رفتن به محتوا رفتن به نوار کناری رفتن به فوتر

برچسب: داستان کوتاه

جهان داستان (۲): دروغ اثر برانیسلاو نوشیچ

برانیسلاو نوشیچ داستان‌نویس بزرگ یوگسلاو در سال ۱۸۶۴ در شهر بلگراد در خانوادهٔ بازرگانی ورشکسته به دنیا آمد. تحصیلاتش را در رشتهٔ حقوق به پایان رسانید، لیکن پیشهٔ وکالت هرگز نتوانست علاقهٔ او را به خود معطوف دارد. به کارهای گوناگونی چون هنرپیشگی، کارمندی، و آموزگاری دست زد، اما سرانجام ادبیات و تآتر بود که…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۷): «کمربند صاعقه» اثر پرویز دوایی

بیشتر آرتیست‌های سریال یک کمربند پهنی داشتند که وسطش علامتی بود. من در تمام آن سال‌ها که هیچ‌کدام از وسایل آرتیستی را نداشتم، فکر کردم که شاید آسان‌ترین آن‌ها فراهم کردن این کمربند باشد. شنل و نقاب و کلاه چرمیِ قالب سر و عینک پهن خلبانی را نداشتم. گیر نمی‌آمد

ادامه مطلب

جهان داستان (۶): مرگ پدرم اثر چارلز بوکوفسکی / به همراه نگاهی به زندگی و آثار چالز بوکفسکی

یادداشتهای زیرزمینی داستایوسکی،سفر به انتهای شب و مرگ قسطی لویی فردینان سلین از کتاب هایی است که بوکوفسکی عمیقا از آن تاثیر می گیرد. هر چند بوکوفسکی از نویسندگان و شاعرانی مثل چخوف، آندرسون، کافکا، لارنس، پاند، جفرز، هامسون، فانته و همینگوی که بر نسل نویسندگانی چون او تاثیر گذاشتند بی تاثیر نمانده است، اما…

ادامه مطلب

بارخوانی داستان (۲۱): «راشامون» اثر ریونوسوکه آکوتاگاوا

شب سردی بود ، مرد خدمتکار در زیر راشومون بانتظار بند آمدن باران ایستاده بود . کس دیگری در زیر این دروازه بزرگ نبود. روی ستون های ضخیم و صیقل خورده ارغوانی آن جا که در بعض جاها پریده و جویده شده بود سوسکهایی دیده می شدند . از آن جائیکه راشومون در خیابان سوجاکو بود احتمال داشت…

ادامه مطلب

داستانی بسیار کوتاه از ارنست همینگوی

عصر روزی گرم مرد را به یکی از اتاق های طبقه ی بالای بیمارستان منتقل کردند. از آن بالا کل شهر پادوا زیر پایش بود و بادقپک‎های (1) خاکستری رنگ را که در آسمان پرواز می کردند می دید. اندکی بعد، آسمان تاریک شد و نور افکن ها روشن. باقی افراد پایین رفتند و بطری…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان (۱۹): «نوزادی که آمده بود بماند» نوشته دنی سیفر

زمانیکه ما به دو پسرمان ،آندرو نه ساله و دیگری مارک شش ساله، نوزادی که برادر کوچکشان بود معرفی کردیم، آنها به سرعت مسحور او شدند. برای اینکه وانمود کنیم والدین مدرنی هستیم، خیلی چیزها راجع به حسادت خواهر-برادری خوانده بودیم. به همین منظور ما به این نتیجه رسیدیم که عکس العمل فرزندان ما غیر…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان (۱۵): پل معلق اثر آلیس مونرو

 زن، یک بار ترکَش کرده بود. دلیل اصلی‌اش خیلی پیش پا افتاده بود: با چند خلاف‌کار جوان (خودش اسمشان را گذاشته بود «اراذل»)، دست به یکی کرده و کیک زنجبیلی او را لمبانده بودند! کیک را تازه پخته بود و می‌خواست بعد از جلسه‌ی آن روز عصر، با آن از مهمان‌ها پذیرایی کند.بی آن که…

