جفت های متقابل” (Contrasting Pairs) یک شگرد ادبی است. واژه ی contrast از ریشه ی لاتینی contra stare به معنی “نقطه ی مقابل ” (stand against) گرفته شده که خود دو گونه است: نخست “تقابل نقطه به نقطه” (point – by- point contrast) که مطابق آن نویسنده ابتدا به ویژگی های یک موضوع می پردازد…
این مصاحبه ی طولانی حدود بیست سال پیش از انتشار، یعنی در ۸۰ سالگی ابراهیم گلستان توسط سیروس علی نژاد سردبیر مجله ی آدینه در سال های ۶۰ و ۷۰ در چند روز انجام گرفت و سال گذشته (۱۴۰۰) در صد سالگیِ وی از طریق انتشارات آسو(دفترهای آسو ۱۷) به صورت کتاب در صد صفحه…
ابراهیم گلستان، چند روز قبل در سن صد و یک سالگی از دنیا رفت. مرگ او نیز همان زندگی پرماجرایش، جنجالآفرین شد و زلزلهای در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به پا کرد. در کنار سوگنامهها و مطالبی که در ستایش گلستان و دستاوردهای ادبی و سینمایی او نوشته شد، سیل فحشها و ناسزاها بود…
ابراهیم گلستان با نگاه مدرنش، استانداردی را برای نوشتنِ داستان به زبان فارسی پایه گذارد، که بعد از آن اگر نویسندهای میخواست یک داستان خوب بنویسد، نمیتوانست از این استاندارد پایین بیاید.
ابراهیم گلستان ذاتا سلیقه هنری داشت؛ و بهقول رضا براهنی، همین سلیقه تبدیل شد به یکجور مدل نگرش به ادبیات؛ که از دل نثری آهنگین راه باز میکرد به درون پیرنگهای بسیار سادهاش، که همه موجز و جذاب مینمکد. با اینکه نثر سادهای داشت اما در پسِ پشتِ نثر یک پیچیدگی قابل تامل وجود داشت…
نگاه عمیق نیما به شعر و در یک نگان کلان به ادبیات، بعدها ابراهیم گلستان را که تازه از فعالیتهای حزبی کنار کشیده بود، تحتتاثیر قرار داد. فاصلهگیری گلستان از حزب، بر آنش داشت تا راه تازه و فارغ از وابستگی، اندیشه کند و به آموزههای تئوری نیما بذل توجه نماید. گلستان بیش از شاگردان…
داستاننویس و روزنامهنگار«تاریخِ گلستان» نهتنها بخشی از زیستِ ابراهیم گلستان، که بخشی از تاریخِ معاصر ایران است، به ویژه در ساحتِ ادبیات و سینما؛ گلستان در هیاتِ کارگردان، مولف بود و در هیات داستاننویس هم مولف. از این دو منظر، رمان کوتاه «خروس» و فیلم «خشت و آینه»، بهعنوان «کالت» و «اثر کلاسیک» در ایران…
کتاب «برخوردها در زمانه برخورد» روایتی مستند و سیاسی است از دوره حضور ابراهیم گلستان در شرکت نفت و مقطع حساسی که مهندس مهدی بازرگان در بحبوحه ملیشدن صنعت نفت بهعنوان نماینده دکتر محمد مصدق به آبادان و شرکت نفت اعزام شده بود. روایت گلستان از وقایع ملیشدن نفت بسیار متفاوت از آن چیزی است…
روایت «برخوردها در زمانه برخورد» با همه خویشوندیاش با داستان همچنان به اعتبار و ادعای نویسندهاش در اشاره به واقعیتی تاریخی و بیان تجربهای فردی که تجلی زندگی اوست با تکیه بر «تولید خودِ زندگی مادی» -در قالب دو گزارش مدعی و مبتنی بر حقیقت و واقعیت- یک «ناداستان» است.
