این مقاله را به اشتراک بگذارید
‘
نگاهی به «این جهان گذرا» اثر دیوید کریسچن / ترجمه مزدا موحد (نشر بیدگل)
رویکردی نو در روایت علمی تاریخ بشر
حمید رضا امیدی سرور
گفتن درباره اهمیت تاریخ و ضرورت مطالعه آن تکرار مکرارت است؛ اما مهمتر از همه، یافتن آثاریست که در میان خیل کتابهای ریز و درشت تاریخیِ منتشر شده، به خواندنشان میارزند. وقتی سخن از خواندن آثار تاریخی به میان میآید، اغلب تصور می کنند با کتابی قطور و مملو از نامهای ناشنا و گاه عجیب و غریب و نهایتا روایتی فرساینده روبه رو خواهند شد که در همان صفحات نخست، حوصله خواننده را سر می برند.
روایت تکراری آمدن و رفتن شاهان، برخاستن و سقوط حکومتها و ماجرای جنگهایی که در آنها از کشتهها پشته ساخته شد، دردی را از مخاطب امروز که به دنبال دریافتهای تازه و به دور از کلیشههای تاریخگویی است، دوا نمی کند. مخاطبی که در همان روزهای نخست بعد از خواندن آین آثار اطلاعات مسلسلوار داده شده در آنها را فراموش میکنند.
کتاب «این جهان گذرا» اثر دیوید کریسچن که با ترجمه مزدا موحد، توسط نشر بیدگل منتشر شده، یکی از آثاری است که کوشیده تا رویکردی نو و نگاهی متفاوت به تاریخ کل بشر داشته باشد. چراکه نویسنده ی کتاب معتقد است: « تاریخ جهان از روایت تاریخ فلان ملت یا بهمان جامعه فراتر می رود و بر ارتباطات متقابل مردمان و جوامع تمام اعصار تاریخ بشریت تمرکز میکند و هدف آن باید کاوش تاریخ زنان و مردان سراسر جهان باشد، داستانهایی که میان تمام بشریت مشترک است؛ چون انسان هستند.»
از همین روست که دیوید کریسچن به جای نوشتن تاریخ یک کشور یا یک قاره و یا حتی یک تمدن، به سراغ تاریخ کل بشریت رفته است و برای این منظور نیز از شیوه های تازه و مدرن تاریخ نویسی بهره برده است. وقتی صحبت از تاریخ کل بشریت آن هم از ابتدای خلقت (چنانکه در این کتاب شاهدش هستیم) به میان میآید، اغلب تصور میکنیم که با کتابی مفصل و حجیم رو برو هستیم اما برخلاف انتظار نویسنده کتاب با در پیش گرفتن رویکردی موجز و در عین حال روایتی ساده و همه فهم؛ کتابی کوچک، جمع و جور و خواندنی را پیش روی مخاطب گذاشته است که با پرهیز از زیاده گویی به سراغ فرازهای مهمی از تاریخ میرود که در یک نگاه کلی نگرانه (چنانکه این کتاب به درستی ادعای پرداختن به آن را دارد) تاریخچه بشریت را میسازد.
این کتاب با یادداشت هایی کوتاه از نویسنده، ناشر و نهایتا نوشتهای طولانیتر از باب بین و لارن مک آرتور هریس از اساتید دانشگاه میشیگان آغاز میشود این دو در یادداشت خود به نکته مهمی اشاره دارند که یکی از ویژگی های اصلی کتابی است که دیوید کریسچن نوشته است. آنها به درستی معتقدند که سازمان دهی، برنامه ریزی و تدریس تارخ جهان یکی از دشوارترین کارهاست، زیرا هیچ آسان نیست که کل تاریخ جهان را در حیطه تمرکز خود درآوریم و در عین حال از افتادن در دام یکسری از کلیشه های مشخص رهایی داشته باشیم کلیشههایی که باعث میشوند اساتید یا نویسندگان تاریخ مدام نوشته ها بیشتری را وارد درس یا کتابی که مینویسند بکنند.از این سبب آنها باور دارند که کتاب این جهان گذرا روایت یا تصویر بزرگی از تاریخ جهان ارائه میکند که در هیچ کتاب درسی یا تاریخی دیگر نمیتوان نمونه آنرا یافت.
