امیرهوشنگ کاووسی، یکی از نخستین منتقدان سینمایی ایران، در تهران درگذشت. دکتر کاوسی طی شش دهه با نوشتن دهها مقاله درباره فیلم و هنر سینما، در تکوین و ارتقای آگاهی سینمایی در ایران مؤثر بود. او به ویژه در انتقاد تند از «بیمایگی» و «ابتذالی» که در سالهای پیش از انقلاب، سینمای ایران را فرا…
«فرناندو پسوآ» در 13 ژوئن 1888 در لیسبون پرتغال به دنیا آمد. پدر او منتقد پرشور موسیقی و کارمند دولت بود و مادر دانشآموختهاش خواندن و نوشتن را از نخستین سالهای کودکی به او آموخت. او در پنجسالگی پدر و یک ماه پس از آن برادر کوچکش را از دست داد. دو سال بعد به…
شانزده خردادماه درگذشت هوشنگ گلشیری بود. که باوجود نبودن او تبدیل به پروسهای از بازخوانی، نقد، یادآوری و تماشای امضای پررنگ او بود در ادبیات ایران. این فرآیند حضور و زندگی در ذهن نویسندگان جدید ایران به گلشیری وضعیتی چند سویه بخشید. از سویی، با حجمی از اقتدار روایی – زیباییشناسانه روبهرو بودیم که سایه…
سیمین دانشور:
گلشیری با هیچ قدرتی مواضعه نکرد. به هیچ مقامی خود را نفروخت. هیچگاه سر فرود نیاورد... میگفت: سیاستزدگی دنیا را از پشت عینک خاصی دیدن است و من میخواهم حتا پشت سرم را ببینم.
وابستگی گلشیری تنها به آزادی و برداشت درست و نشان دادن نابسامانیها بود. او در نوشتن داستان کوتاه…
هوشنگ گلشیری در سال 1316 به دنیا آمده، در احتمالی قریب به یین در روز 25 اسفند، نمی گویم اگر گلشیری زنده بود الان هفتاد و پنج ساله می شد، چون گلشیری زنده است و حی و حاضر نه فقط با آثارش که با شاگردانی که تربیت کرد و تاثیری که از خود بجای گذاشت…
در آستانهی نخستین سالگرد درگذشت سیمین دانشور، درخانهی سیمین دانشور و جلال آل احمد، پای حرفهای خواهرش (ویکتوریا دانشور) نشستیم که از سیمین گفت، از روزهای کودکی و جوانی و کهنسالی بانوی داستان ایران.
پیچ کوچهی رهبری در دزاشیب را که رد میکنی، خانهی آجری دونبشی نمایان میشود که دری چوبی و سبزرنگ دارد و هنوز…
زندگی و نویسندگی شباهتهای بسیاری دارند، اما شاید جالبترین آنها را بتوان در زندگی گابوی کلمبیایی شاهد بود؛ رماننویسی که تمام عمرش را صرف سرازیر کردن رخدادهای دنیای اطرافش به کتابهای کاغذی کرد، اما اکنون در آستانهی 86 سالگی سوژهی قلم بدستان شده؛ تیتر اول روزنامهها را به خود اختصاص داده، کتاب زندگیش در دست…
نوشته زیر نگاهی دارد گذرا به زندگی و آثار چهار نویسنده مهم که در دهه شصا میلادی توجه زیادی را به خود جلب کرده بودند. این نوشته ترجمه و نگارشی ست از محمد علی پ÷انلو شاعر نامدار این سالها که در ایام جوانی و در همکاری با مجله آرش دستی هم در ترجمه و نقد…
در میان نسل جوان امروز، شاید کمتر کسی جیمز هادلی چیس (جیمز هادلی چیز) را بشناسد، حتی آنها که عادت دارند رمانهای سرگرمکننده پلیسی هم بخوانند به ندرت اثری از جیمز هادلی چیس خواندهاند؛ اما چند دهه پیش از این وبه خصوص در میانهی قرن بیستم، اوضاع کاملا متفاوت بود. جیمز هادلی چیز به عنوان…
متن زیر خلاصه ای ست از گفتگویی که بی بی سی با جهانگیر هدایت انجام داده، بخشهایی از این گفتگو به جایزه صادق هدایت می پرداخت که به دلیل گذشت زمان تازگی و موضوعیت خود را از دست داده بود و به همین دلیل حذف شد. بخش اصلی گفتگو که به وضعیت نشر کتابهای هدایت…
این را باید از بازیهای روزگار فرض کنیم که نود و چند سال بعد از 28 بهمن 1281که صادق هدایت چشم به جهان گشود، در 28 بهمن 1375 دوست نزدیک او بزرگ علوی روی در نقاب خاک کشید و جشن تولد یکی مصادف شد با سالمرگ دیگری، ماجرای دوستی هدایت و بزرگ علوی را تقریبا…
آشنایی با آقابزرگ علوی با نامهنگاری آغاز شد و اولین دیدار پس از انقلاب در تهران اتفاق افتاد و در سالهای بعد به طور متناوب در برلن و تهران ادامه یافت. دیدارهای ما بیشتر در برلن انجام شد. من از خانواده علوی با خواهر او خانم نجمی علوی هم رفتوآمد پیدا كردم. دكتر معصومه طرفه…
برای ژرژ سیمنون نوشتن مانند کار یک کاراگاه است، با اولین سرنخ شروع میکند و جلو میرود و کم کم داستان شکل میگیرد.
