رفتن به محتوا رفتن به فوتر

یک عاشقانه آرام / نقد فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ ساخته صفی یزدانیان

23 نظر

  • بهار
    ارسال شده 21 می 2015 در 2:34 ق.ظ

    اونقدرا خوندم و شنیدم – بسیار متفاوت – اما ای دریغ از آنچه می پنداشتم . تدوین فلیم ضعیف ، شاید تنها نقطه ی شفاف و روشن فیلم عاشقانه ی تکراری و کلیشه ای ؛ موسیقی این اثر مثلا ناب بود . باب شده که فیلم نامه نویس ها و کارگردانان به سمت و سوی ساخت آثارا مستند از زندگی افراد با نام های متفاوت اما مشکلات شبیه هم ” عشق بچه نقاش فقیر به دختر پولدار بابا هنرمند مامان دکتر ، میریم فرنگ – برمیگردی – نمی دونم ، شاید یه روزی “فیلم بسازند . چرا از دهه چهل و پنجاه تا دهه هفتاد سینما موج می زد از تماشاچی اما امروز روز ؟

  • فرشاد
    ارسال شده 24 می 2015 در 12:55 ق.ظ

    گذشته از بحث فرم و فنی، بنظرم گاه گاه فیلم های با چنین مضامینی می تواند با رغیق کردن حس ببینده، آثار مثبتی را در فرد باقی بگذارد.

  • احسان
    ارسال شده 26 می 2015 در 6:22 ب.ظ

    عاشقانه ایی بسیار زیبا و باور پذیر و نادر در دوره ایی که عشق های سطحی ارزش شده است. صحنه های عاشقانه فیلم همانند بارانی که در فیلم در حال بارش بود باعث تلطیف حس و حال بیننده می شود

  • شیما
    ارسال شده 30 می 2015 در 10:12 ق.ظ

    پوسترها عالی- فیلم نامه پر از کلیشه و نوستالژی بیش از حد- موسیقی متوسط- فیلنامه متوسط رو به ضعیف- طراحی صحنه و فیلم برداری متوسط و کارگردانی خیلی جاها ضعیف
    توقعم از فیلم خیلی بیشتر بود فیلم هایی با روندی به این کندی نیاز به دیالوگهای بسیار قوی و بازی قوی برای اجرای دیالوگها دارد واقعاً دلیل این همه تعریف رو نمی فهمم؟!!

  • عاطفه
    ارسال شده 9 ژوئن 2015 در 6:27 ق.ظ

    پس از مدت ها،از دیدن یک فیلم عاشقانه بسیار لذت بردم و دوست نداشتم به عالم واقعی و بیرون سینما برگردم…

  • سینمایی
    ارسال شده 10 ژوئن 2015 در 4:51 ق.ظ

    بسیار بی مزه، فخر فروشانه ، بی ربط بود کلا فیلم جز ادغام اجباری فرانسه و رشت هیچی نداشت اونم چون می خواست بگه این دو زن و شوهر فرانسه بلدن حالا اگه آلمانی بلد بودن مضوع فیلم میشد ترکیب اجباری رشت و آلمان و بسیار ضعیف بود . ………

  • رها
    ارسال شده 20 ژوئن 2015 در 5:36 ب.ظ

    به نظر من که فیلم روایت آدم های مرده بود . برای مثال صحنه ی اول فیلم گلی سوار پله برقی هست که پر از مهمان داره نه مسافر ویا پیرمرد رو فقط گلی میبینه . یا صحنه های توی بازار وقتی دوربین عقب می آد . اصلا گلی و فرهاد رو نشون نمیده . یه جای فیلم گلی میگه خودم هم نمی دونستم قراره که بیام و در کل بیشتر با آدم های قدیمی حرف میزنه . آدم هایی که دنیای عجیبی دارند . و حتی عروس خدمتکار ؛ انگار تو این سالها خیلی پیر نشده و همونطور مثل قبل مونده .

  • زهرا
    ارسال شده 3 جولای 2015 در 3:54 ق.ظ

    من این فیلموندیدم… اما میتونم حدس بزنم چیه در مورد چه موضوعیه.. اولا سینما باید در خدمت همون زمانی باشه که فیلم ساخته میشه اگه الان عشقا سطحیه باید فیلم بصورت روانشناسانه به این موضوع برسه نه که آدمو ببره به عالم خیال……. فیلم gonegirl هم در مورد عشقه ولی این قدر واقعی تلخ ترین واقعیتهای شیرین عشقو میگه ادم میخکوب میشه یه دوریه منم فقط فیلم ایرانی به اصطلاح روشنفکرانه ولی در اصل پوچ بی توجه به وضع انسان امروزی و سردرگم و متظاهرانه رونگاه میکردم ولی الاندیگه وقتمو با تماشای اثری که چشمشو رومردم میبنده رو وضعیت جامعه میبنده رو روانشناسی میبنده رو اقتصاد میبنده ووووووووووو…… فقط میره یه گوشه تاریک یه موسیقیه لایت میذاره و دوباره چشماشو میبنده و ادمای خیالشو مینوسه تلف نیکنم………. چشمممو واسه فیلمی میذارم که چشماشو خیلی بیشتر از من باز کرده رو عشق رو روانشناسی رو اقتصاد آره مال اون سر دنیاس ولی خیلی بیشتر خودمو احساساتمو و مشکلاتمو تو اون فیلم میبنم تا تو این فیلم ایرانیی

