اشتراک گذاری
مروری بر کتاب «تابستان با پروست»؛
غلی شروقی
جستارهای کتاب «تابستان با پروست» سادهاند و خوشخوان، اما نه به گونهای که اثر پروست را ساده کنند. این جستارها پیچیدگیهای جهان پروست، ساختار رمان او و عناصر اصلی و کلیدی آن را به زبانی ساده شرح میدهند و نشان میدهند که یادهایی که بنیان رمان بر آنها گذاشته شده آنقدرها هم باریبههرجهت از پی هم نمیآیند و پروست برای رمانش تمهیدی چیده و آن را حسابشده پیش برده است.
آلوارو روسلات، شخصیت اصلی داستان «سفر آلوارو روسلات» از روبرتو بولانیو، نویسندهایست که بهدروغ به دیگران گفته که رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست را خوانده است. او سپس مدتی پنهانی تقلا میکرده که این رمان را بخواند تا دروغش رنگ حقیقت به خود بگیرد.
مواجهه با این پرسش که «پروست را خواندهای یا نه؟» یکی از اضطرابهای عالَم نویسندگی است؛ اضطرابی که چهبسا خیلی از نویسندگان را، مثل آلوارو روسلات، وادار به دروغگویی و سپس تلاش مخفیانه برای بدل کردن دروغ خود به حقیقت بکند. بگذریم که اگر کسی هم راست بگوید و واقعاً پروست را خوانده باشد، هیچ بعید نیست که خیلیها حرفش را باور نکنند و بهحساب خالیبندی بگذارند.
خواندن پروست اما فقط معضل نویسندگان نیست. این برای کتابخوانهای غیرنویسنده هم یک زورآزمایی بزرگ است؛ منظورم کتابخوانهایی جدی، با سلیقه ادبی ممتاز است. چندان هم عجیب نیست که رمانی با این حجم، آن هم رمانی غیرکلاسیک با روایتی غیرخطی، بسیاری را، چه نویسنده و چه غیرنویسنده، چنان بترساند که نخواهند به آن نزدیک شوند. اینطور جا افتاده که پروست شوخیبردار نیست و راحت نمیشود طرفش رفت. اما همیشه قدری اغراق هم قاطیِ اینجور قضاوتها هست. این درست که برای خواندن رمان پروست، اگر تجربه خواندن رمانهایی از این دست را نداریم، باید کوکِ سازِ خواندنمان را عوض کنیم، اما این رمان، آنقدرها هم هیولا نیست اگر زیاد به کلیشههایی که دربارهاش باب شده اعتنا نکنیم و آن را مثل یک داستان، یعنی همانجور که واقعاً هست، بخوانیم؛ داستانی که برخلاف آنچه عدهای میپندارند، یک درازگویی ذهنی بیدروپیکر از نوع «هرچه میخواهد دل تنگت بگو» نیست و برای خودش طرحوتوطئه و ساختاری دارد و شخصیتپردازی و روایت آن و چینش وقایعش نیز هماهنگ با همین طرحوتوطئه و ساختار است.
اینجا البته نمیخواهم وارد چندوچون این طرحوتوطئه و ساختار بشوم. میخواهم بگویم با جهان پروست اگر اُخت شویم، در واقع اگر یاد بگیریم چطور با این جهان اُخت شویم، رنج خواندنش برایمان به شیرینی آمیخته خواهد شد. بعضی کتابخوانها خود میتوانند بیواسطه با سختترین آثار ادبی هم آنقدر کلنجار بروند تا سرانجام، قلق این آثار دستشان بیاید و با آنها اخت شوند. بعضی اما برای ورود به قلمرو این دست آثار، به یک نقشه راه نیاز دارند. کتاب «تابستان با پروست» نقشه راهی کارآمد برای خواندن «در جستجوی زمان از دست رفته» است؛ این کتاب، مجموعهایست از هشت جستار که بهکوشش لورا اِل مکی گردآوری شدهاند و هرکدام، دری از درهای ورود به رمان سترگ پروست را به روی ما میگشایند.
جستارهای کتاب «تابستان با پروست» سادهاند و خوشخوان، اما نه به گونهای که اثر پروست را ساده کنند. این جستارها پیچیدگیهای جهان پروست، ساختار رمان او و عناصر اصلی و کلیدی آن را به زبانی ساده شرح میدهند و نشان میدهند که یادهایی که بنیان رمان پروست بر آنها گذاشته شده آنقدرها هم باریبههرجهت از پی هم نمیآیند و پروست برای رمانش تمهیدی چیده و آن را حسابشده پیش برده است. در این کتاب نهفقط به یک وجه از کار مارسل پروست، بلکه به وجوه مختلف آن، از وجوه هنری و ادبی گرفته تا جنبههای اجتماعی و فلسفیاش، پرداخته شده و این گونه در نهایت ایجاز، تصویری نسبتاً جامع از این رمان به دست داده شده است.

