این مقاله را به اشتراک بگذارید
در ایران آنقدر ناشناخته بود که وقتی مُرد، تنها یک یا دو روزنامه در چند سطر به انعکاس این خبر پرداختند، آن هم به عنوان نویسنده فیلمنامه «پرندگان» اثر آلفرد هیچکاک. هرچند او با کارگردانان مشهور دیگری همچون کوروساوا، دلبرت مان، فرانک پری، کلود شابرول و تعدادی دیگر نیز به عنوان فیلمنامه نویس همکاری داشت، اما مهمترین ویژگی اش که در ایران مغفول مانده بود، توان داستان نویسی اش بود.
به عنوان داستان نویس او را با نام اد مک بین می شناختند که نام مستعار ایوان هانتر فیلمنامه نویس بود، اما ایوان هانتر هم خود نامی مستعار بود. به سال ۱۹۲۶ در نیویورک متولد شد، پدر و مادرش نام «سالواتور لومبینو» گذاشتند. اما او بعدها زمانی که اولین اثرش را در ژانر علمی تخیلی (!) با عنوان «خوش آمدید مریخی ها» نوشت نام ایوان هانتر را برگزید و مدتی بعد هم رسما در مراجع قانونی نامش را به همین تغییر داد.
کودکی اش در محله معروف و خلاف خیز برانکس گذشت، در جوانی به تحصیل در رشته هنر پرداخت، هنگام جنگ جهانی به نیروی دریایی پیوست و بعد از جنگ هم یک چند روزی به تدریس در دبیرستان پرداخت که بعدها بسیار به دردش خورد. دست آخر در آژانس اسکات مردیت به عنوان ویراستار مشغول به کار شد که آشنایی با برخی نویسندگان مشهور آن دوره، مشوق او در نویسندگی شد تا رمان ناموفق «خوش آمدید مریخی ها» را بنویسد.
«اد مکبین» علاوه بر نوشتن فیلمنامه در عرصه نمایشنامهنویسی نیز فعالیت داشت، اما بی شک مهمترین هنر او خلق آثار پلیسی جنایی بود. بیش از صد رمان، نمایشنامه و فیلمنامه نوشت. رمانهای پلیسی ـ جنایی درخشانی خلق کرده که در مرز بین آثار پلیسی جدی و سرگرم کننده جای می گیرد و در مجموع بیش از صد میلیون نسخه از آنها در سطح جهان به فروش رفته است.
هفتاد و هشت سال زندگی کرد؛ در سال ۲۰۰۲ بود که بیماری سرطان حنجره گرفتارش کرد و حنجره خود را برای همیشه از دست داد. ولی با بازگشت سرطان سرانجام خودش نیز تسلیم مرگ شد.
موفقیت زمانی به سراغ او آمد که آدم فضایی ها و حال و هوای علمی تخیلی را رها کرد و سراغ نوشتن داستانی واقعگرایانه رفت. برای این منظور تجربه هفده روزه تدریس در دبیرستان به کارش آمد و حاصل رمانی شد با عنوان «جنگل تخته سیاه» به سرعت او را به شهرت رساند.
این رمان ماجرای معلم یک دبیرستان بود که در برابر مناسبات افسارگسیخته و دیوانه واری که میان شاگردانش بر قرار است، می ایستد. واقع گرایی جذاب و پر از جزئیات هانتر و رویکرد اجتماعی گرایانه او از ویژگی های مثبت رمان جنگل تخته سیاه است. این رمان به فروشی بیش از پنج میلیون نسخه رسید و فیلم موفقی به همین نام در سال ۱۹۵۷ توسط ریچارد بروکس، از روی آن ساخته شد که آغازگر مجموعه ای از فیلم ها با درونمایه های مشابه بود و در این بین ایوان هانتر در حوزه رمان نویسی و همچنین در هالیوود شهرتی برای خودش دست و پا کرد.
