ماجراهای زندگی خود و زمانهشان را به یکدیگر میگویند. رمان روایت انسانهایی است که «شرمگینانه و منفعلانه از ابراز عشقشان به یکدیگر و بنابراین از هرگونه شکلدادن به رابطهای سالم و نشاطبخش عاجزند». این عجز ناشی از شرم که برآمده از سنتهای فرهنگی آمیخته شده با وجود آدمهاست، به گونهای ذهن و زندگی آنها را در سلطه خود گرفته که حتی پس از مرگ هم رهایشان نمیکند. آنها اکنون و در روایت این رمان مردهاند. مردههای این داستان اما حتی پس از مرگ هم آنچه را در دل دارند، نمیتوانند به دیگری و حتی به خود بازگویند. در بخشی از این رمان میخوانیم: «عثمان در میان یک زمان خمیازهکش و سست و بینظم، در چنبره یک مه زندگی میکرد، به حرفهای مردههایش گوش میداد، با آنها حرف میزد، غیبت میکرد و با سؤالهای کنجکاوانه تلاش میکرد تا رازگشایی کند. هر سؤالی که به ذهنش میرسید، به عنوان مهمترین سؤال زندگیاش جلوه میکرد، با باور به اینکه اگر جواب پرسش را پیدا کند راز زندگیاش را هم خواهد گشود بهدنبال آن پرسش میرفت. مدتی قبل دریافته بود که نامهای که راغببیک بههمراه خود میبرد و بازش نکرده بود نه یک نامه بلکه سه نامه است. دلآرا خانم پشتسر هم سه نامه نوشته بود و برای هیچکدام جوابی دریافت نکرده بود. راغببیک همانطورکه از جبههای به جبهه دیگر رفته بود، آن نامهها در جیب کتش پوسیده و زرد شده بود. در نظر راغببیک که در عمرش به هیچ شیئی اهمیت نمیداد و به مال و ملک اعتنایی نمیکرد، این سه نامه باارزشترین داراییاش بود. عثمان از خودش میپرسید چهچیز نامه باارزشترین داراییاش بود. نمیتوانست بگوید محتویاتش، چون از موقعی که آن نامهها را گرفته و در جیب بغل کتش گذاشته بود حتی یکبار هم پاکتشان را باز نکرده بود و از محتویات آنها خبر نداشت…». «هر چهار فصل، پاییز»، «ردی بر آب»، «تاریخ خاص تنهایی»، «ترانههای نیمهشب»، «قصههای خطرناک»، «پرندههای سپیدهدم در تاریکی»، «عشق روزهای بلوا»، «طولانیترین شب»، «بازی آخر»، «یک زندگی به زندگیکردن میارزد» از جمله آثار احمد آلتان است. همچنین «دنیا را دیگر نخواهم دید» نیز اثری است که او در زندان نوشته است.
شرق
‘