هر جستار، پس از یادداشتی کوتاه از گردآورنده جستارها، با شرحی از چگونگی مواجهه نویسنده آن جستار با اثر مارسل پروست آغاز میشود. تنها یکی از جستارها، جستار «پروست و دنیای او»، از این قاعده مستثناست.
در جستار اول کتاب، با عنوان «زمان»، که از پس مقدمه لورا ال مکی میآید، آنتوان کُمپنییُن به مهمترین عنصر رمان پروست یعنی عنصر زمان و نقش مهم آن در این رمان میپردازد. کمپنیین در این جستار، شکلهای مختلف زمان در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» را شرح میدهد.
در جستار دوم، با عنوان «شخصیتها»، ژان ایو تادیه به شخصیتپردازی در رمان پروست و چند شخصیت کلیدی در این رمان میپردازد و نشان میدهد که شخصیتپردازی در رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» چقدر سنجیده و حسابشده بوده است. تادیه همچنین در این جستار از الگوی واقعیای که پروست در خلق شخصیت سوان، که از شخصیتهای معروف رمان اوست، به آن نظر داشته سخن میگوید و نیز از اینکه پروست چه وجوهی از شخصیت خودش را به شخصیتهای رمانش داده است.
«پروست و دنیای او» جستاریست از ژروم پرییور که در آن از شخصیت پیچیده و پرتناقض پروست سخن رفته و از نوشتههایی ژورنالیستی از او که بارقههایی از رمان بزرگش در آنها هویدا بوده و همچنین از نگاه نقادانه او به زندگی محفلی و محفلنشینان در این رمان.
جستار چهارم کتاب، با عنوان «عشق»، نوشته نیکولا گریمالدی است و در آن، چنانکه از عنوانش پیداست، به عشق در رمان پروست پرداخته شده و همچنین به احساساتی که در این رمان با عشق درآمیختهاند، که حسد یکی از بارزترین آنهاست.
جستار پنجم که «تخیل» نام دارد، از ژولیا کریستوا است. این جستار، پس از شرح مواجهه نویسنده با پروست، از بحث درباب مادلن، شیرینی معروف رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» که طعم آن نخستین تلنگر به حافظه راوی است، آغاز میشود و در ادامه به سبک پروست و نوشتار او میرسد و آنچه نوشتار پروست عیان میکند و آنچه با این نوشتار، محقق میشود. کریستوا پیچیدگیها و عناصر برسازنده جهان ذهنی پروست را مختصر و مفید و از خلال باریکشدن در مفهوم نوشتار در نزد او شرح میدهد.
جستار ششم، با عنوان «مکانها»، را میشل اِرمان نوشته و در آن از یکی دیگر از مهمترین عناصر رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» یعنی مکان در این رمان سخن گفته و به شرحی موجز از چند مکان مهم و کلیدی در این رمان پرداخته است.
در جستار هفتم، با عنوان «پروست و فلاسفه»، رافائل آنتووِن از نسبت پروست با فلسفه سخن گفته و پروست را با چند فیلسوف پیش و پس از او مقایسه کرده است. در این جستار از پروست و مونتنی، پروست و شوپنهاور، پروست و نیچه و پروست و آلبر کامو سخن رفته است.
یکی دیگر از جلوههای آشکار «در جستجوی زمان از دست رفته» که نمیشود این رمان را خواند و جلبِ آن نشد، حضور پرشکوه انواع هنرها در این رمان است؛ از موسیقی گرفته تا نقاشی و ادبیات. در جستار هشتم کتاب، با عنوان «هنرها»، آدرین گوتز از چگونگی جلوهگری این هنرها در رمان پروست سخن گفته است. نویسنده همچنین در پایان این جستار توضیح میدهد که چگونه در رمان پروست، عمل خواندن نیز نوعی هنر است.
دست آخر اینکه یکی از ویژگیهای مهم کتاب «تابستان با پروست» که آن را به کتابی کارآمد برای ورود به جهان این نویسنده بدل میکند و ما را در درک ویژگیهای کلیدی رمان او یاری میرساند، قرار دادن کار پروست در یک پسزمینه فرهنگی و تاریخی و اجتماعی است. در این رمان تنها صحبت از متن پروست نیست، بلکه صحبت از متون دیگری هم هست که بر این متن تأثیر گذاشتهاند و متن پروست بهنحوی با آنها در پیوند است. با خواندن این کتاب درمییابیم که رمان پروست چه پیشزمینههایی دارد، چقدرش با ادبیات پیش از پروست و چقدرش با تجربه زیسته او و تاریخ و جامعه و فرهنگی که در آن رشد کرده بود در پیوند است و سرچشمههای چنین رمانی در کجاهاست.
کتاب «تابستان با پروست» با ترجمه محمدمهدی شجاعی در انتشارات مان کتاب منتشر شده است./ نقل از ایبنا