صرف نظر از اینکه ابوالحسن نجفی برای نویسندگان حلقه یا مکتب اصفهان از جایگاه ویژهای برخوردار بود و به دلیل احاطهاش به زبان فرانسه و اشرافش بر ادبیات ایران و جهان حکم بزرگتری داشت، برخی از این چهرهها نظیر بهرام صادقی و یا حتی هوشنگ گلشیری علاقه شخصی خاصی به او داشتند. ابوالحسن نجفی بود…
برخی داستانها گویی كه با مخاطب خود سر شوخی دارند و برخی مخاطبان را وامیدارند تا مدام بپرسند ماجرا چیست، نویسنده چه میخواهد بگوید، آیا قصد شوخی و بازی دارد؟
اگر پاسخ دهیم بله، نویسنده بازی دارد به برخی برمیخورد، فكر میكنند داستان جدی نیست، فكر میكنند كه به بازی گرفته شدهاند و تنها معدودی…
“آقای نویسنده تازه كار است “ ، اما خواهش میكنم، از حضورتان صمیمانه خواهش میكنم كه فراموش نكنید عنوان استان این نیست، چیز دیگری است: “ آقای اسبقی برمی گردد . ”
البته من هم با شما هم عقیدهام كه نویسنده در نامگذاری سلیقه به خرج نداده است، اما به حقیقت سوگند میخورم كه این…
در گردشگاه بزرگ شهر به هم بر خوردند، امّا ما خیلی زود كار خود را فیصله دادیم. حقیقت این است كه آنها پس از طیّ مقدّمات هیجانانگیزی به هم رسیدند. این مقدّمات چه بود؟
اوّل، جوان نجیب و سر به زیر ما، آقای X، كه اتفاقاً در این لحظه سرش رو به بالا بود، حس…
مهمترین مضمون داستانهای بهرام صادقی ذهنیت بازماندگان نسل بعد از کودتای ۲۸ مرداد است. آرمانها از دست رفته، روشنفکران هزیمت کردهاند و عدهای از آنها برای گذران زندگی کارمند شدهاند. در همان حال لایه اجتماعی تازهای هم پدید آمده که از یک رفاه نسبی برخوردار است.
حسن عابدینی در «صد سال داستاننویسی در ایران» مینویسد:…
درمیانهی دهه شصت نجف دریابندری گفتگویی کرد که در زمان خود بسیار جنجالی بود، او ضمن منحط خواندن بوف کور (البته منحط به معنایی خودش مراد می کرد) عقیده داشت بوف کور به سبک و سیاقی نوشته شده که برخلاف تصور هدایت که فکر میکرد بسیار نوبرانه است، از مد افتاده بوده و غیره (این…
به عنوان نقطه آغاز پروندهای برای ادبیات دهههای سی و چهل، هیچکس مناسبتر از بهرام صادقی، بهنظر نمیرسد. چهرهای که نه فقط در میان این نسل که درمیان نویسندگان همهی نسل های بعد از خود نیز چهرهای ممتاز و سرآمد بود. خوشبحتانه از صادقی چند گفتگو باقی مانده که میتواند نشان دهنده حال و احوال…
کمتر نویسنده ای در تاریخ ادبیات داستانی ایران توانسته هم پای بهرام صادقی داستانهایی بنویسد که به عمق روح و جان مخاطب تفوذ کند، کمتر نویسنده ای توانسته چون او دست روی موقعیت های پوچ و ملال انگیز و البته مضحک زندگی بگذارد، آنها را بشکافد و دربرابر ما عریان کند و درهمه حال دست…
آیا تابه حال برای شما پیش آمده، خیلی اتفاقی در خیابان یا هرجای دیگری، با نویسندهای روبرو شوید که سالهای سال او را ستودهاید؟ نویسندهای که در داستاننویسی الگوی شما بوده و بارها و بارها آثارش را خوانده و با آنها زندگی کردهاید؟ خب در چنین موقعیتی چه واکنشی از شما سر زده، دست و…
آنچه ما به عنوان ادبیات جنگ (و یا حتی سینمای جنگ) در آن سوی مرزها میشناسیم، وقتی در محدوده ادبیات (و یا سینما) کشور خود ما قرار میگیرد، میشود ادبیات(یاسینمای) دفاع مقدس. شأن نزول این چنین تعبیری هم آنقدر توضیح داده شده که بینیاز از تکرار به نظر میرسد که تعبیری نه تنها درست و…