ادامه مطلب

اپیزود کوگلمس نوشته ای از وودی آلن

وودی آلن یکی از آن هنرمندان چند وجهی ست که هم داستان نوشته و هم فیلم ساخته، هم جلوی دوربین رفته و... هرچند برخی بر این باورند که وودی آلن در سینما موفق تر از ادبیات بوده، و حتی در نوشته های او  نیز فیلمنامه ها نست به آثار داستانی شاخص تر هستند. اما همه…

ادامه مطلب

سیری در جهان داستانی فلانری اوکانر

داستان‌های فلانری اوکانر یک خط مستقیم و اغلب خشن از غرور آدمی تا مصیبت و ویرانی را روایت می‌کنند. اوکانر به شیوه‌ای می‌نوشت که خودش بود. او در توضیحی درباره اولین مجموعه داستانش «آدم خوب سخت پیدا می‌شود» چنین می‌گوید: «از آنجا که من یک کاتولیک هستم. نه داستان این مجموعه درباره نخستین گناه بشراست…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان (۱۲): «زن و شوهر» و «پل» دو داستان از فرانتس کافکا

زن و شوهر  فرانتس کافکا  کسب و کار به طور کلی آنقدر خراب است که گاه گداری وقتی در دفتر وقت زیاد می آورم، کیف مستوره ها را برمی دارم تا شخصاً سراغ مشتری ها بروم. از جمله مدت ها بود قصد داشتم یک بار هم سراغ «ن» بروم که قبلاً با هم رابطه تجاری…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان: سواره نظام کوهستان اثر مانوئل ساپاتا اولی بیا

 سواره نظام كوهستان/ نویسنده: مانوئل ساپاتا اولی بیا / مترجم : قاسم صنعوی رگبار گلوله خاموشی دهكده را شكافت. زن های سراسیمه، كودكانشان را در پناه گرفتند. درها با شتاب بسته شد و صدای افتادن كلون ها به گوش آمد. پیرمردان كه در كافه كوچك دهكده به دور میز بازی دومینو، سرگرم نشخوار زمان…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۵۴): «تا دنیا دنیاست» اثر ایرج پزشک نیا

«تا دنیا دنیاست»   اثر  ایرج پزشك نیا در یكی از شهرهای عالم با مرتاض جوانی آشنا شدم كه فن دزدیدن روح را بمن آموخت. میگفت: روح را مردم بدرستی نمی شناسند و نمیدانند كه آنهم از هر حیث شبیه سایر اعضای بدن است. مثل دست، مثل پا و مثل گوش... و همانطور كه دست…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۵۳): چنار اثر هوشنگ گلشیری

چنار/ هوشنگ گلشیری/ نزدیكی‌های غروب بود كه مردی از یكی از چنارهای خیابان بالا می‌رفت. دو دستش را به آرامی‌ به گره‌های درخت بند می‌كرد و پاهایش را دور چنار چنبره می‌زد و از تنه خشك و پوسیده چنار بالا می‌خزید‌. پشت خشتك او دو وصله ناهم‌رنگ دهن‌كجی می‌كردند و ته یك لنگه كفشش هم…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۵۱): «جفت» اثر غزاله علیزاده

داستان کوتاه  «جفت» یکی از آثار کمتر خوانده شده غزاله علیزاده است، داستانی که در میانه دهه چهل نوشته شده و برای نخستین بار در مجله آرش شماره 16 منتشر شده است. غزاله علیزاده به سبک داستان‎های کوتاه نخستین خود که در نشریات پراکنده آنها را منتشر کرده، آن را با نام «غزاله» به چاپ…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۹): «گیله مرد» اثر بزرگ علوی

گیله مرد از مجموعه داستان نامه ها، یکی از بهترین داستانهای رئالیستی ادبیات داستانی معاصر ایران و از معروف ترین داستانهای کوتاه بزرگ علوی ست. تقریبا در اغلب گلچین هایی که از بهترین داستانهای کوتاه فارسی انجام شده گیله مرد نیز به عنوان اثری شاخص از بزرگ علوی در آنها دیده شده. شهرت این داستان…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۷): «چاپ دوم» از بهرام صادقی

