نهمین داستان آدینه «مد و مه» را به اثری از مهشید امیرشاهی اختصاص دادیم، نویسندهای که در سالهای پیش از انقلاب، چند مجموعه داستان منتشر کرد که آثار قابل اعتنایی بودند، و از او چهره نویسندهای مستعد را به نمایش گذاشتند. او سالهای پس از انقلاب را در خارج از کشور زندگی و آثاری نیز…
داستانِ داستان، روایتیست از سیر داستاننویسی در این دیار، از آغاز تا به امروز (شاید)، روایتیست که قرار نیست خطی باشد، بلکه بنا بر این شده ، هر بخش تکهای از پازلی باشد تا به تدریج در کنار هم نشسته و شاید - اگر عمری بود و حوصلهای و یا حتی «مد و مه»ای -…
و این هم بخش سوم، از چهارگانه(!) طنز امید مهدینژاد در جریده شریفهی الکترونیکی «مد و مه» که استقبال از آن با توجه به آمار و ارقام بازدیدها از این صفحه، خوب بوده و ما نیز به او گفتیم که نرخ بازدید خوب است، پس بیا و ادامه بده، چند بار هم در اول مطالب…
محمود دولتآبادی بینیاز از معرفیست، نویسندهای که لااقل کلیدر او (و ایضا جای خالی سلوچ)، فخر ادبیات داستانی معاصر بوده، از دولت آبادی در سالهای اخیر کار تازه چندانی منتشر نشده، به جز نون نوشتن، که شرح اوضاع و احوال او بود، بازتاب یافته در میان یاداشتهایی روزانه و شخصی او در سالهای گذشته و…
ویلیام فاکنر برای آنها که اندک شنایی با ادبیات داستانی جدی داشته باشند، نامی آشناست. کیست که آوازه نام این نویسندهی بزرگ امریکایی و شاهکارش «خشم و هیاهو» را نشندیده باشد. اگر اغلب نویسندگان صاحب نام یک شاهکار دارند، فاکنر نویسندهایست با شاهکارهایی فراوان در کارنامه خود، آبشالم آبشالم، حریم ، روشنایی ماه اوت و...…
دور از انتظار نیست اگر نویسندهای که سابقه تالیف کتب تربیتی و روانشناسی در کارنامه خود دارد، هنگامی که برای داستان نویسی دست به قلم می برد، اثری را ارائه کند که دارای جنبه روانشناسانه است، این نکته در رمان «آنگاه مانند ماه» به شکلی محسوس قابل رویت است، البته نه فقط به این دلیل…
«یک نویسنده یک داستان» این هفته را به دلیل مصادف بودن آن با سالمرگ دکتر غلامحسین ساعدی، به داستان کوتاه «ساندویچ» اثری از این نویسنده بزرگ و فراموش نشدنی اختصاص دادیم، نویسندهای که دردمندانه زیست و دردمندانه با زندگی وداع کرد. در کنار این داستان یادداشتی هم درباره ساعدی خواهید خواند، با عنوان: «حکایت مسافری…
خواندن تجربیات نویسندگان بزرگ کمترین فایدهاش این است که ما را پیشاپیش در تجربیات نابی سهیم میکند که می تواند راههای تضمین شده و موفق را پیش روی ما بگذارد. این تجربیات می تواند شامل شگردهای داستان نویسی، مراحل خلق رمان و حتی چگونگی کشف یک ایده و پرورش آن باشد، در این نوشته با…
اگرچه كه هنوز كه هنوز است، به لحاظ كمي تعداد مردان نويسنده در قياس با زناني كه دست به قلم دارند، بيشتر به نظر میرسد، اما از منظری دیگر بياغماض میتوان گفت كه نه تنها به لحاظ كمي بر تعداد زنان نويسنده افزوده شده، بلكه درمجموع به لحاظ كيفي هم رشد محسوسي در حاصل كار…