  • پیمان
    ارسال شده 3 آگوست 2015 در 8:31 ق.ظ

    فیلم ، خوب ، آرام بی ادعا و ادا بود.میشد تو سالن نشست و لذت برد.انگار مربوط به زمان حالا نبود.فیلم رو باید با خودش مقایسه کرد،دیلوگ ها اونقدری که باید بار ریتم به نسبت کند فیلم رو می کشید و واقعا به جا بودند.جدا از همه چیز فضای لوکیشن و طراحی صحنه و طراحی لباس بسیار عالی بود.تدوین هم به نظر نقصی نداشت.ساختار و تقابل دو نقش و تعیین و دیالتکتیک پیش رونده هم جالب به نظر می رسید.
    من حیث المجموع فیلم دوست داشتنی بود.با توجه به پیشینه این گروه میشد این توقع رو داشت که فیلمی جدا از فضای موجود و حاظر ببینیم.

  • مينا
    ارسال شده 3 آگوست 2015 در 7:34 ب.ظ

    یه حسه آشنا داشت براى من این فیلم , قشنگ بود …

  • ناشناس
    ارسال شده 13 آگوست 2015 در 11:49 ق.ظ

    فیلم بسیار تاثیر گذاری بود، یک بار دیگه بعد از مدت ها فیلمی به نمایش گذاشته شد که روی تک به تک قسمت های ساخت از موسیقی زیبای فیلم تا فیلمنامه و طراحی صحنه و … تفکری ناب قرار داشت ، روح ادم رو تلطیف میکنه..

  • ليلي
    ارسال شده 20 دسامبر 2015 در 6:42 ب.ظ

    خوشبختم که بعد ازسالها فیلمی رودیوم که روحمو ارضا کرد. این فیلم یک دنیا بود. یک دنیای دور اما نزدیک. امیدوارم باز هم شاهد درخشش فیلمهای بیشتری تو قلبها و ذهن ها باشم…

  • شيرين
    ارسال شده 23 دسامبر 2015 در 8:28 ب.ظ

    این هفته دو فیلم زیبای در دنیای تو ساعت چند است و من دیگو مارادونا هستم را دیدم و حسابی کیف کردم ولی فیلم بسیار بچه گانه ایران برگر هم دیدم که حسابی عصبانیم کرد.

  • مهراد
    ارسال شده 8 ژانویه 2016 در 9:04 ب.ظ

    واقعا متاسفم واسه کارگردانش.رشت رو مثل یک روستای عقب افتاده نشون داد.دیوارهایی ک کنده شده بود روش تاکید میکرد و دوربین رو نگه میداشت کوچه های داغون.فیلم تو یکی از محله های پایین رشت و تو بدترین جای ممکنش ساخته شد.خونه هاش هم یکی از یکی داغون تر.مردمش پر از لحجه بعد دوبازیگر اصلی بدون لحجه.فیلم فقط ا لحاظ موسیقی در حد خوب بود.وگرنه …….

  • حسین
    ارسال شده 13 فوریه 2016 در 12:18 ب.ظ

    پیام فیلم ملامت خود باختگی در برابر غرب می باشد کسانی که میهن خود را واگذارده وشیفته غرب می شوند میهن (مادر)به آنها عشق می ورزد واز دوری او ناراحت است وبرای دخترش یک داماد فرضی (فرهاد ) را می پسندد که از آنتوان خارجی خیلی بهتر است . وقتی آن خانم به میهن بر می گردد کم کم متوجه ارزش آن می گردد ارزشی که هنگام رفتن آن را نمی دانست .و به نیمه ایرانی خود پی می برد که باارزش است

  • بهزاد
    ارسال شده 1 مارس 2016 در 12:21 ق.ظ

    یه ادم برگشت پیش خاطراتش.بعضیا از خاطرات اومدن دنبالش و بعضام نیومدن و گلی رفت دنبالشون.