دیوید گیلبرت کریسچن، مورخ و پژوهشگر امریکایی بریتانیاییتبار در ۱۹۴۶ در شهر نیویورک زاده شده او که درجه دکتری خود را از دانشگاه آکسفوردگرفته در دانشگاه ایالتی سن دیگو، تدریس میکند. بیشتر شهرت دیوید کریسچن ناشی از طرحریزی و تدریس شاخۀ جدیدی از تاریخ بود که با نام «تاریخ بزرگ» شناخته میشود. او با استفاده از رویکرد میانرشتهای و کمکگرفتن از پژوهشگران دیگر رشتهها و تخصصها توانست تصویری دیگر از تاریخ به دست دهد.
رمز موفقیت دیوید کریسچن در شناخت و کنارگذاشتن، آن دسته از رخدادهای بهاصطلاح تاریخی است که در اغلب آثار کلیشهای تاریخنگارانه میتوان دید. نکاتی که به عنوان واقعیت به خورد مخاطب داده میشوند، اما اغلب با عقل جور در نمیآیند؛ اما به شکلی باسمه ای پشت سر هم ردیف میشوند. بنابراین خواننده علاقمند یا دانشجوی تاریخ به خود میگوید ضرورت یادگیری و یا حفظ کردن آنها چیست؟
با این اوصاف کریسچن پیش از هر چیز تصمیم گرفته تاریخچهای که از بشریت ارائه میکند مبتنی بر واقعیت های علمی باشد که با مقیاسها عقلی قابل پذیرش باشد. از این سبب کتاب «این جهان گذرا» در فصلی باعنوان«پیش زمینه: پیش از آغاز » به سراغ نقطهی شروع خلقت میرود و از زمانی میگوید که عالم پدیدار شد زمانی که به زعم او عالم شاید کوچکتر از یک اتم بود که در درون آن تمامی ماده / انرژی سازنده اش وجود داشت. پس از آن به سراغ یکی از معجزه آساترین پیچش های این روایت مدرن از آفرینش میرود.
عمده ترین بخش کتاب را سه فصل اصلی آن با عنوان های «آغازها : عصر خوراک جویی»، «شتاب : عصر کشاورزی» و «جهان ما : عصر مدرن» میسازد. در واقع در این سه بخش نویسندهی کتاب به شکلی کلی گرایانه به تقسیم بندی کلیت تاریخ پرداخته و میکوشد در دل این بخش ها با ایجاز به تغییر و تحول هایی که بشر در طول این مقطع تاریخی با آن روبرو بوده بپردازد. در عین حال در هریک از این بخشها با ارائه باکس هایی با عنوان «بیندیشید» توجه خواننده را به مهمترین فرازهای هر یک از این دوره های تاریخی جلب کند. همچنین برای تبیین بهتر هر یک از این فصول و فاصلهگذاریهای درونی و بیرونی آنها (به لحاظ زمانی) جداولی تحت عنوان «وقایع کلیدی در هر عصر» ارائه شده است که خوانده به طور کلی با وقایع مهمی که در این دوره ها رخ داده آشنا میشوند.
سخن آخر اینکه دیوید کریسچن با بکاربردن این الگوی متفاوت بستری فراهم آورده که کلیت تاریخ بشر در ذهن مخاطب شکل بگیرد و زمینهای فراهم آید تا با خواندن دیگر آثار تاریخی این به شکلی پازل این بستر پر و کامل شود. پس اگر علاقمند به خواندن تاریخ جهان هستید، «این جهان گذرا» بهترین گزینه به عنوان گام نخست برای شما محسوب می شود.
‘