کمتر نوسسندهای می توان یافت که همچون همینگوی تجربه های ناب زندگی را در داستان نویسی به خدمت گرفته باشد، از تجربه جنگهای داخلی اسپانیا بگیرید تا تجربه زندگی در اروپا و قلب فرانسه-پاریس- جایی که پاتوق شاخص ترین نویسندگان و روشنفکران هم دوره او بوده. با این حال شاید جالب باشد که نویسنده ای…
نخستین رمان فارسی چه نام دارد؟ این رمان در چه زمانی و متاثر از چه شرایطی نوشته شد؟ شاید اینها سوالهایی باشد که به ذهن شما هم خطور کرده. اهل تحقیق به این سوالها پاسخهای متفاوتی دادهاند که احتمالا شما نیز به آنها برخوردهاید، در این مطلب میخواهیم پاسخی قریب به یقین برای این سوالات…
«برف و سمفونی ابری» عنوان کلی مجموعه داستانی از پیمان اسماعیلی است که چاپ اول آن در تابستان 1387توسط نشر چشمه انتشار یافته و تاکنون به چاپ سوم رسیده و جوایزی را نیز برده است؛ از جمله جایزه دهمین دوره منتقدان و نویسندگان مطبوعات بهعنوان بهترین مجموعه داستان سال گذشته، جایزه مهرگان ادب و جایزه…
چگونه می توان اثر داستانی در خور اعتنایی نوشت؟ خواندن تجربه های همینگوی در اين گفتگوي جذاب، در این زمینه بسیار به شما کمک خواهد کرد. همينگوي با شوخ طبعی می گوید که گاهی شانس می آورم و داستانهایم خوب می شود! اما صرف نظر از این شوخی، حرفهای او نشان از دشواری کار نویسندگی…
هفتمین داستان آدینه «مد و مه» را به یک پاورقی نویس دیگر اختصاص دادیم، کسی که پاورقی «آفت» را در میانه دهه سی در مجله «تهران مصور» نوشت، به دلیل اقبال در میان مردم، شش سال (بیش از 300 قسمت) ادامه یافت، شاید امروز باورش سخت باشد، اما برخی از علاقمندان این پاورقی، همانجا کنار…
این یادداشت را در حالی دربارهی مجموعه داستان «کافه پری دریایی» می نویسم که به چاپ سوم رسیده و بدین اعتبار میتوان گفت که خوانندگان خود را یافته و توسط مخاطب خاص و عام هم دیده شده. شاخصترین ویژگی مضمونی داستانهای میترا الیاتی در این مجموعه، تم اجتماعی آنهاست. او در این داستانها به مسائل…
در هفته پیش برای ایجاد تنوع در مطالب «مد و مه»، طنز را نیز به این مجموعه افزودیم، برای این کار هم رفتیم به سراغ «امید مهدی نژاد» که از جمله چهره های شناخته شده، فعال و جوان و شاید هم خوش ذوق (!) این عرصه است. البته با این امید که امید ما را…
مقالهي زير در مجلهي لوموند چاپ شده به سال 1987، مقالهاي كه نشان دهنده رويكردي دوباره در آن سالها به آثار صادق هدايت دارد، رويكردي كه نه تنها در اين كشور كه در كشورهاي ديگر از غرب تا شرق در دورههاي مختلف شاهد بودهايم و البته در بسياري مواقع نيز از آن غافل بودهايم، آيا…
در این سالها از لالهزار عزیز قدیم هیچ رد و نشانی نمانده، حتی از آن چند سینمای معدود قدیمی و یا انگشتشمار سالنهای تئاتری که در دهه شصت و اوایل هفتاد، بقایایش هنوز لک و لکی میکردند.