استفاده از موسیقی راک در فیلم جنگل تخته سیاه، بر روی تماشاگران سینما به ویژه جوانان و نوجوانان آمریکایی تاثیر بسیار گذاشت، چرا که جوشش و غلیان احساس های فروخفته و انرژی مهارشده در درونشان را برپرده سینما می دیدند. آن ها به کمک موسیقی راک و جست و خیزهای افسارگسیخته، مدرسه را به جنگلی وحشی تبدیل کردند و در پی آن نه تنها معلمان و مدیران محافظه کار و سنتی مدرسه، بلکه پدران و مادران نسل خود را نیزبه وحشت انداختند.
این مدرسه در واقع کنایه ای از خود آمریکا بود، یک دهه از پایان جنگ جهانی می گذشت و گویی جامعه آمریکا، نیازمند به دگرگونی هایی بود که بتواند انرژی درونی این نسل عصیان زده را مهار کند و سمت تعامل با نسلهای قبلی سوق دهد. اما ماجرا به این سادگی نبود، روزگار عصیان بود و ظهور شمایل هایی همانند جیمز دین که کمی پیش از آن ظهور کرده و با مرگ زود هنگام جاودانه شده بود.
با توفیق این فیلم در گیشه و جلب مخاطبان جوان و نوجوان، صنعت سینمای آمریکا و بعد از آن کشورهای دیگر، ساخت فیلم هایی با دورنمایه های اعتراض و عصیان جوانان را در دستور کار اصلی خود قرار دادند این فیلم، تعارض نسل جوان با نسل گذشته را به موضوعی همیشگی در فرهنگ سینمایی تبدیل کرد.
همین شهرت هیچکاک را که قصد داشت فیلم «پرندگان» را بسازد، به همکاری با «ایوان هانتر» ترغیب کرد با این فرض که استفاده از شهرت هانتر درجلب توجه منتقدان سرسخت هالیوود و جذب تماشاگر موثر خواهد بود.
هانتر روایت می کند اگر چه پیش از آن در سری مجموعه تلویزیونی «آلفرد هیچکاک تقدیم می کند»، با او همکاری داشته اما از هیچکاک می خواهد تا فرصت دهد نخست داستان «پرندگان» دافنه دوموریه را بخواند. «پس از خواندن «پرندگان» دافنه دوموریه، پیشنهاد هیچکاک را پذیرفتم. چون ایده آن به نظرم جالب آمد، اما زمانی که با او صحبت کردم به من گفت: «ایوان! داستان را فراموش کن. ما فقط از اسم و ایده اصلی داستان بهره می گیریم. یعنی فقط حمله پرندگان. متوجه شدی! فقط به حمله پرندگان فکر کن! وقتی هم که آمدی، باید از خودت ایده هایی داشته باشی. البته من هم نظراتی دارم که آن ها را با هم در میان می گذاریم…. دو روز نخست، فکرهایمان را روی هم ریختیم و کارمان را از صفر آغاز کردیم. بعد از آن هیچکاک روی مسائل فنی نظارت داشت و من روی منطقی بودن داستان.»
این همکاری زمانی شکل گرفت که چندسالی از تولد ادبی «اد مک بین» می گذشت. بخش دیگری از شخصیت هانتر که به نوشتن رمانهای پلیسی جنایی می پرداخت. نام اد مک بین با مجموعه داستان های پلیسی و جنایی «کلانتری ۸۷» به شهرت رسید و در ادبیات پلیسی جنایی امریکا ماندگار شد.
در کلانتری ۸۷ شخصیت های اصلی و ثابت پلیس های نیویورک هستند و رمانها هر بار به ماجرای جنایی تازه ای اختصاص دارند که با پیگیری و هوشیاری پلیس های نیویورکی از آن رازگشایی می شود.
