Share This Article
ماري كلاريساميلر معروف به آگاتا كريستي در سال ۱۸۹۰ در ايالت دوون انگلستان متولد شد. پدرش يك آمريكايي با نام فردريك آلواميلر بود كه در سال ۱۸۸۶ با كلاريسا ميلر ازدواج كرده بود. كلاريسا دخترش ماري را از همان دوران كودكي تشويق به نوشتن مي كرد و همچنين ترتيبي اتخاذ كرد كه او تا سن ۱۶ سالگي در خانه تحصيل كند. در اين سن او به مدرسه اي در پاريس فرستاده شد تا در آن جا نوازندگي پيانو ياد بگيرد. هرچند كه ماري اين رشته را به خوبي فراگرفت اما ترسش از صحنه و اجراي موسيقي در برابر ديد تماشاگران باعث شد كه او علاقه چنداني به ادامه اين رشته نداشته باشد اين عدم علاقه در داستان هايي كه در ساليان بعد نوشت هم مشاهده مي شود. او در اين آثار شخصيت ها را بي علاقه به موسيقي نشان مي دهد. انگار كه اصلاً چيزي به نام موسيقي در زندگي آنها وجود ندارد. هرچند كه در اين ميان شخصيت هركول پوآرو در رمان «قتل هاي ABC» علاقه اش را به تماشاي اپرا ابراز مي كند و شخصيت ديگر داستان هاي او خانم مارپل هم گاه در لابه لاي صحبت هايش از علاقه اش به نمايش هاي صحنه اي، سخن به ميان مي آورد ولي با اين حال مي توان بازتاب شكست كريستي در فراگرفتن رشته موسيقي را در داستان هايش مشاهده كرد.
او پس از بيرون آمدن از مدرسه موسيقي همراه مادرش زمستاني را در كايرو به سر برد و در آن جا تلاش كرد تا رمان بنويسد. سپس با تشويق دوست و همسايه اش ادن فيلپتس تمام وقت خود را وقف نوشتن كرد.
۱۹۱۴ سالي بود كه در آن با كلنل آرچيبالد كريستي ازدواج كرد. آرچيبالد مامور شركت هوايي رويال بود و نام خانوادگي اش باعث شد كه ماري نام هنري «آگاتا كريستي» را براي خود برگزيند. ثمره اين ازدواج دختري به نام رزاليند بود كه در سال ۱۹۱۹ متولد شد. آگاتا كريستي در زمان جنگ جهاني اول در يكي از بيمارستان هاي صليب سرخ مشغول به كار شد؛ بيمارستاني كه عمده فعاليتش را به داروسازي اختصاص داده بود. او در آن جا با كاركرد برخي مواد مسموم كننده آشنا شد كه بيش از همه به او در زماني كه به طور جدي، داستان نويسي را شروع كرد ياري رساند. در ۱۹۲۰ در حالي كه كريستي ۳۰ ساله بود، نخستين رمان او با نام «سبك هاي كاري مرموز» منتشر شد. در اين رمان براي اولين بار با كارآگاه بلژيكي معروف «هركول پوآرو» آشنا مي شويم شخصيتي كه پس از آن در بيش از ۴۰ داستان ديگر كريستي نيز ظاهر شد كه آخرينش رمان «پرده» (۱۹۷۶) بود. پوآرو با كله تخم مرغي اش، شخصيتي خوش خلق و بانمك داشت. حضور او در داستان هاي كريستي از زماني است كه بر اثر حمله ۱۹۱۴ آلمان به بلژيك از اين كشور مي گريزد و به انگلستان پناه مي برد و در آن جا با كاپيتان هستينگ آشنا مي شود و سپس با استفاده از سلول هاي خاكستري اش شروع به حل پرونده پيچيده جنايي مي كند. اما در ۱۹۳۰ براي اولين بار با يك پيردختر انگليسي بانام ميس مارپل آشنا مي شويم كه او هم مانند پوآرو يكي ديگر از شخصيت هاي جاودانه تاريخ ادبيات داستاني جهان است. كريستي، ميس مارپل را با رمان مكان قتل (۱۹۳۰) به خوانندگانش معرفي كرد كه حضور او تا رمان «قتل خوابيده» (۱۹۷۶) ادامه داشت. ميس مارپل تمام خصوصيات يك كاراكتر انگليسي را دارا بود و در كشف جرم برخلاف هركول پوآرو كه از روش هاي منطقي و عقلي استفاده مي كرد، از حساسيت زنانه اش بهره مي برد. گويا كريستي، شخصيت ميس مارپل را براساس خصوصيات مادربزرگش پايه گذاري كرده بود. اولين حضور ميس مارپل در سينما به فيلم Murder she Said (۱۹۶۱) باز مي گردد كه براساس رمان ۵۰:۴ از پادنيگتون (۱۹۵۰) ساخته شده بود و مارگارت راترفورد نقش ميس مارپل را برعهده داشت. اما اولين حضور پوآرو در سينما به قبل از اين سال ها باز مي گردد. در ۱۹۳۰ فيلمي بانام غيبت در زمان وقوع جرم ساخته شد كه براساس رمان قتل راجر آگرويد (۱۹۲۶) بود و در آن جا مردم نخستين شمايل هركول پوآرو را بر روي پرده سينما مشاهده كردند. بهترين اقتباس از آثار آگاتا كريستي مربوط به رمان ده بچه زنگي (۱۹۳۹) است كه كارگردان فرانسوي رنه كلر با همكاري فيلمنامه نويس اسطوره اي تاريخ سينما «دادلي نيكولز» در ۱۹۴۵ فيلمي از روي آن ساخت كه در آن والتر هوستون و بري فيتزجرالد به ايفاي نقش پرداختند.