حمید رضا امیدی سرور
در میانهی دههی شصت، روزهای جمعه که به لالهزار میرفتی، هنوز…
هميشه آن اتفاقي تكان دهندهتر است كه وقتی اصلا احتمال وقوع آن را نميدهيم، با وقوع خود مارا شگفت زده كرده و همه تصوراتمان را برهم ميريزد. شايد اگر واقعه يازدهم سپتامبر در هر كشور ديگري اتفاق افتاده بود، نه تنها تا اين اندازه توجهات جهاني را به خود جلب نمیكرده، بلکه این چنین نیز…
ایرانی جماعت سالهاست چشم انتظار «اولیس» جویس لحظه شماری میکند، شاید که یا ممیز ارشاد انصاف به خرج بدهد و از خیر جرح و تعدیل این یکی بگذرد و یا اینکه منوچهر بدیعی که زحمت بسیار زیاد برای ترجمه این اثر را کشیده، کمی انعطاف به خرج داده و رضایت بدهد به کوتاه کردن بخشهای…
ابراهیم گلستان چهره ای ست یگانه در تاریخ ادبیات داستانی معاصر و همچنین تاریخ سینمای این دیار خاصه سینمای مستند، از معدود کسانی که اگر چه به یک حوزه از هنر بسنده نکرد و تجربه ی کار در حوزه ای دیگر را نیز به کارنامه خود افزود، اما در هر دو نیز از سرآمدان بود،…
اشاره:
برای داستان آدینهی این هفته، به سراغ رسول ارونقی کرمانی یکی از معروفترین پاورقینویسان دههی چهل رفتیم، با داستانی بهنام «عشق دلقک» که از مجموعه داستانی به همین نام، انتخاب شده است. البته ذکر این نکته ضروریست که ارونقی کرمانی بیشتر با پاورقیهای طولانیاش که در مجله «اطلاعات هفتگی» منتشر میشد، شهرت داشت، اما در…
وقتی اولین تصاویر محو و مبهم بر روی کاغد عکاسی نقش بست، سخن از مرگ هنر نقاشی به میان آمد. وقتی هنر هفتم متولد شد، خیلیها پرونده ی عکاسی را مختومه اعلام کردند. وقتی ویدئوهای خانگی به بازار آمدند، عدهای به سوگ سینما نشستند و عمر آن را پایان یافته دانستند. وقتی ...
اما…
در فضای ادبی امروز با طیفها یا جریانهای گوناگونی روبرو هستیم، جریانهایی که برخی در عین برخورداری از نقاط اشتراک فراوان، ظاهرا بیشتر علاقه دارند به اختلاف سلیقههای اغلب بسیار جزیی بپردازند، تا نقطه اشتراکهای بسیاری جدی، البته کم نیست مواردی هم که این اختلافها سابقه ادبی نداشته و بیشتر شخصی و ناشی از سوءتفاهمهاییست…
چقدر از این شهر بروی آن شهر و از این مملکت به مملکتی دیگر؟ این ور آب، آن ور آب، روی زمین، زیر خاک... همه زندگی که می شود فرار. دیگر آشنایی نمی ماند که بویی شبیه عطرش در نسیم هواییت کند، وقت خوابگردی، میز و صندلی ها را از جلو پات بردارد، مثل جریان…
«آن تایلر» اگر چه در ایران از جمله نویسندگان بسیار مشهور به حساب نمیآید (مخصوصا اینکه اغلب آثارش به فارسی ترجمه نشده، مگر داستانهایی پراکنده در مجلات، کتابها و جنگهای گوناگون)؛ اما آنها که ادبیات داستانی را جدی و پیگیر دنبال میکنند، با نام او به خوبی آشنا هستند، خاصه آنکه او عروس ایرانیها هم…
ابتدا ضروری است بر این نکته تأکید شود که مقصود از رمان جدی در اینجا البته اثری با کیفیت ناب و برخوردار از ظرایف هنری در مقابل رمان بازاری یا همان داستانوارهای است که به گونهای خام و سردستی نوشته و چاپ شده و معمولا به مذاق اذهان ساده، سطحی و سهلپسند نیز بسیار خوش…
روزگاری در هر کتابفروشی قفسههایی بسیار به کتابهای جیبی اختصاص مییافت و یا اغلب دکهی روزنامهفروشی در کنار مجلات و روزنامهها قفسههایی فلزی برای عرضهی آنها داشتند و حتی برخی دکهها در سطح شهر تهران، تنها به فروش چنین کتابهایی میپرداختند، برخی ناشران تمرکز کار خود را روی انتشار کتابهای جیبی گذاشته بودند، اما آن…
زن نشسته بود و برق چشمانش اتاغ را پر كرده بود. ولي مه آمد. مرد كمي صبر كرد تا موج مه بگذرد، چون اگر در اين حين حركت ميكرد، بي شك به چيزي ميخورد. شايد هم چيزي ميشكست... مه رفت.
مرد گفت: شما كه هستيد؟ از كجا آمدهييد؟
زن گفت: صبر كن چيزي نگو!
مرد…
«آلبرتو موراویا» نامی آشنا برای علاقمندان ادبیات داستانی در ایران به حساب میآید، اکثریت قریب به اتفاق آثار او به فارسی ترجمه شده و با اقبالی نسبی قابل قبول نیز روبرو شدهاند، اما سوای این پارهای از ادبیات دوستان ایرانی موراویا را به دلیل علاقهای که به «بوف کور» صادق هدایت داشته گرامی میدارند، موراویا…