«هیچ لازم نبود که در را باز کنند: در خودش‎ باز بود، و همچنین هیچ لازم نیست که بگوییم‎ اول کدام یک به درون آمدند: معلوم است- اول خانم‎ها و بعد آقایان.» این یکی از بهترین شروع هایی ست که در یک داستان کوتاه فارسی خوانده ام. همانقدر ساده و تکان دهنده که از یک…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۶): «آقای نویسنده تازه کار است» از بهرام صادقی

 “آقای نویسنده تازه كار است “ ، اما خواهش می‌كنم، از حضورتان صمیمانه خواهش می‌كنم كه فراموش نكنید عنوان استان این نیست، چیز دیگری است:  “ آقای اسبقی برمی گردد . ” البته من هم با شما هم عقیده‌ام كه نویسنده در نام‎گذاری سلیقه به خرج نداده ‌است، اما به حقیقت سوگند می‌خورم كه این…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۴۵): «صراحت و قاطعیت» داستانی از بهرام صادقی

در گردش‌گاه بزرگ شهر به هم بر خوردند، امّا ما خیلی زود كار خود را فیصله دادیم. حقیقت این است كه آن‌ها پس از طیّ مقدّمات هیجان‌انگیزی به هم رسیدند. این مقدّمات چه بود؟  اوّل، جوان نجیب و سر به زیر ما، آقای X، كه اتفاقاً در این لحظه سرش رو به بالا بود، حس…

ادامه مطلب

داستان کوتاه ایرانی: «چتر و گربه و دیوار باریک» از رضا قاسمی

چتر و گربه و دیوار باریك/ رضا قاسمی هرگز نخواسته بودم نویسنده باشم. همه چیز با یك ساعت مچی"وست اند واچ" شروع شد. تقصیر هم تقصیر گاو بود. كلاس چهارم بودم یا پنجم دبستان. از مدرسه كه آمده بودم كز كرده بودم گوشه‌ی اتاق و یكی دو ساعتی می‌شد دفترم را باز كرده بودم و،…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان: «از ناگزیری» اثر احمد آقایی

شده بودی درست مثل سنگ خارا، سخت. یکدنده و لجوج. هیچ میخی در تو فرو نمی‎رفت. هیچ حرفی در تو اثر نداشت. مگر می‎بایستی چطور به تو بگویم که حرفم در تو کارگر شود؟ واقعا"من الان به تو چه بگویم محیی الدین؟ یادت که نرفته! رفته؟ خوب است من چند بار سر به سینه‎ات کوفته…

ادامه مطلب

«شیفته‎ی پاکی»، داستانی از رومن گاری

بالاخره تصمیم گرفتم که هرچه زودتر تمدن و همه‎ی ارزش‎های کاذب آن را ترک‎ گویم، از این دنیای حریص که یکسره رو به سوی نعمات مادی کرده است دوری جویم، و خود را به جزیره‎ای دورافتاده در اقیانوس آرام، به روی تخته سنگ‎های مرجانی، به کنار برکه‎ای لاجوردی رنگ بکشانم. دلایلی که مرا به این…

ادامه مطلب

داستان امروز ایران (۸): «عالی جناب» از جعفر مدرس صادقی

افسانه با عكس گرفتن مخالف بود. با لباس سفید عروس و سفره‎ی عقد هم مخالف بود. هرچه مادرش اصرار كرد، رضایت نداد عكّاس خبر كنند. می‎گفت خبری نیست كه عكس بگیرند. و راستی هم خبری نبود. فقط پدرومادرها بودند و بزرگان فامیل. آخوند عاقد خُطبه‎ی عقد را خواند و افسانه صبر نكرد كه آخوند، مطابق…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان (۵): «یک روز عالی برای موز ماهی» اثر سالینجر

نود و هفت تبلیغات‌چی نیویوركی توی هتل بودند و خطوط تلفنی راه دور را چنان در اختیار گرفته بودند كه زن‌ جوان اتاق پانصدوهفت مجبور شد از ظهر تا نزدیكی‌های ساعت دوونیم به انتظار نوبت بماند. اما بی‌كار ننشست. مقاله‌ای را با عنوان “جنس یا سرگرمی است...یا جهنم” از یك مجلة جیبی بانوان خواند. شانه…

