این مقاله را به اشتراک بگذارید
عشق، نان روزهای جوانیام شد
نگاهی به کتاب «نان سالهای جوانی» اثر هاینریش بل
احسان راسخی
اولین بار شریف لنکرانی بود که هانریش بل را به مخاطبان فارسی زبان معرفی کرد. با یکی از معروف ترین آثارش «عقاید یک دلقک» که در اواخر دهه چهل توسط سازمان انتشارات جیبی به بازار فرستاده شد. رمانی که ایرانی ها بسیار پسندیدند از آن زمان تا کنون در میان دیگر آثار هانریش بل که به فارسی برگردانده شده اند، عقاید یک دلقک (که ترجمه های دیگری هم از آن صورت گرفته) همچنان پر مخاطب ترین آنهاست. ماجرای یک روز دلقکی تنها به نام هانس شنیر که بدلیل بیماری و سرخوردگیهای عاطفی به الکل روی آورده (دلقکی که به مشروب روی بیاورد، زودتر از یک شیروانی ساز مست سقوط میکند)، در آخرین اجرایش، روی صحنه زمین خورده و کارش را از دست داده است. همسرش او را ترک کرده و با نزدیکترین دوستش ازدواج کرده است.
بل از آغاز جنگ جهانی اول تا سال ۱۹۴۵، ۶ سال را در جبهههای جنگ سرد گذراند. پس از زخمی شدن در جبهه شرق، دیدگاهش تغییر کرد و به عمق جنایت رژیم نازیها پی برد. سایه شوم جنگ را در همه آثار این نویسنده میتوان یافت. رمان «قطار به موقع رسید» که در ایران با محبوبیت فراوانی مواجه شده، از نخستین اعتراضهای او به جنگ نشات میگیرد. داستان سربازی ۲۴ ساله به نام آندره آس که راهی جنگ شده است و احساس میکند به زودی خواهد مرد. (یکشنبه هفته آینده). درونمایه این رمان کوتاه نیز همانند سایر آثار بل، میل به زندگی، صلح و نفرت از جنگ است.
رمانی که نگارنده قصد معرفی آن را دارد «نان سالهای جوانی» است که چاپ هفتم آن از سوی نشر چشمه و با ترجمه محمد اسماعیلزاده به مخاطبان و دوستداران بل عرضه شده است. در این کتاب هم نویسنده در نهان از آثار جنگ سخن به میان میاورد، روزهای بعد از جنگ جهانی آلمان را پیش روی خواننده میگذارد که بدلیل قحطی، نان برای طبقه متوسط مردم کالایی نایاب است. در این میان پسری کم سن و سال به نام والتر فندریچ از روستایی دور افتاده برای امرار معاش به شهر آمده و به شغل تعمیر ماشین لباسشویی روی آورده است. بل در این رمان هم ماجرای یک روز فندریچ را روایت میکند. روز دوشنبه. و با همین یک روز همهی زندگی پسر جوان را پیش چشم خواننده به تصویر میکشد و با بخاطر آوردن روزهای سخت گذشته خواننده را در جریان سرگذشت پسرک قرار میدهد. مثل همان روشی که برای شناساندن هانس شنیر در عقاید یک دلقک بکار برد.
زبان بل در این رمان، واضح و گویا است. پسری که در روزهای اولیه ورود به شهر، همه چیز را از دریچه گرسنگی میبیند. آرزوی خوردن نان داغ حتی در خواب هم او را رها نمیکند. پس از سالها کار کردن، پول زیادی بدست میاورد. اما باز هم به صورت افراط گونهای نان را دوست دارد. به قدری نان میخرد که اضافه آن را دور میریزد. نویسنده میکوشد تقابل با گرسنگی و تاثیر آن بر احساس و اندیشه را تصویر کند.
"گرسنگی قیمتها را به من یاد داد، فکر نان تازه کاملا مرا از خود بیخود میکرد. من غروبها ساعتهای متمادی در شهر پرسه میزدم و به هیچ چیز دیگر فکر نمی کردم به جز نان. چشمهایم میسوخت، زانوهایم از ضعف خم میشد و حس میکردم چیزی مثل گرگ درنده در وجودم هست، نان."
اکنون موقع آن رسیده که بل با مهارت زیادی که در خلق داستان دارد او را در برابر چیزی فراتر از نان قرار دهد. پای عشق را به داستان باز میکند و میبینیم که پسرک دیگر به نان هم فکر نمیکند. این کتاب در سال ۱۹۵۵ برای اولین بار به انتشار رسید. ظاهرا فیلمی نیز به همین نام در سال ۱۹۶۲ ساخته شده است.
ویژگی ممتاز آثار بل کهنه نشدن آنهاست. در هر دوره و زمانهای می توان کتاب های او را به دست گرفت و خواند. خود را به جای شخصیتها گذاشت و اندیشید. بل در داستانهایش به روشنی بیان میکند که همیشه چیزهای مهمتر از نیازهای اولیه هم هست. هاینریش بل در آثارش مردمانی ساده و بی غل و غش را به تصویر میکشد که در عین تیره روزی، بل آنها را قهرمان میداند. او در آثارش پول و مقام را استهزا و انسانی کامل را پیش روی خواننده مجسم میکند.
اکثر آثار بل از با برخورداری از درونمایه انسانی، صفات انسان کامل را به خواننده عرضه میکنند. طرحی که انسان مدرن باید در بین کتابها بدنبال آن بگردد.
*****
«نان سالهای جوانی»
نویسنده: هاینریش بل
مترجم: محمد اسماعیلزاده
ناشر: چشمه
۱۲۸ صفحه، ۱۱۵۰۰ تومان