ازدواج آگاتا كريستي با آرچي كريستي در ۱۹۲۶ شكست خورد. در اين سال مشخص شد كه آرچي به دختري به نام نانسي نيلز علاقه مند شده و قصد دارد با او ازدواج كند. طلاق آگاتا و آرچي در ۱۹۲۸ قطعي شد و پس از آن آگاتا با باستان شناسي به نام مكس مالوان ازدواج كرد. با او در سفرهايش به شرق و بازديد از پايگاه هاي حفاري سوريه و عراق آشنا شده بود. ردپاي آشنايي كريستي با مالوان در رمان هايي همچون قتل در بين النهرين (۱۹۳۶) و مرگ در نيل (۱۹۳۷) انعكاس يافته است. مهم ترين كتاب مالوان كتابي با عنوان «بقاياي نمرود» است كه از او باستان شناسي طراز اول ساخته است. او تا سال ۱۹۵۰ در عراق مشغول به كار بود اما بعد از اين كه سلامت كريستي رو به ضعف گذاشت به انگلستان بازگشت. در ۱۹۷۱ آگاتا كريستي به عنوان بانويي از خاندان سلطنتي انگليس شناخته شد. وي در ۱۹۷۶ در والينگ فورد آكسفورد شاير درگذشت.
آگاتا کریستی دربارهی نحوهی نگارش داستانهایش گفته است: “من معمولا عادت داشتم درون حمام بزرگی که به سبک دوران ویکتوریا ساخته شده، بنشینم و نوشتن را ادامه دهم. در آن محیط همه چیز برایم مهیا بود، حتی جای نوشتن: از چای، قهوه، میوه و تنقلات دیگر گرفته تا قلم و کاغذ و ضروریات دیگر، همه در دسترس قرار داشت. واقعا، به نظرم حمام محل شگفتانگیزی برای نوشتن است. دلیل اصلی آن را میخواهید بدانید؟ در حمام دست احدی به شما نمیرسد و کسی مزاحم کارتان نمیشود. . . هنگامیکه میخواهم داستان تازهای بنویسم قبل از هرچیز به راهپیمائی طولانی میروم و افکارم را ضمن همان مدت راهپیمایی، جمعوجور میکنم. نخستین رمان را به همین شیوه نوشتم: زمانی در بیمارستان-در زمان جنگ-پرستار بودم. پانزده روز به مرخصی رفتم و در همان مدت، هر ورز ساعتها پیاده قدم میزدم و فکر میکردم. همین جریان به بنا و پیریزی ماجرای مرموز استایلز انجامید” .
از این نویسندهی توانا و پرکار، ۷۷ اثر به جای مانده که به بیش از صد زبان زندهی دنیا ترجمه شدهاند. تاکنون آثار کریستی به صورت فیلمهای سینمائی و همچنین در قالب مجموعههای تلویزیونی، نمایشهای رادیوئی، و بر صحنهی بسیاری از تئاترهای طراز اول درخشیده اند؛ نمایشهائی باشکوه از قدرت یک نویسنده که همواره غوغا و غریو تحسین میلیونها تماشاچی را برانگیخته است. . .
روایت است که آگاتا کریستی به دریا علاقه بسیار داشت و از جمله منابع الهام او به شمار میرفت، او همچنین عاشق وزش موجسواری بوده. زندگی آگاتا کریستی با دریا مانوس بوده به طوری که بسیاری از داستانهایش در کنار دریا به وی الهام میشده است. او حتی در زمان جوانیاش آنقدر داستان در ذهنش داشته که شاید بسیاری از آنها را نتوانسته بنویسد.
