این مقاله را به اشتراک بگذارید
از ریلکه تا الیوت گرتهای از هستی
بهتازگی کتابی از راینر ماریا ریلکه با عنوان «دفترهای مالده لائوریس بریگه» با ترجمه مهدی غبرایی در نشر نیلوفر منتشر شده است. ریلکه نوشتن این کتاب را در زمستان ۴-١٩٠٣ شروع کرد و مارس١٩١٠ آن را به پایان رساند. این کتاب به گفته مترجم انگلیسیاش، میتواند مرحلهای از تکامل ریلکه را نشان دهد. مترجم انگلیسی کتاب در بخشی از پیشگفتارش نوشته: «مالده شخصیتی ساختگی است و دنیای بیرونش نسخهبدل دنیای ریلکه نیست. اینکه چرا او به هیات دیگری درمیآید، چنانکه گاه ریلکه بهطور ضمنی اشاره میکند –نکته مهمی در تمایز بین مالده و آفریننده- با توجه به صفحات آخر کتاب، پرسش بیپاسخی خواهد ماند. ریلکه میگوید که کتاب را نباید زندگینامه شخصی او دانست… خلاصه پیداست که «دفترها» را باید به خاطر خودش خواند. اما اگر کسی از دل و جان نویسنده باشد، همه آثارش چیزی نیست جز اعتراف. هرکس ولو اندکی با شعر ریلکه و نامههایش آشنا باشد، نمیتواند با خواندن این کتاب رد پاهای آشنا را نادیده بگیرد. اگر با دنیای او بیشتر اخت باشیم، برخی از تجربههای ثبتشده حتی آشناتر جلوه خواهد کرد.» مهدی غبرایی نیز در بخشی از مقدمه کوتاهش درباره اهمیت این کتاب نوشته: «دفترهای مالده لائوریس بریگه در میان آثار منثور راینر ماریا ریلکه، به قولی پس از گوته و هاینه مهمترین و بزرگترین شاعر آلمان و از شاعران نخبه دنیا، از اهمیت خاصی برخوردار است. در کمتر مجموعه یا گزیده اشعار یا ترجمههای گوناگون از آثار اوست که نامی از این دفتر نبرند یا قسمتی را نقل نکنند، زیرا عصاره و چکیده بینش او درباره شعر و شاعری، تئاتر و موسیقی، مرگ و زندگی و خلاصه همه جلوههای هستی، که در کتابهای شعر و نثر او دیده میشود، در این کتاب به اختصار و فشردگی تمام آمده است.»
شرح و نقد آثار الیوت
تیاسالیوت از شاخصترین شاعران قرن بیستم است که تاثیر زیادی بر بسیاری از جریانهای شعری بعد از خود گذاشته است. اینروزها کتابی در شرح و نقد آثار الیوت با عنوان «معمای الیوت» نوشته استیو الیس و با ترجمه جواد دانشآرا در نشر نیلوفر به چاپ رسیده است. به نوشته مترجم، این اثر جامعترین کتابی است که تاکنون درباره «وجوه مناقشهانگیز شخصیت، آثار و افکار الیوت با استناد دقیق به مجموع آثار او، اعم از شعر و نمایشنامه و نقد، در زبان فارسی منتشر میشود.» نویسنده کتاب در مقدمهاش درباره ویژگیهای این اثر آورده: «کتاب حاضر را به آثار شاعری اختصاص دادهایم که نامش مترادف با دشواری و سرگشتگی است. اما نویسنده در این کتاب نمیکوشد تکتک تلمیحات ادبی آثار الیوت یا حتی اکثر آنها را شرح دهد… و اما من با رجوع به نوشتههای خود الیوت که گسترده و روشنگر اشعارش هستند، روشی بازتر اختیار کردهام. الیوت در مقام شاعر و منتقدی بزرگ از چالشهایی که شعرش برمیانگیخت و از تفاوت کارهایش با آثار شاعران پیشین و همینطور از دشواریهای خواندن کارهایش کاملا آگاه بود. من همچنین در این کتاب به پیوندهای ادبی مکرر و عمده میان آثار الیوت و شاعران و نویسندگانی نظیر دانته، شکسپیر، مارول، بودلر و کنراد که خود او هم به آن پیوندها اذعان کرده، خواهم پرداخت…» این کتاب در چهار فصل تدوین شده و کوشیده سیر تدریجی شعر الیوت را بررسی کند، یا به گفته نویسنده کتاب «در چهارفصل سیر تدریجی و به قول الیوت، تصفیه و پالایش شعر او را پی میگیرد، یعنی کمکردن از صداهای متعدد در شعر و حرکت به سوی سبکی بیپیرایهتر و ممسکانهتر. او همچنین تصور ذهن اروپا را اینبار بر پایههای کمتری بنا میکند و به گرایش مذهبی-کلاسیستی خود میافزاید… .»
آفتاب و سایه
«مردانی در آفتاب» عنوان کتابی است از غسان کنفانی که با ترجمه احسان موسویخلخالی توسط نشر نیلوفر منتشر شده است. غسان کنفانی متولد ١٩٣۶ در عکا است که پس از سال ١٩۴٨ مثل خیلی از فلسطینیهای دیگر مجبور شد سرزمینش را ترک کند. کنفانی بعدها به جبهه مردمی آزادیبخش فلسطین پیوست و در طول فعالیت ادبی خود جوایز ادبی مهمی نیز به دست آورد. در ابتدای کتاب «مردانی در آفتاب» میخوانیم: «ابوقیس سینهاش را روی خاک نمدار آسوده رها کرد، زمین زیرش تپیدن گرفت: تپشهای قلبی خسته در ذرههای لرزان شن گردش میکند، سپس به اعماقش نفوذ میکند… هربار که سینهاش را روی خاک میاندازد همین را حس میکند، انگار قلب زمین هنوز، از اول باری که روی آن دراز کشید، از ژرفترین ژرفاهای دوزخ راهی دشوار به سوی نور باز میکند. وقتی یکبار این را آنجا به همسایهاش، که زمین را با هم شریک بودند-زمینی که دهسال است به خدا سپرده- گفت، با تمسخر جواب داد: این صدای قلب خودت است وقتی سینهات را میچسبانی به زمین. چه چرند موذیانهای! پس آن بو چی؟ همان که وقتی به مشامش میبرد در جبینش موج میزند و در رگهایش فرود میآید؟ هربار وقتی روی زمین دراز کشیده و بوی آن را نفس کشیده خیال میکند نسیمی از موی زنش است وقتی تازه از حمام بیرون میآید و خود را با آب سرد شسته… .»