رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: حمید رضا امیدی سرور

در پیرامون رابطه ی «شبکه» با غلاف!

روز پیش یکی از دوستان که از خوانندگان پروپاقرص «مد و مه» نیز هست و هر ازگاهی لطف کرده  و تلفنی احوالی از ما می‎پرسد، زنگ زد و گفت ظاهرا  شما اصلا توی باغ نیستید... و انگار دنیا را آب ببرد شما همچنان در خواب خرگوشی خود هستید، پرسیدیم کجا را آب برده که ما…

ادامه مطلب

داستانِ داستان در ایران(۱): سر چشمه‎های داستان‎نویسی در ایران

داستانِ داستان، روایتی‎ست از سیر داستان‎نویسی در این دیار، از آغاز تا به امروز (شاید)، روایتی‎ست که قرار نیست خطی باشد، بلکه بنا بر این شده ، هر بخش تکه‎ای از  پازلی باشد تا به تدریج در کنار هم نشسته و شاید - اگر عمری بود و حوصله‎ای و یا حتی «مد و مه»‎ای -…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان«آن‎گاه مانند ماه»، اثر مهدی پوررضائیان

دور از انتظار نیست اگر نویسنده‎ای که سابقه تالیف کتب تربیتی و روانشناسی در کارنامه خود دارد، هنگامی که برای داستان نویسی دست به قلم می برد، اثری را ارائه کند که دارای جنبه روان‎شناسانه است، این نکته در رمان «آن‎گاه مانند ماه» به شکلی محسوس قابل رویت است، البته نه فقط به این دلیل…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۸): «ساندویچ»؛ به همراه «حکایت مسافری که چمدانهایش را باز نکرد»

«یک نویسنده یک داستان» این هفته را به دلیل مصادف بودن آن با سالمرگ دکتر غلامحسین ساعدی، به داستان کوتاه «ساندویچ» اثری از این نویسنده بزرگ و فراموش نشدنی اختصاص دادیم، نویسنده‎ای که دردمندانه زیست و دردمندانه با زندگی وداع کرد. در کنار این داستان یادداشتی هم درباره ساعدی خواهید خواند، با عنوان: «حکایت مسافری…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «زیر آفتاب خوش خیال عصر» اثر جیران گاهان

اگرچه كه هنوز كه هنوز است، به لحاظ كمي تعداد مردان نويسنده در قياس با زناني كه دست به قلم دارند، بيشتر به نظر می‎رسد، اما از منظری دیگر بي‎اغماض می‎توان گفت كه نه تنها به لحاظ كمي بر تعداد زنان نويسنده افزوده شده، بلكه درمجموع  به لحاظ كيفي هم رشد محسوسي در حاصل كار…

ادامه مطلب

سفری به لاله زار قدیم؛ حیف از آن روزها که ندیدیم!

در این سالها از لاله‎زار عزیز قدیم هیچ رد و نشانی نمانده، حتی از آن چند سینمای معدود قدیمی و یا انگشت‎شمار سالن‎های تئاتری که در دهه شصت و اوایل هفتاد، بقایایش هنوز لک و لکی می‎کردند. حمید رضا امیدی سرور در میانه‎ی دهه‎ی شصت، روزهای جمعه که به لاله‎زار می‎رفتی، هنوز…

ادامه مطلب

نگاهی به کتاب «بی‎چیزها» نوشته کاتارینا هاکر

هميشه آن اتفاقي تكان دهنده‎تر است كه وقتی اصلا احتمال وقوع آن را نمي‎دهيم، با وقوع خود مارا شگفت زده كرده و همه تصوراتمان را برهم مي‎ريزد. شايد اگر واقعه يازدهم سپتامبر در هر كشور ديگري اتفاق افتاده بود، نه تنها تا اين اندازه توجهات جهاني را به خود جلب نمی‎كرده، بلکه این چنین نیز…

ادامه مطلب

تأملات ادبی (۲): گذری جریان‎شناسانه به ادبیات داستانی پس از انقلاب

در فضای ادبی امروز با طیف‎ها یا جریان‎های گوناگونی روبرو هستیم، جریانهایی که برخی در عین برخورداری از نقاط اشتراک فراوان، ظاهرا بیشتر علاقه دارند به اختلاف سلیقه‎های اغلب بسیار جزیی بپردازند، تا نقطه اشتراک‎های بسیاری جدی، البته کم نیست مواردی هم که این اختلاف‎ها سابقه ادبی نداشته و بیشتر شخصی و ناشی از سوء‎تفاهم‎هایی‎ست…