ادامه مطلب

بازخوانی داستان (۴): «داس» اثر ری برادبری

جاده که مانند سایر جاده‌های از وسط دره و بین زمین‌های سنگلاخ و لم یزرع، درختان بلوط و از نزدیک گندم‌زاری وحشی و تک افتاده می‌‌گذشت پس از عبور از کنار خانه سفید کوچکی که در میان گندم‌زار بود چنان‌ که گوئی ادامه‌اش بی‌فایده است ناگهان به پایان رسید. اهمیت نداشت چون آخرین قطره بنزین…

ادامه مطلب

افق (۱): «شکلات مشکلات» داستانی از فاطیما فاطری

با دوستم توی کافی شاپ«پاتوق»نشسته‎ایم و از آن بحث‎‎های در پیتی می‎کنیم که هیچ‎وقت راه به‎جایی نمی‎برد. اصلا بعضی از این بحث‎ها قرار هم نیست راه به‎جایی ببرد. کافی شاب ازنوع مدرنش نیست. هرچیزی که دُمش وصل می‎شود به عهد عتیق توی آن ریخته‎اند تا حس نوستالژیک مشتری‎ها را تحریک کنند. کسی نیست بگوید، با…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۳۲): «مرد» اثر محمود دولت آبادی

محمود دولت آبادی را می توان واپسین چهره بازمانده از نویسندگان نسل طلایی دهه‎های قبل به حساب آورد. آنها که بخشی از  شاهکارهای ادبیات داستانی ایران را خلق کردند و یه یک معنا فاصله‎ای بعید با همنسلان و از پی آمدگان خود دارند، نویسندگانی که  در هر نسل به مراتب تعدادشان بیش از نویسندگان  شاخص…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۳۰): «تصادف» اثر سیمین دانشور

روزگاری بود که اغلب سیمین دانشور به عنوان همسر جلال آل‎احمد ‎شناخته می شد، اما به نظر دانشور پس از مدتی چنین تصویری را دگرگون کرد و رفته رفته هویتی مستقل از شوهر نامدارش بدست آورد؛ هویتی به عنوان یک زن داستان‎نویس که یکی از رمانهای مطرح ادبیات داستانی ایران (سووشون)را در کارنامه دارد. رمانی…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۲۶): «گدا» اثر غلامحسین ساعدی

غلامحسین ساعدی داستان کوتاه‎نویسی بود چیره‎دست، یکی از چهره‎های شاخص در میان نویسندگانی که آثار خود را در دهه سی و چهل و پنجاه نوشتند، و نسلی تکرار ناپذیر نیز به نظر می‎رسند، داستانهای کوتاهی که در سالهای دور و نزدیک بسیار خوانده شده و هنوز نیز خوانده می‎شوند. برای بیست ششمین داستان آدینه‎ی «مد…

ادامه مطلب

داستان آدینه (۲۲): «زنی که مردش را گم کرد» اثر صادق هدایت

داستان بیست و دوم آدینه را نیز اختصاص دادیم به اثری معروف از صادق هدایت که از مجموعه داستان سایه روشن انتخاب شده، داستان کوتاه « زني كه مردش را گم كرد » آنقدر معروف هست که بی‎نیاز از معرفی باشد، پس بدون توضیح اضافی می‎رویم سراغ خود داستان، فقط این اشاره ضروری به نظر…

ادامه مطلب

داستان آدینه(۱۴): «خواب خون» اثر بهرام صادقی

برای انتخاب چهاردهمین داستان آدینه‎ی «مد و مه» به سراغ بهرام صادقی رفتیم،  این نویسنده بی همتا در ادبیات داستانی معاصر که با کارنامه‎ای به لحاظ کمی، کوچک اما به لحاظ کیفی بزرگ، جایگاهی منحصر به فرد در ادبیات داستانی این دیار دارد و با وجود گذشت قریب به نیم قرن از زمان نوشته شدن…

ادامه مطلب