این مقاله را به اشتراک بگذارید
«پل لینچ»، نویسندهی ایرلندی، بوکر ۲۰۲۳ را برای «آوای پیامبر» تصاحب کرد. طبق روال معمول هر جایزه منتقدانی هم دارد. آنچه میخوانید نظر «کارل رولی کالدر» از نشریهی دیلی تلگراف است.
برندهی بوکر امسال، داستانی سیاسی در سستترین شکل خود است
کارل رولی کالدر
مترجم: یلدا حقایق
«آوای پیامبر» اثر «پل لینچ» ضعیفترین حلقه ازیک لیست نهاییِ قوی بود
این نتیجه را پیشبینی کردهبودم. در چهار سال گذشته بوکر بینِ انتخاب بهترین اثر و ضعیفترین کتابِ لیست در نوسان بودهاست. هرچند که لیست نهایی امسال بسیار قدرتمند بود، اما کتاب پل لینچ با اختلاف ضعیفترین اثر لیست محسوب میشد. لینچ در بریتانیا و سرزمین مادریاش، ایرلند بسیار شناخته شدهاست، ولی هیچ یک از کتابهای پیشین او تا کنون موفق نبودهاند. این نویسنده در آمریکا و فرانسه خوانندگان زیادی دارد، قلمش در عین زیبایی تکاندهنده است و میتوان به عنوان «شعری تاریک، غنی و تا حدی لطیف» توصیفش کرد. به گفته بسیاری از منتقدان این کتاب میتوانست در اپیگراف سهگانه «کورمک مک کارتی» جای بگیرد.
«آواز پیامبر» مانند بسیاری از کارهای مک کارتی به تمدنی درشرف سقوط میپردازد. در یک ایرلند توتالیتر پلیس مخفی خودسرانه یک بیولوژیست مولکولی را بازداشت میکند. «اِیلیش» همسرش را از دست میدهد و به زودی درمییابد راهی جز طغیان ندارد، او به سرعت در جامعه و محل کارش به انزوا کشیدهمیشود، همزمان با جنگ داخلی کنترل کامل خود را بر فرزندانش از دست می دهد و فاصله اش با پدری دچار آلزایمر به شکافی عظیم بدل میگردد. درگیریها بهسرعت به دوبلین میرسد، خانهها ویران شده، خطوط ارتباطی مسدود و ایلیش و همراهانش آواره میشوند.
لینچ یک تعریف تمثیلی از داستان خود دارد: «چرا ما در غرب نسبت به پناهجویانی که تا پشت مرزهایمان میرسند احساس همدردی نداریم؟ این رمان تلاشی رادیکال برای جلب همدلی است.» او میخواسته با شبیهسازی این بحران، مخاطب غربی را به همذاتپنداری با آوارگان وادارد. پس از اعلام برندهی نهایی «اریس ادوگیان» رییس هییت داوران این دوره گفت: «این کتاب ما را از دایرهی خود خواهیهامان بیرون میراند و اضطرابهای اجتماعی – سیاسی امروزمان را به تصویر میکشد. هشداری که به زودی فراموش نخواهد شد.» بهنظرم مشکل او و لینچ، تصورشان ازنحوهی کارکرد داستانهای سیاسی است. با کوبیدن ارزشهای اخلاقی به صورت مخاطب نتیجهای عاید نمی شود.اکثر افرادی که به مسئلهای به عظمت بحران پناهجویان حساس هستند، از پیشآگهی لازم برخوردارند. و اولین فکری که به ذهنشان خطور میکند این است که: «اگرمن یک شهروند غربی نبودم، میتوانستم در چنین وضعیتی باشم.»
تمثیلها بهسختی ساخته میشوند زیرا پس از رمزگشایی قسمت عمدهی متن میتوانند نقشی صرفاً تزئینی ایفا کنند. افزودن رویدادهای مهیج به داستان الزاماً تاثیر متن را افزایش نمیدهد. پیام «آوای پیامبر» ازهمان ابتدا آشکار است. بنابراین، موفقیت کتاب به شیوهی بیان آن بستگی دارد. با اینحال نثر لینچ دچار بیانضباطی و اطناب، و اغلب غیر منطقی است. بهعلاوه پیرنگ و ریتم آن هم چشمگیر نیست. از آنجا که لینچ منتقد سینما نیز هست، رمانهایش فیلمنامههای هالیوودی را تداعی میکنند.
این وضعیت موجب ناامیدی است. زیرا داوران این فرصت را داشتند که به آنچه داستان، و فقط داستان میتواند انجام دهد پاداش دهند. آنها میتوانستند به سراغ آثار برتری در لیست چون «وسترن لین» اثر «چتنامارو» یا «اگر از تو جان سالم به در برم» اثر «جاناتان اسکوفری» یا «عدنی دیگر» اثر « پل هاردینگ» بروند. البته من تا حدی انتظار داشتم کتاب «نیش زنبور» نوشته «پل موری» اثر تحسین شدهای دربارهی فروپاشی یک خانوادهی ایرلندی جایزه را تصاحب کند. این کتاب بهخاطر عمق محتوا حجم بالا و طنزسیاهش آشکارا خوراک بوکر بود. در باور من تا کنون کتابی شایسته تر از «شوگی باین» برنده بوکر ۲۰۲۰ برای این جایزه وجود نداشته. به «سارا برنشتاین» با کتاب «مطالعه برای تسلیم» نیزامیدوار بودم. این کتاب و آواز پیامبر محوریت مشابهی دارند؛ یک شخصیت منزوی و تهدیدی محیطی. کتاب برنستاین دربارهی زنی است که به سرزمینی سرد و دوردست مهاجرت میکند. بهتدریج میفهمیم او یهودی است و مردم منطقه با ترس و تهدید به او واکنش نشان میدهند. خصوصیات شخصیتی زن موقعیت را بغرنجتر میکند. او آزادی خود را نفی کرده و میخواهد که مطیع باشد و به راحتی در جمع محو میشود. زن یک قهرمان هالیوودی نیست، یا شخصیتی مستقل که جهان را به چالش بکشد. احساسات در زندگیاش درست تعریف نشدهاند. همدردی لجامگسیخته و ادراکات مبالغهآمیز او درکنار رفتار ساکنان با تمام امیدها، خواستها و بیزاری از خود لایه های زیرین رمان را تشکیل میدهد. «مطالعه برای تسلیم» هرگز یک اثر تمثیلی نیست بلکه میتوان آن را یک تلنگربرای طالبان آثار پیشپاافتاده دانست.
وجه طعنه آمیز موضوع اینجاست که بوکر میتوانست به اثری سیاسی اهدا شود، اثری که «مارا از خودخواهیهامان برهاند»، اثری که روی خط قرمزها دست بگذارد؛ اما به این شرط که سیاست و داستان با ظرافت درهم تنیده باشند. داوران بوکر شتابزده عمل کردند. بهگمانم سالهای آینده نیز بر همین مدار خواهند ماند.