Share This Article
‘
انتخاب «آگاتا کریستی» بهترین نویسنده جنایی تاریخ
چهار سال پیش براساس نظرسنجی بزرگ انجمن نویسندگان آثار جنایی آمریکا (CWA)، «آگاتا کریستی»، نویسنده معروف رمانهای «هرکول پوآرو» که لقب «ملکه جنایت» را یدک میکشد، برترین نویسنده جنایی تاریخ ادبیات نام گرفت.
آگاتا کریستی که در جهان به عنوان نویسندهی مجموعه رمانهای پلیسی «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» شناخته میشود، از سوی انجمن نویسندگان آثار جنایی، عنوان برترین نویسندهی کتابهای جنایی جهان را دریافت کرد. این نظرسنجی در شصتمین سالروز تأسیس این انجمن فرهنگی برگزار شد و طی آن «قتل راجر آکروید» رمان سال 1926 کریستی، عنوان بهترین رمان جنایی را به خود اختصاص داد.
این اثر که یکی از نخستین رمانهای مجموعه پلیسی «هرکول پوآرو» به حساب میآید، در نظرسنجی که آرای اعضای انجمن نویسندگان آثار جنایی مد نظر قرار گرفته شده بود، عنوان نخست به دست آورد.
در میان رقبای کریستی نویسندگان ژانر جنایی بسیاری به چشم میخورد که همگی مورد توجه هیأت داوران مراسمی بودند که روز گذشته در "فویلز" لندن برگزار شد.
کتابهایی از «ویکی کالینز»، نویسنده اسکاتلندی، «استیگ لارسن»، خالق سهگانه پرفروش «هزاره»، «دختری با خالکوبی اژدها»، «دختری که با آتش بازی کرد» و «دختری که به لانه زنبور لگد زد» از جمله جنایینویسان سرشناسی بودند که نتوانستند استادان ادبیات کارآگاهی را شکست دهند.
روزنامه دیلی تلگراف نیز نوشت رمانهای «شرلوک هولمز»، شاهکار ماندگار «آرتور کانن دویل» نیز عنوان بزرگترین مجموعه رمانهای جنایی را به خود اختصاص دادند.
آگاتا کریستی، نویسنده 66 رمان کارآگاهی و 14 مجموعه داستان کوتاه است که بین سالهای 1920 تا 1976 به نگارش درآمدهاند. مجموعه آثار کریستی تاکنون بیش از چهار میلیون نسخه در سطح جهان فروش داشتهاند. سریالها و تلهفیلمهای بسیاری براساس داستانهای پلیسی جذاب کریستی ساخته و به نمایش درآمدند.
60 جلد رمان «شرلوک هولمز» کانن دویل بین سالهای 1887 تا 1927 خلق شدند و دستمایه ساخت فیلمها و سریالهای سینمایی و تلویزیونی فراوانی قرار گرفتند که جدیدترین آنها سریال شبکه «بیبیسی» است که «بندیکت کامبرباچ» نقش کارآگاه هلمز را در آن ایفا میکند.
آگاتا کریستی از نویسندگان برجستهی ادبیات جنایی انگلیس است که حدود 80 رمان پلیسی فوقالعادهی او و خلق کارآگاهان نامآشنایی چون «هرکول پوآرو» و «خانم مارپل» موجب شد تا لقب «ملکه جنایت» را بگیرد. کتاب رکوردهای جهانی گینس نیز کریستی را نویسنده پرفروشترین کتابهای جنایی در طول دوران و دومین نویسنده پرفروش تاریخ ادبیات جهان دانسته است که آثار او در میان تمامی ژانرها، پرفروشترین بودهاند. آگاتا کریستی در 12 ژانویه سال 1967 در سن 85 سالگی درگذشت.
****
نگاهی به «مرگ راجر آکروید» اثر آگاتا کریستى
فردریک بایگ بدر
ترجمه: مهشید میرمعزى
آگاتا کریستى، مانند استاد سوررئالیسم، پرده از جنون نهان و خشونت پنهان در پشت دروازه هاى نظیف جامعه برمى دارد. بنابراین خانم کریستى هم یک نویسنده سوررئالیست است. در غیر این صورت به چه دلیل، باید تحقیقات خود را به یک کارآگاه کوتوله بلژیکى خودخواه با جمجمه اى تخم مرغ گونه بسپارد؟ ایده جالبى که ظاهراً پس از ملاقات با یک پناهنده عجیب از جنگ جهانى اول به ذهن او رسید.مشکل بزرگ این لیست این بود که از هر نویسنده فقط باید یک عنوان کتاب انتخاب مى شد. شش هزار شرکت کننده ما مى توانستند، بین شصت و شش عنوان کتاب نویسنده اى که بعد از شکسپیر بیشترین خواننده را داشته (دو و نیم میلیارد جلد از کتاب هاى او به فروش رفته است) عنوان هایى چون ده سرخپوست کوچولو، مرگ روى نیل یا قتل در قطار سریع السیر شرق را انتخاب کنند، اما نه، این کار زیادى ساده بود. به همین دلیل هم شاهد را برگزیدند که نمونه خباثت و توانایى داستان سرایى استادانه بود. (مرى هیگینز کلارک در مقایسه با آن مانند پنج رفیق بلایتن است.)راجر آکروید ملاک، به قتل مى رسد، اما قبل از مرگ، رازش را به دوست خود دکتر شپارد مى گوید. دکتر شپارد هم در مورد تحقیقات هرکول پوآرو گزارش مى دهد. پوآرو هم طبق عادت، به تمام افراد مشکوک است.
