میان من و کورش اسدی آشنایی نزدیکی نبود، جز داستانهایش که قابل احترام و ستودنی بودند و البته مد و مه که یکبار پیام دلگرم کننده ای فرستاد . در همین حد. گذشته از این نیز ازدست دادن یکی از داستان نویسان خوب این دیار که مرز پختگی را پشت سر گذارده بود برای هر…
چند روز پیش یکی از رفقا یکی از این کتابهای به اصطلاح بست سلر اما به واقع عامه پسند بی مایه ای که دوتاهم سور به م مودبپور ، فهیمه رحیمی و …زده اند با چنان شوق و ذوقی پیش من آورد که برای یک لحظه فکر کردم بالاخره اولیس جویس مجوز گرفته!
وقتی خبر ناگوار درگذشت کورش اسدی آمد و گفتند قرار است که پیکر این عزیز در قطعه نام آوران به خاک سپرده شود، به یاد آن روزهایی افتادم که دکتر احسان نراقی درگذشته بود و با وجود تلاش های بسیاری که شد ریاست آن روزهای شورای شهر حاضر نشد جایی در قطعه نام آوران به…
کاوه میرعباسی یکی از مترجمان خوب این سالهاست، آشنا به چند زبان و به خصوص اسپانیولی که این فرصت را به او می دهد شاهکارهای ادبیات آمریکای لاتین را از زبان اصلی به فارسی برگرداند. چندی است میرعباسی مشغول بازگرداندن مجموعه آثار مارکز به زبان فارسی است. صد سال تنهایی و عشق در سالهای وبا…
مهران مدیری یک شومن است، نه متفکر سیاسی، بیش از این نیز از او انتظار نداریم اما ای کاش لااقل در حد و اندازه همین شومن بودن هم شومن صادقی بود، زبان مردمی می شد که اکثریتند وبه دلیل اینکه بلندگوها دست اقلیت است، صدای شان به گوش کسی نمی رسد.
با وجود این همه خبرنگارِ داستان نویس در ایران، چرا در میان آنها همچون نویسندگان غیر ایرانی چهره های قَدَر نمی بینیم؟ آنها که یا آثار شاخصی نوشته باشند و یا بازتاب تجربه های حرفه ای شان در آثارشان مستقیم یا غیر مستقیم نمود داشته باشد.
آب و آتش (5): کوته نوشته های حمیدرضا امیدی سرور
ویروس سیاست و غربت فرهنگ
نمایشگاه بین المللی کتاب امسال زمانی افتتاح می شود که انتخابات ریاست جمهوری در پیش روست و با فاصله بسیار کمی از آن برگزار خواهد شد. متاسفانه باید گفت هیچ بعید نیست که نمایشگاه تحت الشعاع آن نیز قرار بگیرد.…
چند روز پیش خبر انتشار ترجمه تازه ای از وداع با اسلحه ارنست همینگوی توسط مترجمی ناآشنا که توسط ناشری غیر معروف منتشر شد، دوستی می گفت تا زمانی که ترجمه نجف دریابندری هست، چه کسی این ترجمه را می خرد؟
چه دوست داشته باشیم و چه دوست نداشته باشیم صادق هدایت مهمترین و تاثیرگذارترین نویسنده ایرانی است. تنها نویسنده جهانی ما که در ایران آثارش بیش از هر نویسنده دیگری خوانده شده است. بی اغراق می توان گفت حتی محبوب ترین عامه پسند نویسان نیز آثارشان به اندازه هدایت نه خوانده شده و نه منتشر…
ادبیات امریکای لاتین همیشه برایم پر رمز و راز بوده، گاه به این فکر می کردم بعد از اینکه بزرگان آن میدان را خالی کنند؛ آیا باز هم در این خطه کسانی یافت خواهند شد که حرفی برای گفتن داشته باشند؟
«آب و آتش» کوته نوشته های حمیدرضا امیدی سرور
یک
«آب و آتش» عنوان یادداشت های کوتاهی خواهد بود که از این پس به نیت انتشار در فضای تلگرام نوشته خواهد شد و البته در مد و مه نیز باز نشر خواهد شد.
فشرده نوشتن کاری ست دشوار، هنری که چندان در آن تبحر ندارم،…
وقتی محافظه کاران همیشه طرفدار حفظ وضعیت دلخواه خود هستند و تن به تغییر و اصلاح نمی دهند. در این ولایت اما محافظه کاران اسم خود را گذاشته اند اصول گرا و جناح رقیب هم غیراصولگراست. اصلاح طلبی هم از دید ایشان یک جور فحش محسوب می شود، البته خوشبختانه چند وقتی است کمی این…
آب و آتش/ یادداشتهای حمید رضا امیدی سرور:
درباره صادق هدایت بسیار نوشته شده است درباره آثارش، اهمیت تاریخی آنها در داستاننویسی مدرن ایران، نوآوری و جریانسازی او در حوزههایی که پیش از آن زیاد جدی گرفته نمیشدند ( همانند جمع آوری فلکلور وفرهنگ توده، پیشگاه بودن در ترجمه ادبیات مدرن اروپا و..)، تاثیری که…
میانه ی دهه شصت، در لاله زارنو سر کوچه ملی )1( دکه ی کتابفروشی بود، کل این دکه ی یک در دو متری درواقع پیشخانی بود به ارتفاع حدود یک متر یا کمی بیشتر از جنس آهنگ و مسقف که خاکستری رنگ شده بود. . صاحب آن (مردی میانه سال کمی چاق و با سری…
این درست که به برکت دولت خدمتگزار و خدمات غیر قابل وصف آن وضعیت اقتصادی مردم آنقدر درخشان شده که این چند ساله اولویت اول اقتصاد بوده و هست و دمار از روزگار مردم درآورده، هرچند آقای دکتر محمود احمدی نژاد خوشبختانه تشریف برده اند به محله قدیم خودشان و احتمالا خواهند دید قیمتهای محله…
یک
هر سال 28 مرداد که میشود، دلم میگیرد...
شصت سال گذشته، اما منی که بیست و چند سال بعد از کودتا به دنیا آمده ام و ماجرای ملی شدن صنعت نفت و قهرمانش را ازلای اوراق کتابها و مجلات دنبال کرده ام، در چنین روزی با این احوال غریب حسرت خوار فرصت بزرگ از…
یک:
جایی برای بهشت نیست!
حدود یک سال و نیم پیش، وقتی که تازه چند ماهی از انتشار «از پائولو کوئلیو متنفرم» می گذشت، گزارشی نوشتم درباره کتابفروشی بهمن، کتابفروشی درندشتی که در میدان ونک واقع بود (و من در تهران کتابفروشی بزرگتر از آن ندیده ام)، و دوسه ماهی بود که رمان مرا مدام…
برادر غلامحسین ساعدی از به سرقت رفتن دستنوشتهها، عکسها و آثاری مربوط به این نویسنده خبر داد.
«دو سال پیش شخصی در تماس تلفنی با من، خود را محقق و نویسندهای معرفی کرد که به قصد پژوهش دربارهی زندگی و آثار غلامحسین ساعدی خواستار ملاقات و ضبط صحبتهایم دربارهی برادر است. با پرسشوجوهای پیش از…