این مجموعه بالغ بر پنجاه داستان شد که اد مک بین در خلال نوشتن آنها و از طریق روایت داستان ها تحولات اجتماعی شهر و جامعه را در طول چند دهه به دقت به تصویر کشید. علاوه براین، این مجموعه داستانی را می توان تاریخ تحولات شیوه های بازجویی و تحقیق اداره پلیس خواند؛ چیزی که او را شایسته لقب استاد روش های پلیسی کرد و حتی برخی از این رمانها به عنوان تاریخ نیمه دوم قرن بیستم پلیس نیویورک یاد کرده اند.
ایوان هانتر بسیار سریع می نوشت و از این رو هر چند ماه یک کتاب منتشر می کرد. روایت است هانتر تصمیم گرفت تا داستان های ادبی خود را از داستان های پلیسی جدا کند و به همین خاطر نامی دیگر به پای رمانهای پلیسی اش گذاشت. او علاوه بر نام ادبی اد مک بین، با نام های کرت کنن، هانت کالینز، ریچرد مرستن، نیز می نوشت،حتی در سال ۲۰۰۰ داستانی منتشر کرد که نام دو نویسنده، یعنی ایوان هانتر و اد مک بین را بر خود داشت!
تجربه نیم قرن داستان نویسی بی شک او را به یکی از مهم ترین و موثرترین نویسندگان داستان های عامه پسند قرن بیستم در ادبیات آمریکا بدل ساخته است. نویسنده ای چون استفن کینگ رمز موفقیت هانتر را در آمیختن ماهرانه واقع گرایی و خیال می داند.
«تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند» اثر اد مک بین، یکی از رمانهای پلیسی مجموعه کلانتری ۸۷ است. این رمان که در سال ۱۹۷۶ منتشر شده نه تنها یکی از بهترین آثار این نویسنده است، بلکه یکی از موفق ترین رمانها «کلانتری ۸۷ » نیز هست. رمانی که با استقبال مخاطبان رو به رو شده و به سرعت به چاپ های مکرر رسید. نیویورک تایمز در صفحه نقد کتاب خود، این رمان پلیسی را جذاب، پرتعلیق و سرشار از خلاقیت توصیف کرده است.
این رمان صرف نظر از مایه های واقع گرایانه ای که حاصل تاثیر پذیری از جریان «هارد بویلد» و رمان پلیسی واقعگرای امریکایی ست، با تغییر و تحولاتی که حاصل سبک خاص اد مک بین محسوب می شود، از طنزی جذاب نیز بهره می برد.
رامین آذر بهرام که پیش از این در مجموعه آثار پلیسی نشر مروارید، ترجمه هایی خواندنی از نویسندگانی چون ژرژ سیمنون، جان دیکنسون کار و… ارائه کرده بود، این بار با ترجمه رمان خواندنی «تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند» اثر اد مک بین یکی دیگر از نویسندگان قابل اعتنای ادبیات پلیسی جنایی امریکا را به علاقمندان فارسی زبان این ژانر معرفی می کند.
از این رو علاوه بر کیفیت مقبول این ترجمه، فرصت تازه ای پیش روی مخاطبان آثار پلیسی قرار می گیرد تا بیش از پیش به این نکته توجه داشته باشند که این ژانر تنها درآثار نویسندگانی که اغلب مترجمان به ترجمه آثار آنان توجه نشان داده اند خلاصه نشده و نویسندگان شاخص کم ندارد.
«تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند» اثر اد مک بین و با برگردان رامین آذربهرام در ۱۹۱ صفحه و قیمت ۸۵۰۰ تومان توسط نشر فرهنگ تارا (با همکاری نشر مروارید) وارد بازار کتاب شده است.
تا وقتی مرگ شما را از هم جدا کند
نوشته: اد مک بین
ترجمه: رامین آذر بهرام
انتشارات فرهنگ تارا (با همکاری نشر مروارید)، چاپ اول بهار ۱۳۹۳
شمارگان ۱۰۰۰ نسخه
۱۹۱ صفحه، ۸۵۰۰ تومان
الف کتاب/ مد و مه / شهریور ۱۳۹۳