آگاتا کریستى، مانند استاد سوررئالیسم، پرده از جنون نهان و خشونت پنهان در پشت دروازه هاى نظیف جامعه برمى دارد. بنابراین خانم کریستى هم یک نویسنده سوررئالیست است. در غیر این صورت به چه دلیل، باید تحقیقات خود را به یک کارآگاه کوتوله بلژیکى خودخواه با جمجمه اى تخم مرغ گونه بسپارد؟
در عین حال معلوم مى شود که افراد متعددى، علاقه زیادى به مرگ آقاى آکروید مهربان داشته اند. با کمى دقت، متوجه این نکته عجیب مى شویم که چند نفر از افراد نزدیک ما دلایل خوبى دارند که آرزوى مرگ مان را بکنند. (مثلاً اطمینان دارم، اگر روزى به قتل برسم، کارآگاه ها چند نویسنده آشناى مرا بازجویى خواهند کرد.)البته یک موضوع موجب نارضایتى من است. براى تشریح اصالت و ابتکار نهفته در رمان شاهد باید آخر آن را براى شما تعریف کنم. به همین دلیل پیشنهادى برایتان دارم: تا سه مى شمارم. افرادى که میل ندارند از پایان هیجان انگیز این اثر مطلع شوند، فقط باید پاراگراف بعدى را ناخوانده رد کنند. آماده هستید؟ یک ، دو، سه.توانایى خارق العاده آگاتا کریستى در این است که قاتل، همان شخصى است که داستان را تعریف مى کند. تمام تحقیقات و تجسس ها توسط قاتل بازگو مى شود که کسى جز خود دکتر شپارد نیست.
طبیعى است که چنین ابتکار بى نظیرى این رمان جنایى را مبدل به کتابى بى همتا در تاریخ ادبیات مى کند (حتى اگر لئو پروتس قبلاً در استاد روز قیامت همین ایده را داشته است.) به طریقى دقیقاً همان سیستم به کار رفته که در فیلم جدیدى با عنوان مظنون هاى متداول استفاده شده است. در لحظه اى که درست همان کسى که داستان را براى ما تعریف مى کند دست خود را توسط پوآرو رو شده مى بیند، حس خوشایندى از ترس پشتمان را مى لرزاند. این عمل هنرمندانه بى سابقه حتى چند صاحب نظر که به آگاتا کریستى تهمت منحرف کردن فکر خواننده را مى زنند دیوانه کرد. براى مثال پیر بایراد که به تازگى در مقاله اى تحت عنوان چه کسى راجر آکروید را به قتل رساند؟ تحقیقات انجام شده را تحلیل کرده و به این نتیجه رسیده که شپارد گناهکار نبوده است. خوب اما پس چه کسى بوده است؟ من حد س هایى مى زنم. گمان مى کنم که مقصر اصلى لیدى مالووان مشهور به «کنتس مرگ» یعنى همانا بانو آگاتا کریستى است.این زن عجیب باید متوجه شده باشد که در این رمان زیاده روى کرده است، زیرا کمى پس از انتشار آن بین 4 تا 14 دسامبر 1926 ، 10 روز تمام ناپدید شد، او را مرده پنداشتند. بالاخره پلیس او را تحت یک نام دیگر در یک هتل نقاهت سرا پیدا کرد. چند دهه بعد ژان _ ادرن هالیه از این فکر استفاده کرد و خود را توسط Closerie des lilasربود. رمان نویسان دوست ندارند خوانندگان خود را مسخره کنند. آگاتا کریستى مى خواست به عنوان نویسنده اى که همواره معما مطرح مى کند خود نیز یک معما شود و با این اثرش، یک بار دیگر نشان داد که ادبیات چه بازى خطرناکى است. شرق
*آگاتا کریستى «مرگ راجر آکروید» را در سال 1926 نوشته، این رمان توسط خسرو سمیعی به فارسی برگردانده شده که ابتدا توسط نشر قطره (به همراه مقدمه ای مفصل که در واقع ترجمه بخشی از کتابیست که «بوالوا و نارسژاک» درباره ادبیات پلیسی نوشته اند) و سپس توسط نشر هرمس (البته بدون این مقدمه مهم) در مجموعه کاراگاه منتشر شده است.
‘