ابراهیم گلستان در نامهای به سیمین دانشور که حالا به دست هزارانِ دیگر رسیده چنین به «اسرار گنج درّه جنی» اشاره میکند:
«… رفتم که بمانم دوباره، باز دیدم نمیشود و باید برگشت و عین مطلب را گفت. سال ۱۳۵۰ آمدم که با فیلم حرف بزنم. «گنج» را شروع کردم. به هیچکس نگفتم چه میخواهم…
سراسر داستان «مد و مه» نمایشگاه تضادها و دگرگونی هاست و راوی متوجه این دگرگونی هاست و به همین خاطر در سطح نمانده و به اعماق می اندیشد که ورای ظاهر نهفته است. او در مقابل گفته پاسبان که: «همیشه یکی اینجا هس. ما نوبتی هسیم… اینجا همیشه مواظب می خواد، اینجا همیشه مواظب داره…»…
اینکه بارِ فکری یک داستان، بر دوشِ چند شخصیتی بیفتد که عقلشان نَم میکشد و کرداری خلافِ عادت دارند، شاید تنها از نویسندهای چون ابراهیم گلستان بربیاید که تمامِ حرف حسابش در این سالیان، تأکید بر تفکر و شناخت و قوتِ فکری بوده است. گلستان این تفکر را در عمقِ لایههای رسوبکرده ذهنِ جمعی جامعه…
شاید این حقیقت که ابراهیم گلستان آدم فروتنی است چندان با واقعیتِ مألوف جور نباشد. اما او بهواقع فروتن است. گلستان در ۹۷سالگی، مغزش همچون ساعت کار میکند و این شگفتانگیز است که هنوز از موضعگیریهای صریح و تندوتیزش درباره مسائل فرهنگی و سیاسی دست برنداشته است. نادرند افرادی که در برابر گلستان موضع نداشته…
گفتوگو با ابراهیم گلستان همیشه جذاب است، نه اهلِ مسامحه است و نه ریا. مردی که از قید و بندهای رایج رهاست و به تو اجازه میدهد خودت باشی، خودِ خودت. آنچه در گفتوگوهای گلستان بیش از هر چیز خوشایند است آزادی در بیان و انتقاد است. ابراهیم گلستان، نویسندهای است که در نودوهشت سالگی…
پدیده ها دو ساختار کلان و خرد دارند. ساختار خرد زنجیره اجزای اثر را در نظر دارد و ساختار کلان در سطحی بالاتر به پردازش پیرنگ یا مفهوم کلی اثر میپردازد. بر اساس تعامل این دو ساختار، ساختاری دیگر به نام « داستان کلان» شکل میگیرد. این ساختار موجب میشود، داستانهای غیر مرتبط یک مجموعه…
ابراهیم گلستان چه در مقامِ داستاننویس، چه در مقامِ فیلمساز از تردیدی که نسبت به زیست جامعهی پا در هوای ایران دارد روایت میکند. او دراین اثر هیچ اعتمادی به نمادهایی که قرار است نجاتبخش باشند ندارد. جوانی خموده، اختهگی، کودکانِ رهاشده و گمشدن و از همه مهمتر فقدانِ اخلاق باعث می شود او در…
ابراهیم گلستان به تازگی به بهانه نمایش نسخه بازسازی شده “خشت و آینه” در جشنواره ونیز حاضر شد. او در گفتگویی کوتاه با شرق درباره خشت و آیینه سخن گفت و اشاره حالب توجهیهم درباره مانی حقیقی و آثارش کرد
میترا فراهانی، فیلمساز ایرانی مقیم اروپا قرار است برای فیلم جدید خود از حضور دو چهره جریانساز سینمای غرب و شرق استفاده کند. به گزارش سینما سینما این فیلمساز ایرانی تصمیم دارد برای فیلم جدید خود از حضور ژان لوک گدار و ابراهیم گلستان بهره ببرد.