  • نازنین
    ارسال شده 27 آوریل 2016 در 9:44 ق.ظ

    وقتی فیلم را دیدم فکر کردم اوه چه فیلم پیچیده و پر از استعاره ای که اقلا در آخر فیلم تعدادی از گره های اصلی باز می شه که … ! اصلا این اتفاق نیفتاد . بعد فکر کردم تو نقدها به آنها پرداخته می شه اما وقتی نقدها را خوندم … ! دیدم همه ی نقدها انگار به کوچه علی چپ زدن و فقط گفتن به به چه چه یک عاشقانه عالی …. ! .. درتمام مدت فیلم فکر می کردم دنیای مردگانه … دنیائی که شخصیت اصلی فیلمش اصلن لباس عوض نمی کرد . تو فرودگاه و خونه همان یک دست لباس تنش بود . مردم بابت دریافت خدمت پولی نمی پرداختند . دنیای مهربانی و ناکامی و حسرت بود . حسرت چیزهائی که زمانی که می توانستیم ؛ آن را به دست نیاوردیم … عاشقی که این همه از عشقش می گفت معشوق اصلا او را به یاد نداشت و مرتب او را غریبه می نامید . مادر با توجه به دیدن عشق عاشق اما هرگز تلاشی برای رسیدن اینها به هم نمی کرد تو گوئی همون در دنیای مردگان هستند و کاری ازدستشان برای تغییر اوضاع برنمیاد …. و موارد زیاد دیگه … اما برام جالبه که هیچ کدوم از ناقدان عزیز به این فاکتورها هیچ اشاره ای نکردند و انگار با یک عاشقانه معمولی سروکار داشتند وفقط از عشق و رمانتیک بودن فضا و … گفته اند

  • لیلا
    ارسال شده 28 نوامبر 2016 در 9:05 ب.ظ

    یک عاشقانه ی عالی و منحصر ب فرده.با این ک وقتی فیلمو دیدم دلم گرفت،ولی دل تنگی شیرینی بود.همه چیش ب اندازه و در خدمت فیلمنامه بود ،موسیقی،لوکیشن … .عشق فرهاد بی تکلف و زیباست.فیلم اصلا تکراری نبود.

  • نادر
    ارسال شده 6 آوریل 2017 در 11:18 ب.ظ

    گام پای مردم شوریده خود
    هم زگام دیگران پیدا بود

    یک قدم چون رخ ز بالا تا شکیب
    یک قدم چون پیل رفته بر اریب

    گاه چون موجی برافرازان علم
    گاه چون ماهی روانه بر شکم

    گاه بر خاکی نوشته حال خود
    همچو رمالی که رملی برزند

    گاه حیران ایستاده گه دوان
    گاه غلطان همچو گوی از صور جان

    عاقبت دریافت او را و بدید
    گفت مژده ده که دستوری رسید

    هیچ آدابی و ترتیبی مجو
    هر چه می خواهد دل تنگت بگو

  • نادر
    ارسال شده 6 آوریل 2017 در 11:23 ب.ظ

    گام پای مردم شوریده خود-
    هم زگام دیگران پیدا بود/

    یک قدم چون رخ ز بالا تا شکیب-
    یک قدم چون پیل رفته بر اریب/

    گاه چون موجی برافرازان علم-
    گاه چون ماهی روانه بر شکم/

    گاه بر خاکی نوشته حال خود-
    همچو رمالی که رملی برزند/

    گاه حیران ایستاده گه دوان-
    گاه غلطان همچو گوی از صور جان/

    عاقبت دریافت او را و بدید-
    گفت مژده ده که دستوری رسید/

    هیچ آدابی و ترتیبی مجو-
    هر چه می خواهد دل تنگت بگو

  • بهارک
    ارسال شده 25 آگوست 2017 در 10:51 ق.ظ

    به نظر من یک عاشقانه منحصر به فرد بود .وقتی فیلم و دیدم .فهمیدم عشق اصلا یعنی چه .نه این عشق های امروزی که همه از هم طلب دارن .و با دعوا روبرو هست .یا شایدم همه نقاب عاشقی می زنند .این فیلم پر محتوا و همه چیش پر از مفهوم و با فکر بوده .واقعا بهترین فیلمی بود که دیدم .چون هیچ اغراقی توی بازیه اقای علی مصفا نبود انگار خودش بود .خونسرد و مسلط .و بی ریا

  • سینا
    ارسال شده 27 نوامبر 2017 در 2:12 ق.ظ

    یک اثر هنری به تمام معنا،حالم رو واقعا عوض کرد،واقعا ادم آرزو میکنه بتونه از این دنیای پر تکلف دور بشه،واقعا تاسف میخورم که نتونستم این فیلم رو زودتر توی سینما ببینم.موسیقی عالی،فیلم برداری فوقالعاده،و در اخر دیالوگ علی مصفا:ارزششو داشت

  • اوا
    ارسال شده 23 فوریه 2018 در 10:12 ب.ظ

    دیدن این فیلم واقعا ارزششو داشت پیشنهاد میکنم حتما ببینید عالیی بود.

ارسال نظر

0.0/5