خود آگاتا کریستی در نوشته هایش درباره ورزش موج سواری اینگونه تعریف میکند که «تخته های موج سواری در آفریقای جنوبی از جنس چوب سبک و نازک ساخته میشدند و این چوب ها به فراوانی در این کشور پیدا میشد. روی این تخته ها انسان احساس پرواز روی موج ها را دارد. البته وقتی از روی موج به شنهای ساحل برخورد می کنی کمی درد دارد ولی به طور کلی ورزش موج سواری یکی از سادهترین ورزشهایی است که من تا کنون شناختهام.»
آگاتا کریستی و همسرش آرچی قبل از اینکه در هاوایی زندگی کنند از کشورهای استرالیا و نیوزیلند نیز بازدید کرده بودند و به عبارت دیگر موج سواری کرده بودند!
***
زهرا خانلری در فرهنگ ادبیات جهان (انتشارات خوارزمی) آگاتا کریستی را اینگونه معرفی کرده:
کریستی، اگاتا میلر Christie, Agatha-Miller بانوی داستاننویس و نمایشنامهنویس انگلیسی (1891-1976) اگاتا کریستی نویسنده داستانهای جنایی و کارآگاهی است که آثارش همواره از موفقیت و محبوبیت عام برخوردار بوده است. در 1914 با آرچیبالد کریستی Archibald Christie ازدواج کرد و در 1928 از او جدا شد، اما نام خانوادگی او را همچنان حفظ کرد. ازدواج دوم او در 1930 با ماکس ملوان Max Mallowan، باستانشناس انگلیسی انجام گرفت. اگاتا خالق قهرمان عجیب و کارآگاه هوشیار بلژیکی به نام هرکول پوارو Hercule Poirot است که اولین بار در 1920 در داستان قضیه اسرارآمیز استایلز Mysterious Affair at Styles وارد شد و پس از آن پیوسته سمت کارآگاهی را در داستانهای او برعهده گرفت. اگاتا کریستی در طرح نقشههای هیجانانگیز و دسیسههای پیچیده و به دست دادن کلید معماهای روانی، نویسندهای چیرهدست است. گرهگشاییها در پایان وقایع مرموز داستانهای او به نحوی ترتیب مییابد که خواننده هرگز در جریان داستان انتظار آن را نداشته است. از معروفترین آثار او این داستانهاست: قتل راجر اکروید The Murder of Roger Ackroyd (1926)، مرگ لرد اجور Lord Edgware Dies (1933)، قتل در اوریانت اکسپرس The Murder on the Orient Express (1937)، ده سیاهپوست کوچولو Ten Little Niggers (1939)، قتلی اعلام شده است A Murder is Announced (1950)، اسب کمرنگ The Pale Horse (1962)، مجموعه داستانهای کوتاه گناه مضاعف و دیگر داستانها Double Sin and Other Stories، نمایشنامه اسرارآمیز شاهد برای تعقیب Witness for the Prosecution (1953) که در لندن و نیویورک پیروزی بسیار به دست آورد. اگاتا کریستی علاوه بر داستانهای مرموز کارآگاهی تعدادی رمان ساده و عادی نوشته که با نام مستعار انتشار یافته است. نمایشنامه تله موش Mousetrap در 1952 نوشته شده که سی و پنج سال است همچنان در لندن بر صحنه مانده است.
داستانهای اگاتا کریستی به غالب زبانها ترجمه شده و از پرفروشترین آثار داستانی عصر به شمار میآید. وی تنها نمایشنامهنویسی است که سه نمایشنامه او همزمان در لندن بر صحنه آمده است.
ترجمه به فارسی: آثای براون- الفبای جنایت- ان یا ام- پنج و ده دقیقه- جنایتکاران در لندن- چهار تبهکار مخوف- ده سیاهپوست کوچولو- ده تبهکار بهتآور- عدالت آسمان- قتل در ساحل دجله- کشتی بالدار- گناهکار کیست؟ …
***
شاید اشاره به این نکته خالی از لطف نباشد که آگاتا کریستی تا مدتها به عنوان پردرآمدترین نویسنده آثار جنایی در بریتانیا شناخته می شد (حتی بعد از مرگ) تا اینکه اخیرا یان فیلیمینگ (او هم بعد از مرگ) گوی سبقت را از او ربود!
این فهرست نشان میدهد نویسندگان «مُرده» مثل فلمینگ یا کریستی همچنان پردرآمدترین نویسندگان جنایی هستند و بیشترین محبوبیت را دارند.
فلمینگ با درآمد کلی بیش از ۱۰۰ میلیون پوند و فروش بیش از ۱۰۰ میلیون نسخه از کتابهایش در سراسر جهان در صدر فهرست است. کریستی با درآمد دقیقا ۱۰۰ میلیون پوند دوم است. یکی از منابع درآمد این نویسنده نمایشنامه «تله موش» است که طولانیترین اجرای تاریخ یک نمایش در دنیا را دارد. این نمایش از سال ۱۹۵۲ تاکنون در وستاِند شهر لندن روی صحنه است.