برای جوانی که شیفته گوگول بود و در ابتدای راه نویسندگی از سبک کار این چهره نامدار ادبیات (به ویژه از داستان شنل) تاثیر گرفته بود؛ هیچ تشویقی بهتر از این نمی توانست باشد که او را گوگول آینده روسیه بخوانند… به همین دلیل بود که داستایفسکی این جریان را «شعفانگیزترین لحظه حیاتش» مینامید. ماجرا…
به درستی نمی دانم اگر قرار باشد فریدریش نیچه آلمانی و خالق “چنین گفت زرتشت” را فیلسوف بشناسیم، به این سیاق پس فیودور داستایفسکی روسی و آفریننده “جنایت و مکافات” را چه بخوانیم؟ آیا او را هم به مثابه یک فیلسوف بشناسیم یا اینکه صرفا وی را یک داستان نویس بنامیم؟
داستایفسکی، نویسنده بزرگ قرن نوزدهم روس بر نویسندگان بسیاری از نیچه تا همینگوی تاثیرگذار و منبع الهامشان بوده است. تاثیر او همچنین بر ژانرهای ادبی و جریانهای رایج فلسفی انکار نشدنی است.
درهمان آغاز کتاب از مخلوقات خیال او سخن به میان میآورد آفریدگانی که ما را به گفتوگوهایی برآشوبنده میکشانند. کار داستایوفسکی برافروختن مشعلهایی است درخشنده و تابان تا نور آنها را به سینه ما بتاباند. هر واژه او نیشتری است شفابخش و فروروندهتر از پولاد گداخته درجانمان رخنه میکند. نواهای داستایوفسکی نواهایی از اعماق هستند…
ادبیات در فرهنگِ سیاسیای که ولادیمیر لنین در آن بزرگ شد، نقش بسزایی داشت. در رژیم تزاری، انتشار متونِ سیاسی دشوار بود ولی با شعر و رمان سهلگیرانهتر برخورد میشد. سیاست، از همین طریق به ادبیات روسیه نفوذ کرده بود، تاجاییکه پدر اتحاد جماهیر شوروی، دوست داشت دشمنانش را با شخصیتهای رمانها مقایسه کند. طارق…
ماجرای یک نوسان پرخشونت، قرار گرفتن در موقعیتی مرزی یا بر لبه تیغ کارآیی و ناکارآمدی، تردید در تصمیم میان نیروها و ایده های متضاد.