هنرمند زادروز و مرگروز ندارد. اگر بخواهیم به پاسداشت زادروز یک هنرمند، مثلاْ یک نویسنده بنشینیم، آن روز، روزی است که اولین بار قلم به دست میگیرد و از سر نیاز، در تنهایی و ترس و اضطراب تکهای از روح خود را در قالب کلمات، بر کاغذ عریان میکند؛ ولی چنین روزهایی در تاریخ نیامده…
این گفتگویی است یا گوهر مراد (ساعدی) که در زمان حیاتش توسط ماهنامه آدینه انجام شد، گفت و شنودی که در آن درباره آثار خودش و همچنین داستان نویسان پیشکسوت یا همدوره خودش می گوید.
ساعدی در دو سال آخر عمرش بیمار بود. پیر و افسرده شده بود. کبدش درست کار نمیکرد. با وجودی که خودش پزشک بود، از بیمارستان میترسید. در تهران هم، برای معالجه، سنگ مثانه اش، دوستانش او را به زور به بیمارستان برده بودند وگرنه با پای خودش که نمیرفت. این اواخر دیگر میدانست که رفتنی…
این داستان از جمله داستانهای منتشر نشده غلامحسین ساعدی بوده که نخستین بار توسط دکتر علی اکبر ساعدی در اختیار علی دهباشی قرار گرفت و در شماره پنجم کلک منتشر شد. در ادامه این نوشته نیز خواننده مطلبی هستیم که به شکلی موجز و گذرا به زندگی و آثار این نویسنده بزرگ ایرانی پرداخته است
مرضیه برومند، ناهید مسلمی، راضیه برومند و محمد چرمشیر در مقام نقشخوانان، نمایشنامه «رگ و ریشه دربدری»، نوشته غلامحسین ساعدی را از ١٣ تا ١۵ اردیبهشت ساعت ١٨ در تالار قشقایی روی صحنه بردند.
«مقتل» عنوان رمانی ست از ساعدی که گویا نخست بخشهایی از آن در مجله نگین که از نشریات ارزنده آن روزگار محسوب می شد، به چاپ رسید. روایت است که نوشتن این رمان تمام شده بوده و به دست ناشر نیز رسیده حال چه اتفاقی افتاده که منتشر نشده دقیقا روشن نیست و متاسفانه این…
آنچه در ادامه می خوانید غلامحسین ساعدی به روایت غلامحسین ساعدی است، این نوشته را ساعدی خود نوشته و در آن به شکلی گذرا اشاراه ای به فرازهایی مهم از زندگی اش کرده است. یادش گرامی که مظلومانه زیست و مظلومانه نیز در غربت جان داد
«دیگر ساعدی، یک ایرانی، برای یک دنیا حرف زننده است؛ بر سکوی پرش مسائل محلی به دنیا جستن… اگر خرقه بخشیدن در عالم قلم رسم بود و اگر لیاقت و حق چنین بخششی می یافتم، من خرقه ام را به دوش غلام حسین ساعدی می افکندم.» این را «جلال آل احمد» پس از تماشای نمایش…
'چرا روشنفکران ایرانی در به در و بدبخت اند؟
«گدا» که مظهر شخصیت فروپاشیده انسان است، جا به جا در داستان های ساعدی رخ می نماید؛ به گونه ای که حتی عنوان برخی از داستان های او «گدا» ست و آشکار است که گدا همزاد مفاهیم آشنایی است.
امیر حکایت
«گدا» که مظهر شخصیت…
سکوی پرش ساعدی
پس از سالها آثار ساعدی امکان بازنشر پیدا کردهاند. اخیرا نیز «چوببدستهای وَرَزیل» و چند نمایشنامه دیگر از ساعدی بازنشر شده است. «داستان از این قرار است که پای گراز به دهی به نام ورزیل باز شده، و ما هنگامي وارد قضايا ميشويم که گراز زمين يکي از روستاييان، محرم را شخم…
بعد از سالها انتشارات نگاه بسیاری از آثار داستانی «غلامحسین ساعدی» را که سالها بود تجدید چاپ نشده و نایاب بودند منتشر کرد.به همین مناسبت مطلب زیر را به قم رضابراهنی می خوانید
مروری بر کتاب «تکه قبل از تکهشدن» نوشته آسیه جوادی
سهراب بشردوست
نویسندگانی هستند که با آثارشان جهانی خاص خود را میآفرینند و نویسندگانی هم هستند که جهانهای برساخته نویسندگان دسته اول را تکرار میکنند. در ادبیات داستانی ایران، غلامحسین ساعدی جزء دسته اول است. نویسندهای که با مواد و مصالح جهان واقعی…
دکتر قهرمان شیری پیش از این با کتابی درباره مکتب های ادب یدر ایران خود را پژوهشگری موشکاف و دقیق نشان داده بود؛ از دکتر شیری اخیرا ;تابی با نام همسایه هدایت منتشر شده که به نقد آثار غلامحسین ساعدی اختصاص دارد.
بزرگ علوی نگران بدریخانم بود، نگران ادامه انتشار مجله الفبا، مراسم عزاداری و حضور کسانی که میبایست در سوگ آنان شریک میشدند. او در برلین و دوستان در فرانسه و خوشحال از اینکه زندگینامهاش به قلم ساعدی به چاپ نرسیده، چون همه را لطف غلامحسین میدانست نه واقعیت، و مسرور از اینکه پایاننامه دکترای دانشجویانش،…
غلامحسین ساعدی نویسنده بزرگی ست و به تناسب همین اعتبار در ادبیات داستانی ایران، در مد و مه نیز مطالب بسیاری درباره او منتشر شده است. دوم آذر ماه روزی ست که این نویسنده ایرانی در غربت و تنهایی درگذشت از همین رو بی مناسبت ندیدیم به این بهانه آثاری دیگر از او و درباره…