رفتن به محتوا رفتن به فوتر

ایوان تورگنیف، علیه خشونت / نقطه اتحاد ادبیات روس

1 Comment

  • علي
    ارسال شده 29 اکتبر 2016 در 7:24 ق.ظ

    با عرض سلام وتشکر از مقاله تحقیقی نویسنده محترم
    سوالی از جناب اشتری داشتم.در مورد اظهار نظر جنابعالی در مورد مقایسه داستایوسکی،تولستوی و تورگنیف چگونه میتوان داستایوسکی را نویسنده ای دانست که بر “موعظه کردن و صدور حکم های قطعی” اصرار دارد ،در حالیکه تورگنیف از این ایراد (یا عادت ادبی)مبراست؟
    نظر شما در مورد تولستوی درست است ،تا جاییکه میتوان آناکارنینای او را بزرگترین موعظه اخلاقی ای دانست که تا حال از زبانی غیر از زبان ارباب دین صادر شده،ولی در مورد داستایوسکی به گمانم نمیتوان از خود آثار او مویدی برای مدعای شما ذکر کرد(البته غیر از پایان بندی جنایات و مکافات ،که استثناست).ولی میتوان با مروری بر آثار تورگنیف حکمی را که به سختی میتوان به داستایوسکی نسبت داد برای ایشان به راحتی جاری کرد.فقط یکی از شواهد صحت این حکم بلایی است که برسر بازارف می آورد .آنقدر کینه جنبش های تحول خواه روسیه بر دل تورگنیف سنگینی می کند که تا این جوان نگونبخت را به خاک نسپرده و خواننده را به زیارت گل هایی که از قبر این آنارشیست روییده نبرده دلش آرام نمیگیرد. اولین چیزی که با شنیدن نام تورگنیف به ذهن بنده متبادر میشود، تصویر مردیست از طبقه اشراف که گویا انتقامی که حکام همسودش از طبقه محکوم می گیرند به نظرش کفایت نمی کند و او در عالم خیال دنباله کار آنها را میگیرد.
    البته شاید نظر بنده منصفانه نباشد و به خاطر ارادت شدیدم به داستایوسکی ،ناخودآگاه در دعوای تاریخی میان این دو که در زمان حیاتشان شروع شده و بطور پنهانی تا امروز ادامه یافته جانب داستایوسکی را گرفته ام.با احترام مجدد.

ارسال نظر

0.0/5