ژرژ ژوزف کریستین سیمنون در 12 فوریه سال 1903 در شهر لیژ بلژیک به دنیا آمد. پدرش دزیره در یک شرکت بیمه حسابدار بود. ژرژ در سال های 1908 تا 1914 در…
“ژرژ سیمنون” یکی از پرکارترین نویسندگان قرن بیستم است، نویسنده ای که طی حیات هشتاد و شش ساله اش بیش از ۲۰۰ رمان و تعداد زیادی داستان کوتاه خلق کرد. او خود هدفش از داستان نویسی را ” تلاش برای جستجوی انسان آنگونه که هست” عنوان می کرد و می گفت: ” آنچه من جستجوی…
تحول جامعه بورژوایی پس از انقلاب 1848 شرایط ذهنی امکان ظهور رئالیست را از بین برد. اگر این زوال را از دیدگاه ذهن نویسنده بررسی کنیم، در نخستین وهله مشاهده میکنیم که نویسندگان اروپایی در این دوره هرچه بیشتر به تماشاگران محض و بینندگان فرایندهای اجتماعی تبدیل میگردند، درست برعکس رئالیستهای پیشین که این فرایندها…
فلسفه و ادبیات پیوند های نامرئی و جدایی ناپذیر با هم داشته و دارند و این پیوند ها زمانی پر رنگ و گاهی اوقات بسیار کم رنگ رخ می نمایند. همیشه هر نوشته ادبی حتی مبتذل ترین آنها در ذات خود مروج ایده و نظر خاصی می تواند باشد و چه بسا می توان گفت…
خوان رولفو نویسندهی حرفهای نبود. حرفهای به این معنی که کارش نوشتن باشد واز این راه گذران بکند. او به مشاغل متعدد روی آورد، از جمله کار کردن در ادارهی مهاجرت، بعد استخدام در کارخانهی لاستیکسازی گودریچ و آنگاه استخدام در ادارات دیگر. روزنامهنگاری هم زندگیاش را تامین نمیکرد و کار دانشگاهی هم نداشت. رولفو…
«جنایت و مکافات» چرا نوشته شد و نویسنده در این کتاب چه رسالتی را می خواست بیان کند؟ برای پی بردن به سبب انتشار کتاب، نخست باید خود داستانسرا را شناخت. در میان نوابغ ادب روسیه، شاید هیچیک به اندازه ی داستایفسکی رنج زندگی و محنت هستی را تحمل نکرد و سازگاری با همین درد…
«از روزگار رفته...» فصلیست در «مد و مه»که به خاطرات و اتفاقات چالب و خواندنی دنیای هنر و ادبیات میپردازد؛ نکاتی که گاه کمتر بدان پرداخته شده!
***
نویسندگان بزرگ اغلب از هالیود متنفر بودند! ویلیام فاکنر، ریموند چندلر از جمله آنها بودند که برای پول در هالیود کارکردند و همیشه هم از آن نفرت…
در 1889 سال تولد من، چالی چاپلین به دنیا آمد، سونات کرتروز1تولستوی منتشر شد، برج ایفل ساخته شد و هیتلر و ظاهرا الیوت هم دیده به جهان گشودند. در تابستان آن سال فرانسویان صدمین سالگرد به آتش کشیدن باستیل را جشن گرفتند و در شب تولد من، 22 ژوئن، جشن چله تابستان برگزار میشود.