آنچه در ادامه خواهید خواند، نوشته ای خواندنی است از ابراهیم گلستان، حکایتی از روزگار رفته که با زبانی روایی و نثری جذاب به سبک و سیاق همیشه اش، این نوشته پیشتر در مجله فراسو شماره چهاردهم بیرون آمده، اما در فضای مجازی برای اولین بار است که منتشر می شود. با سپاس از سردبیر…
آنچه می خوانید نوشته ای است بلند به قلم ابراهیم گلستان که پیشتر در نشریه فراسو منتشر شده، با توجه به اینکه چند سالی از انتشار این شماره مجله می گذرد و اصل مطلب نیز در فضای مجازی منتشر نشده از دوستان و همکاران این نشریه خواستیم آن را برای انتشار در اختیار مد و…
«قصهنویسی برای گور پدرتان نگفتن است، برای شناختن و شناساندن است.» ابراهیم گلستان در جایی از کتاب «از روزگار رفته»١، از دوران کودکی و خاطراتش حرف بهمیان میآورد. اینکه چرا در اغلب داستانهایش میلی به بازگشت به دوران کودکی دیده میشود. گلستان در مقامِ پاسخ دوگانهای را پیش میکشد که سختْ به کارِ مخمصه ادبیات…
داستانِ بلندِ «خروس» اغلب در معرض رمزگشاییها و تفسیرهای سیاسی و تاریخی بوده و در چارچوب همین رمزگشاییها و تفسیرها به تمثیلی پیشگویانه در باب انقلاب بدل شده است. «چندکلمه»ای هم که ابراهیم گلستان در ابتدای نخستین چاپ کاملِ آن به سال ١٣٨۴ آورده، به این خصلت تمثیلی دامن زده است
ابراهیم گلستان با کسی تعارف ندارد، حتی با خودش. با تملقها و تعارفهای مرسوم ایرانیان نمیتوان دلش را بهدست آورد. همین نکته است که انتقادات گزندهاش را ارزشمند میکند. حرفها، نقدها و نظراتش بیانگر دیدگاهش به هستی است، از رعونت و خودشیفتگی و توهمی که اغلب این روزها به آن گرفتاریم، بَری است.
ژان میشل فرودون منتقد صاحبنام فرانسوی و سردبیر مجله «کایه دو سینما» قرار است جشنواره فیلمهای ایرانی را در پاریس برگزار کند؛ جشنوارهای که هفته آینده در پایتخت فرانسه با حضور آثار فیلمسازان ایرانی برگزار میشود. او با ابراهیم گلستان، نویسنده و مستندساز ایرانی هم تماس میگیرد و خواستار حضور آثارش در جشنواره میشود اما…
اکنون چه بخواهیم یا نخواهیم و چه باور کنیم یا نه، گلستان مروج تفکر چگونه دیدن است و این ارث او تا امروز بیوارث مانده و احتمالش بسیار است که یتیم شود
«خروس»، داستانی چند لایه است و به لحاظ گستردگی معناییاش انتظار نمیرود که به برداشت واحدی منجر شود. «خروس» تداعی هرچه که باشد (روشنفکر، جدال سنت و مدرنیته یا حتی پیشگویی انقلاب) بیشک یک نماد تمامعیار است: در عین اینکه با ظرافت نشانهگذاری شده و به مفاهیم متفاوتی ارجاع میدهد، با مابهازای مادیاش هم پیوندی…
متن زیر را جلال آل احمد نوشت، با همان نثر خاص خود که اگرچه شتابزده و عصبی میتماید، اما در عین حال برای برخی جذاب و تاثیر گذار هم هست. حکایت آل احمد وگلستان که هردو سابقه گرایش به حزب توده را دارند، پر فراز و نشیب بوده و البته در دورهای کاملا با…
هنوز با شاملو دشمن است؛ نه شاملو، با تمام آدمهای دوره خودش، جز محمود هنگوال و برادران میناسیان. هنوز با ساواک مخوف خودش را در بازجوییها میداند. اما برای «خاک» نوشت: «کیمیایی سیاسی شده و حرفهای مد روز میزند.» من باید از میان همه داستانهای خوبش فیلمی میساختم که نساختم و ضرر کردم….
ابتدای سال گذشته بود که قاسم هاشمی نژاد به رحمت خدا رفت. از مرحوم هاشمی نژاد کتاب های زیادی باقی مانده است، با این حال تا وقتی از حیث ظاهر در میان ما بود کمتر در رسانه ها صحبتی از او به میان می آمد.
در نیم قرن زندگی ادبی و هنری ناصر تقوایی (۱۹ تیر ۱۳۲۰)، حضور برخی نامها جلب توجه میکند: صفدر تقیزاده، ابراهیم گلستان و جلال آلاحمد سه نامی هستند که شاید بتوان گفت تاثیرگذارترین آدمها در زندگی ادبی و سینمایی او بودهاند.