ادامه مطلب

تأملاتی درباره ادبیات داستانی ایران(۱): راز شهرت هدایت و آل احمد چیست؟

می گویند بهترین محک برای نشان دادن عیار آثار هنری و حاصل کار یک هنرمند، زمان است؛ این که در برابر گرد وغبار رخدادها و تغییر و تحولات ایام، چه میزان زنگار بر آن‎ها می‎نشیند. قریب به چهار دهه از مرگ جلال آل‎احمد گذشته و همچنین نیم قرن از نوشته شدن بسیاری از آثارش، سپری…

ادامه مطلب

در حاشیه اهدای جایزه گام اول به «پرتره مرد ناتمام» اثر امیر حسین یزدان بد

همیشه کشف یک نویسنده باقریحه و خوش آتیه لذت بخش است، مخصوصا اگر وقتی که مشغول خواندن کار او هستی و یکباره با خبری روبرو شوی که تاییدی‎ست بر نظری که نسبت به این نویسنده و کارش داری. این دقیقا اتفاقی‎ست که برای نگارنده این سطور به هنگام خواندن مجموعه داستان «پرتره مرد ناتمام» افتاده،…

ادامه مطلب

نگاهی به «ویژه نامه داستان» همشهری (خرد نامه)

درست است که مرسوم نیست کسی به نقد مجله بپردارد، اما اجاره بدهید این بار خلاف عادت نقد که نه، یادداشت کوتاهی داشته باشیم در مورد «ویژه‎نامه داستان همشهری» که زیر مجموعه خردنامه  و در گروه مجلات همشهری منتشر می‎شود، آن هم در قطع کتاب، که خب بهانه بهتر ازاین؟ در قطع کتاب است، نوشتن…

ادامه مطلب

در کارگاه های آموزش داستان نویسی چه خبر است؟

درباره کیفیت و میزان تاثیرگذاری کلاس‎‎ها و کارگاه‎های داستان‎نویسی، نظرات گوناگون و گاه ضد و نقیضی را شاهد هستیم، برخی خروجی آن را  چشگیر دانسته و حتی رونق نسبی داستان‎نویسی در این سالها را نیز تا حدودی حاصل این مسئله می‎دانند، و برخی نیز برعکس آن را یکنوع دلخوش‎کنک برای برخی علاقمندان کم اطلاع و…

ادامه مطلب

نگاهی به کتاب سر رسید ۶۳ (یادداشتهای یک مرد جنگی)

از ديرباز رسم بر اين بوده كه هرگاه جنگي در مي‎گرفته، گروهي را مسئول ثبت و ضبط آن مي‎ساختند، ثبتي كه اغلب از كيفيتي مكتوب برخوردار بود تا يادگاري باشد براي آيندگان كه بدانند در آن جنگ چه گذشته. امروز اما شيوه‎هاي آن متفاوت است از عكس و فيلم گرفته تا همان شكل قديمي مكتوب…

ادامه مطلب

نگاهی به «معجون عشق» اثر یوسف علیخانی

قريب به يكصد سال پيش زماني كه نويسندگان ايراني با آميختن شگردهاي رمان‎نويسي اروپايي با سنت‎هاي داستانگويي در ادبيات كلاسيك ايران، شروع به نوشتن رمانهاي فارسي كردند، تا چند دهه هنوز هيچ تصوري از آثار عامه‎پسند يا آثاري براي مخاطب خاص نداشتند. در آن سالها اغلب به رمان به عنوان اثري براي تذهيب اخلاق عمومي،…

ادامه مطلب

نگاهی به رمان «آنجا که برفها آب نمی شوند» اثر کامران محمدی

فرويد مي‎گفت همه آدمها درصدي از عدم تعادل رواني را در وجودشان دارند، دربرخي آنقدر كم است كه نمود محسوسي در رفتار آنها پيدا نمي‎كند و در برخي آنقدر زياد مي‎شود كه بسياري از واكنش‎هاي آنها تابعي از همين مسئله است. اين نكته مي‎تواند مدخل خوبي براي نگاه به رمان «آنجا كه برفها آب نمي‎‌شوند»…

ادامه مطلب