نام…
پاتریشیا های اسمیت، نویسنده داستان های معمایی و جنایی در سال ۱۹۲۱ در شهر تگزاس آمریكا متولد شد اما دوران كودكی او در نیویورك گذشت. پدر و مادرش هر دو از بازیگران فیلم های تبلیغاتی بوده و قبل از تولد او از هم جدا شده بودند. های اسمیت تا سن دوازده سالگی پدرش را ندید.…
اواسط دههی چهل بود. از فرانسه برگشته بودم و دوباره سردبیری سخن را به عهده گرفته بودم. هفتهای یک شب نویسندههای مجله گردهم میآمدند. دکتر خانلری هم میآمد و دربارهی مطالب آن شماره بحث میشد. بهرام صادقی هم میآمد اما مدتی بود که دیگر داستانی ننوشته بود. در یکی از آن روزها در کنار او نشستم و…
مهمترین مضمون داستانهای بهرام صادقی ذهنیت بازماندگان نسل بعد از کودتای ۲۸ مرداد است. آرمانها از دست رفته، روشنفکران هزیمت کردهاند و عدهای از آنها برای گذران زندگی کارمند شدهاند. در همان حال لایه اجتماعی تازهای هم پدید آمده که از یک رفاه نسبی برخوردار است.
حسن عابدینی در «صد سال داستاننویسی در ایران» مینویسد:…
1
با نگاهی به گروه های کمدی در طول تاریخ سرگرمی و نمایش خواهیم دید که هیچ گروهی از نظر رفتارها و شوخیهای دیوانه وار و غریب نتوانسته است با خویشاوندان محبوب سینما، برادران مارکس، رقابت کند. زیرا از نظر آنها هیچ موضوعی ممنوع و غیر مجاز و هیچ شخصیتی مقدس به شمار نمی آمد…
«کسیکه به اهمیت اسپلین عقیده نداشته باشد، بیشک ابله است!»
گفتن این جمله درباره نویسندهای که همواره به دلیل کیفیت آثارش از جنبه ادبی تحقیر شده؛ شاید عجیب به نظر برسد، اما وقتی توجه داشته باشیم که چنین اهمیتی، اشاره به کیفیت ادبی این آثار نداشته، بلکه ناظر است به جایگاه اسپلین (یا مایک هامر)…
ویلیام فاکنر درحالی که از منظر یک مرد پنجاه و چند ساله به گذشته نگاه میکرد به یکی از دوستان خود نوشت: “حالا برای اولین بار درمییابم که از چه نعمت شگفتانگیزی برخوردار بودم: من که یک آدم کاملا بیتحصیلات بودم و حتی دو تا همصحبت باسواد هم نداشتم چه برسد به همصحبت اهل ادبیات،…
«فدریکو گارسیا لورکا» در ایران برای بسیاری با ترجمه و دکلمه دلنشین و فراموش نشدنی اشعارش توسط احمد شاملو شناخته شد. به خصوص شعر معروف در ساعت پنج عصر او که از زیباترین و در عین حال حماسیترین اشعار اوست.
لورکا توسط فاشیستهای اسپانیای آن روزگار بهشکلی تلخ و جانگداز کشته شد، چگونگی مرگ او…
در آثار بودلر همانند آثار مالارمه، گودال استعارهای است برای بیان اضطراب. اضطرابی که اغلب زاییدهی احساسات ناشی از حضور در شکستگی زمانی یا مکانی است. مانند نیمه شب یا ایستادن بر لبهی یک پرتگاه.
اضطراب نزد شعرا، از نروال تا مالارمه بیشتر یک تصور متافیزیکی است تا یک واقعیت فیزیولوژیک. اضطراب روشی برای بیان افکار و احساسات…
محمود گلابدرهای زندگی پر فرازو نشیبی را پشت سر گذاشته، این فراز و نشیب هم صرفا به معنای گذراندن روزگاری سخت نبوده، هرچند که از این عمر هفتاد سه ساله، لااقل یک سوم آن را به سختی روزگار گذرانده، سختی از نوع خانه بدوشی با جیب خالی یا روزگار گذراندن در خانههای اجارهای بدون امکانات…
این روزها مصادف است با سفر بی بازگشت بزرگترین نویسنده این دیار به پاریس، پایتخت فرهنگ و ادبیات جهان، شهری که دوستش میداشت و خاطرات بسیار از آن داشت. این سفر بی بازگشت ماند و فرجام خوشایندی برای هدایت نداشت، چرا که وسوسه همیشگی خودکشی را که به قول خودش با بعضی و در بعضی…